تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب رویاهای ببر عاشق
معرفی کتاب رویاهای ببر عاشق
معرفی کتاب رویاهای ببر عاشق
کتاب الکترونیکی «رویاهای ببر عاشق» (داستانهای فارسی قرن ۱۴) نوشتهٔ «اسداللّه عمادی» و منتشرشده توسط نشر روزآمد، روایتی داستانی از زندگی، رنج و مقاومت مردمان روستاهای شمال ایران در بستر تحولات اجتماعی و تاریخی است. این اثر با نگاهی به زندگی ایلیاتی و روستایی، شخصیتهایی را به تصویر میکشد که در کشاکش فقر، ظلم و آرزوهای بربادرفته، برای بقا و عزت خود میجنگند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب رویاهای ببر عاشق
«رویاهای ببر عاشق» اثری داستانی است که فضای روستاها و ییلاقات شمال ایران را در دورهای پرآشوب به تصویر میکشد. داستان در بستر تاریخی و اجتماعی شکل میگیرد که نشانههایی از اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی را میتوان در آن یافت؛ زمانی که ساختارهای سنتی روستاها با ورود قدرتهای حکومتی و تحولات اجتماعی دستخوش تغییر میشود. نویسنده با بهرهگیری از زبان و توصیفاتی بومی، زندگی مردمان ساده، کشمکشهای طبقاتی، و مناسبات ارباب و رعیت را روایت میکند. در این میان، حضور شخصیتهایی مانند شازده، حاج علیاصغر، جمشید خان و شکر، هر یک نمایندهٔ بخشی از جامعه و دغدغههای آن هستند. کتاب با نگاهی انتقادی به مناسبات قدرت، فقر، نزاعهای خانوادگی و اجتماعی، و تلاش برای حفظ کرامت انسانی، تصویری از مقاومت و امید را در دل تاریکیها ارائه میدهد. فضای داستان آمیخته با عناصر طبیعت، باورهای محلی و افسانههای بومی است که به غنای روایت افزوده است.
خلاصه کتاب رویاهای ببر عاشق
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با صحنهای از رویارویی مردی سوار بر اسب با حیوانی عظیمالجثه در کوهستان آغاز میشود؛ حیوانی که نماد قدرت و هراس است و حضورش سایهای بر زندگی روستاییان میاندازد. شازده، اربابی متکبر، به همراه پیشکار و تفنگچیهایش وارد روستا میشود و در پی اثبات قدرت و ارضای امیال خود، با مقاومت مردمان محلی روبهرو میگردد. حاج علیاصغر، بزرگ طایفه، در برابر خواستههای شازده ایستادگی میکند و همین سرآغاز نزاعی خونین میشود که به قتل حاج علیاصغر و انتقامجویی قاسم، جوان طایفه، میانجامد. در ادامه، داستان به زندگی شکر، مردی روستایی، و خانوادهاش میپردازد که در فقر و مصیبتهای پیدرپی دست و پا میزنند. شکر برای تأمین معاش و حفظ عزت خانوادهاش، ناچار به مهاجرت و کارگری میشود و در این مسیر با شخصیتهایی چون پیرمرد کتابنویس و یاغیان کوهستان آشنا میگردد. روایت با نمایش کشمکشهای درونی و بیرونی شخصیتها، جدال با اربابان، نزاعهای خانوادگی، و تلاش برای بقا و عدالت، پیش میرود. در نهایت، داستان به حلقهای از انتقام، خونخواهی و آرزوی صلح میرسد که سرنوشت شخصیتها را به هم گره میزند، بیآنکه پایانی قطعی و روشن برای رنج و امید آنان رقم بخورد.
چرا باید کتاب رویاهای ببر عاشق را خواند؟
این کتاب با روایت چندلایه و شخصیتپردازی دقیق، تصویری از زندگی روستایی و ایلیاتی ایران در دورهای پرتلاطم ارائه میدهد. خواننده با دغدغههای انسانی، فقر، مقاومت، و تلاش برای حفظ کرامت در برابر ظلم آشنا میشود. روایت داستانی، در کنار توصیفهای بومی و فضاسازی قوی، فرصتی برای درک بهتر تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران فراهم میکند. همچنین، کتاب به موضوعاتی چون مناسبات قدرت، نزاع طبقاتی و تأثیر تحولات سیاسی بر زندگی مردم عادی میپردازد.
خواندن کتاب رویاهای ببر عاشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، تاریخ معاصر ایران، و روایتهایی با محوریت زندگی روستایی و ایلیاتی مناسب است. همچنین، کسانی که دغدغهٔ عدالت اجتماعی، مناسبات قدرت و مقاومت در برابر ظلم دارند، میتوانند با این اثر ارتباط برقرار کنند.
فهرست کتاب رویاهای ببر عاشق
- آذرخش خفته: آغاز داستان با ورود شازده به روستا و مواجهه با حیوانی اسرارآمیز، زمینهساز کشمکشهای قدرت و مقاومت مردمان محلی میشود.- مرد سنگستانی: روایت زندگی شکر و خانوادهاش در دل فقر و مصیبت، تلاش برای بقا و عزت، و مهاجرت به دنبال کار و آرامش.- حوادث کوهستان: پیوستن شکر به گروه یاغیان، نزاع با اربابان و نمایش جدالهای طبقاتی و خانوادگی.- بازگشت و انتقام: بازگشت شکر به روستا، درگیریهای خونین، و حلقهٔ انتقام و خونخواهی که سرنوشت شخصیتها را رقم میزند.- فصلهای فرعی: هر فصل با تمرکز بر یکی از شخصیتها یا رویدادهای مهم، ابعاد مختلف زندگی، رنج و امید را به تصویر میکشد.
بخشی از کتاب رویاهای ببر عاشق
«مرد بر کفل اسب میکوبد. اسب که عرق از پیشانیاش شَرّه میکند. از سینه کش کوه بالا میرود. سوار به بلندی که میرسد. ستیغهای بلند و دست نیافتنی را میبیند. درههای تنگ و مارپیچی را -و ابرهای تیره را که در پشت دندانههای کوه کمین کردهاند. سبکی نشاطآوری وجودش را پر میکند - باد نمناک شمال و بوی خیس درختان جنگلی، از خود بیخودش میکنند. ناگهان صدای خشخشی میشنود. اسب بیقرار سم بر زمین میکوبد. مرد چشم میچرخاند: آفتابپرستی، در پشت تختهسنگی، سر بالا گرفته است و نگاهاش میکند. سوار لبخند میزند و یال خیس اسب را نوازش میکند. اسب، با گوشهای تیز کرده، همچنان بیقراری میکند. سوار به اسب هی میزند. اما اسب از جا تکان نمیخورد. صدای خشخش، نزدیک میشود. مرد، تفنگ از دوش میگیرد. ضامن آن را آزاد میکند. بر آمادگی شلیک میشود. ناگهان حیوانی از لابهلای درختان بیرون میجهد و میایستد رو به روی سوار. اسب سنگ شده و ساکت از جا جنب نمیخورد - و مرد با چشمانی پر وحشت و حیرت به حیوان خیره میشود. حیوان، کشیده قامت و تنومند است با چشمان نیمبستهی شعلهور و پوستی به رنگ نارنجی آتش که حلقههای ناتمام سیاهرنگ آن را پوشانده است. در نگاه و دندان غروچهاش تهدید است و خشم هراسآوری که برای سوار ناشناست.»
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۸۰ صفحه