کتاب مردم مشوش

کتاب مردم مشوش به‌قلم فردریک بکمن و ترجمهٔ مهرنوش عدالت را انتشارات ۳۶۰ درجه منتشر کرده است. این کتاب داستان یک گروگان‌گیری عجیب و پرماجرا و واکنش آدم‌های درگیر در آن را روایت می‌کند.

درباره کتاب مردم مشوش

عصری که در آن زندگی می‌کنیم. عصری شلوغ و درعین‌حال پر از تنهایی است. شلوغ از بابت بمباران‌های اطلاعاتی و آدم‌ها و مکان‌هایی که هرروز با آن روبرو هستیم و پر از تنهایی، زیرا ارتباطاتمان آن‌قدر عمیق و قابل‌اعتماد نیست تا مبدل به پناهگاهی در این دنیای پرهیاهو باشد. داستان کتاب مردم مشوش به‌قلم فردریک بکمن نیز حکایتی است از زندگی مردمانی در همین عصر؛ کسانی که سرگرم کار خودشان هستند و یک اتفاق باعث می‌شود تا رازهای دلشان را برای هم بازگو و راهی به فکر و قلب هم بیابند. داستانی که از یک گروگان‌گیری عجیب و پرماجرا آغاز می‌شود و منشأ ارتباط و همدلی مبهم و پرچالشی بین گروگان‌ها و گروگان‌گیر می‌شود. قلم طناز و مملو از طعنه‌های هوشمندانهٔ نویسنده به لطف این اثر افزوده است. گفتنی است که ماجرای این کتاب با نگاهی به یک پروندهٔ واقعی گروگان‌گیری در کشور سوئد نوشته شده است؛ پرونده‌ای که منجر به ایجاد اصطلاحی جدید در علم روان‌شناسی به اسم سندرم استکلهم شد و به این دلیل به این نام خوانده شد که هیچ‌یک از گروگان‌ها پس از آزادی به‌دلیل حس همدلی با گروگان‌گیر به پلیس برای تکمیل تحقیقاتش کمک نکردند.

خواندن کتاب مردم مشوش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به مطالعهٔ داستان‌های خارجی با مضامین ماجراجویانه و نقد اجتماعی با چاشنی طنز از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.

درباره فردریک بکمن

فردریک بکمن در سال ۱۹۸۱ به دنیا آمده است. او رمان‌نویس و وبلاگ‌نویسی سوئدی است که تحصیلات خود را در رشتهٔ دین‌شناسی تطبیقی آغاز و نیمه‌کاره رها کرد. پس از رهاکردن تحصیلات به شغلی متفاوت روی آورد و رانندهٔ کامیون شد. او مدت‌ها به‌عنوان یک روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس فعالیت می‌کرد. بکمن کار خود را در قامت یک رمان‌نویس با رمان مردی به نام اوه در سال ۲۰۱۲ آغاز کرد. او با رمان اول خود، به شهرت و محبوبیتی چشم‌گیر دست یافت. مادربزرگ سلام رساند و گفت متأسفم، و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می‌شد، مردم مشوش، و من دوستت دارم، ما در برابر شما، شهر خرس‌ها، بریت ماری اینجا بود و قرعهٔ زندگی عنوان تعدادی دیگر از کتاب‌هایی است که از فردریک بکمن منتشر شده است. او پس از پدرشدن، کتاب «تمام چیزهایی که پسرکوچولوی من باید دربارهٔ دنیا بداند» را با موضوع فرزندپروری نوشت.

بخشی از کتاب مردم مشوش

«امروز یک روز قبل از شب سال نو در یک شهر بزرگ و مطرح است. در اتاق بازجویی مرکز پلیس یک پلیس و یک مشاور املاک نشسته‌اند. پلیس به‌نظر بیست‌ساله می‌آید اما احتمالاً بیشتر از این‌ها سن‌وسال دارد. مشاور املاک به‌نظر چهل‌ساله می‌زند اما احتمالاً کمتر از این است. یونیفرم پلیس خیلی برایش بزرگ است و کت مشاور املاک برایش بزرگ. قیافهٔ مشاور املاک داد می‌زند که دلش می‌خواهد هرجایی باشد به‌جز این‌جا. پلیس هم بعد از پانزده دقیقه حرف و صحبت با او دلش می‌خواهد این خانم مشاور املاک هرجایی باشد به‌جز این‌جا. خانم مشاور املاک که لبخندی عصبی نشاند روی لب‌هایش و دهانش را باز کرد تا چیزی بگوید، پلیس چنان نفسش را به داخل و بیرون داد که سخت است بگویی آه کشید یا دماغش را کشید بالا.»