کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی
معرفی کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی
کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی نوشتۀ خواجوی کرمانی با گردآوری میلاد خرد در انتشارات هونر به چاپ رسیده است. این کتاب گزیدۀ ۶۲ غزل از خواجوی کرمانی، شاعر ایرانی نیمۀ اول قرن هشتم هجری قمری است.
درباره کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی
کمالالدین ابو العطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی از شاعران نیمۀ اول قرن هشتم هجری قمری است. تخلص شعری او خواجو است و از شاعران دورۀ مغول در ایران به شمار میرود. خواجو در کرمان زاده شد و در ۷۵۲ هجری قمری در شیراز از دنیا رفت. آرامگاه وی در این شهر قرار دارد.
خواجوی کرمانی به نخلبند شاعران مشهور است. او در سرودن شعر در قالب قصیده، مثنوی و غزل تبحر داشت. حافظ متأثر از شیوۀ سخنپردازی او بود. خواجو را پل میان سعدی و حافظ دانستهاند. دیوان اشعار وی به دو قسمت تقسیم شده است: صنایع الکمال و بدایع الجمال. همای و همایون، نخستین منظومۀ اوست. اصل این داستان متعلق به افسانههای کهن ایرانی است. این داستان تلفیقیست از داستانهای سمک عیار، ورقه و گلشاه، خسرو و شیرین و ویس و رامین.
او بیش از ۶۰۰ غزل دارد که نیمی از آنها در بخش «حضریات» کتاب صنایعالکمال و نیمی دیگر با نام «شوقیات» در کتاب بدایعالجمال از مجموعۀ دیوان وی قرار دارند. در غزلهای جواجوی کرمانی مضامین عرفانی تبلور یافته و حافظ را متأثر از او کرده است. در کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی، تعداد ۶۲ غزل گزیده شده است که علاقهمندان به شعر فارسی، بهویژه غزل را بر سر ذوق میآورد.
خواندن کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به دوستداران شعر کهن فارسی، بهویژه قالب شعری غزل پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شرح عاشقی خواجوی کرمانی
«جان پرورم گهی که تو جانان من شوی جاوید زنده مانم اگر جان من شوی
رنجم شفا بود چو تو باشی طبیب من دردم دوا شود چو تو درمان من شوی
پروانه وار سوزم و سازم بدین امید کاید شبی که شمع شبستان من شوی
دور از تو گر چه زاتش دل در جهنمم دارم طمع که روضه ی رضوان من شوی
مرغ دلم تذرو گلستان عشق شد بر بوی آنک لاله و ریحان من شوی
اکنون که خضر ظلمت زلف تو شد دلم بگشای لب که چشمه ی حیوان من شوی
چشمم فتاد بر تو و آبم ز سرگذشت و اندیشه ام نبود که طوفان من شوی
چون شمع پیش روی تو میرم ز سوز دل هر صبحدم که مهر درفشان من شوی
زلف بخواب بینم و خواهم که هر شبی تعبیر خوابهای پریشان من شوی
می گفت دوش با دل خواجو خیال تو کاندم رسی بگنج که ویران من شوی
وان ساعتت رسد که برابنای روزگار فرمان دهی که بنده ی فرمان من شوی»
حجم
۲۵۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۲۵۹٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه