کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی)
معرفی کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی)
کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی) نوشتهٔ آنتونی هوروویتس و ترجمهٔ گیتا گرکانی است. انتشارات کتابسرای تندیس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این رمان برای نوجوانان نوشته شده است.
درباره کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی)
کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی) جزو مجموعهٔ «قدرت پنج نگهبان» است. در این کتاب، «جیمی» و «اسکات تایلر» دوقلوهای ۱۴سالهای هستند که نمیدانند چه کسی هستند یا از کجا آمدهاند، اما همیشه میدانستهاند نیروهای خارقالعادهای دارند. وقتی شرکت خبیث «طلوع تاریکی» اسکات را میدزدد و جیمی را به قتل متهم میکند، این دو متوجه میشوند که اگر میخواهند زنده بمانند، باید از نیروهایشان استفاده کنند. حالا جیمی ۱۰۰۰ سال به عقب برگردانده میشود تا با همهٔ قدرت هولناک پیشینیان روبهرو شود. اینجا است که جیمی میفهمد یکی از پنج نگهبانی است که تنها نیروی آنها میتواند در برابر هرجومرج ابدی ایستادگی کند. عاقبت پنج نگهبان باید با نیروهای اهریمنی مبارزه کنند و باید برنده شوند! در این کتاب، سه دنیا وجود دارد. دنیای کنونی، دنیای پیش از دوران سیاهی (تقریباً ۱۰۰۰۰ سال پیش) و یک دنیای رؤیایی عجیب که این دو را به هم مربوط میکند. کتاب «طلوع تاریکی» (Nightrise) نوشتهٔ آنتونی هوروویتس، حاوی یک ماجراجویی حماسی و برای نوجوانان است.
خواندن کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب قدرت پنج نگهبان (کتاب سوم؛ طلوع تاریکی)
«کشتار خیلی به سرعت آغاز شد.
ارتش پیشینیان مثل موج توفانی بلند شد که از دریایی سیاه و جوشان برخاسته باشد. بردههای خط جلو اول از همه حرکت کردند، با چماقها و تبرهایشان چنان به جلو هجوم بردند که انگار برای مرگ حتمی خود بیصبر بودند. پشت آنها جنگجویان آمدند، قدم به قدم، بیوفقه، شمشیرها بلند شدند. سرهای اسبهای تک شاخ انگار از درد میپیچید، شاخهای فلزی به هرکس که نزدیک میآمد ضربه میزدند. بعد نوبت به انسان ــ جانورها رسید، که بدون نظم از دشت عبور میکردند و با چنگ و دندان حمله ور میشدند و عاقبت حیوانات هیولا مانند بودند. برای جیمی که از بالای تپه تماشا میکرد، آنها غیر قابل مقاومت به نظر میرسیدند. چنان عظیم بودند که بیتردید میتوانستند به تنهایی در نبرد پیروز شوند.
میمون غولپیکر تا وسط گروه مقابل جست زد. در چند ثانیهٔ بعد، دهها زن و مرد همانطور که او با پنجههایش به آنها ضربه میزد و تکه تکه شان میکرد، کشته شدند. اسبها از ترس شیهه میکشیدند و سوارانشان را به زمین پرت میکردند. فلز با فلز برخورد میکرد و در یک لحظه خون اولین کشتههای به زمین افتاده روی سبزهها پاشید. جیمی دنبال مت و فلینت گشت اما آن دو در آشوب ناپدید شده بودند. آنچه تا چند لحظه قبل یک نقشهٔ منظم به نظر میرسید، با نیروهایی که با دقتی ریاضی صف کشیده بودند، حالا به یک آشفتگی هولناک گسترده تبدیل شده بود.
سربازان مت مبارزه را شروع کرده بودند.»
حجم
۲۸۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه
حجم
۲۸۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۶۲ صفحه