کتاب بیست
معرفی کتاب بیست
کتاب بیست نوشتهٔ عبدالرضا کاهانی است. نشر نی این فیلمنامهٔ ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب بیست
میدانیم که فیلمنامه متنی است که برای ساختن فیلم نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به نمایشنامه و رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. فیلمنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران و عوامل دیگر برای تولید یک فیلم است. کتاب بیست حاوی یک فیلمنامهٔ ایرانی است. داستان چیست؟ «آقای سلیمانی» صاحب یک تالار پذیرایی است. در این تالار، پذیرایی برای مراسم ختم بیش از مراسم جشن برگزار میشود و همین موضوع آقای سلیمانی را روزبهروز افسردهتر کرده است. یک روانشناس از او میخواهد برای تغییر روحیه، تالار را تعطیل کند. آقای سلیمانی به کارگرانش ۲۰ روز مهلت میدهد کار دیگری برای خود پیدا کنند، اما همهٔ زندگی کارگران به تالار وابسته است. آنها تالار را غیر از محل کار، محل خواب و خوراکشان هم میدانند و بر این باورند که بهراحتی چنین شغلی نخواهند یافت. کارگران سعی میکنند آقای سلیمانی را از انزوا درآورند تا از فروش تالار صرفنظر کند. این امر رفتهرفته باعث شکلگیری روابطی جدید میان آنها میشود. این فیلمنامه به کارگردانی عبدالرضا کاهانی ساخته شده است.
کتاب بیست، هشتمین جلد از مجموعهٔ «سینمای ما» است که بهوسیلهٔ نشر نی منتشر میشود. هر یک از فیلمنامههای ایرانیِ این مجموعه، با مطالبی از جمله زندگینامهٔ فیلمنامهنویس (فیلمنامهنویسان)، نقدها و مصاحبه همراه است تا شناخت بیشتری از اثر موردنظر برای علاقهمندان فراهم آورد. «کاظم فرهادی» در ابتدای کتاب حاضر درمورد این مجموعه توضیح داده است؛ سپس یادداشتی به نام «جریان حیات» را به قلم «حسین مهکام» میخوانید که درمورد اثر حاضر و نویسندهٔ آن نوشته شده است. «جواد طوسی» و «محمد باغبانی» و «حمیدرضا امیدی سرور» هم یادداشتهایی در این کتاب دارند و در پایان گفتوشنودی میان عبدالرضا کاهانی و «تهماسب صلحجو» را میخوانید.
خواندن کتاب بیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب فیلمنامه پیشنهاد میکنیم.
درباره عبدالرضا کاهانی
عبدالرضا کاهانی در یک دی ۱۳۵۲ در نیشابور به دنیا آمد. او کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهای ایرانی است که از ۱۴سالگی در نمایشهای گوناگونْ بازیگری، نویسندگی و کارگردانی را تجربه کرد و بهخاطر آنها چندین جایزه در مقاطع دانشآموزی و دانشگاهی دریافت کرد. دیپلم خود را در شهر نیشابور و در رشتهٔ فرهنگ و ادب (علوم انسانی) در سال ۱۳۷۰ دریافت کرد؛ پس از آن راهی دانشگاه آزاد اراک شد تا به تحصیل رشتهٔ بازیگری (هنرهای نمایشی) بپردازد. مدرک کارشناسی خود را در سال ۱۳۷۵ دریافت کرد و کارشناسیارشد در رشتهٔ کارگردانی تئاتر را در دانشکدهٔ هنر و معماری (دانشگاه آزاد) آغاز کرد. عنوان برخی از فیلمنامههای عبدالرضا کاهانی عبارت است از «سفر به شرق»، «آزاد مثل هوا»، «اسب حیوان نجیبی است»، «استراحت مطلق» و «بیست».
بخشی از کتاب بیست
«آقای سلیمانی: چی؟
فرشته: جرأتش را از دست میدهد.
فرشته: هیچی.
قصد رفتن میکند.
آقای سلیمانی: بگو!
فرشته: دوباره میایستد.
فرشته (ترسیده و محتاط) شما... چرا... زن نمیگیرید؟
آقای سلیمانی در سکوتی طولانی فرشته را مینگرد. فرشته بهشدت ترسیده است.
فرشته: ببخشید من دیگه باید برم.
آقای سلیمانی: چرا این حرفو زدی؟
فرشته (میان رفتن و ماندن) اشتباه کردم.
آقای سلیمانی: میخوام بدونم چرا همچین فکرو کردی؟
فرشته: راستش خونه زندگی تونو که دیدم، فکر کردم جای یه زن خالیه.
آقای سلیمانی: دیگه از من گذشته که زن بگیرم.
فرشته: چرا؟! مگه چیکار میخواین بکنین؟!
آقای سلیمانی: تا حالا نتونستم با خودم کنار بیام.
فرشته: خیلی خوب میشه ها... خونه، زن، زندگی ... بچه!
آقای سلیمانی: تو کسی رو سراغ داری؟
فرشته: نه ... آره.
آقای سلیمانی: کی؟
زیرزمین تالار. داخلی. روز
فیروزه: با عصبانیت ظرف میشوید. فرشته مقابل اوست. آنسوتر نیلوفر دارد آببازی میکند.
فرشته: خب ...؟
سکوت فیروزه.
فرشته: یه چیزی بگو.
نیلوفر: تو حاضری من بدبخت شم، ولی تالار تعطیل نشه.
فرشته: این چه حرفیه؟!... اول از همه به فکر خودت و بچهتم ...
دو روز دیگه مدرسه باید بره این بچه ... خودت خونه زندگی نمیخوای؟... من که اگه جای تو بودم معطلش نمیکردم.
فرشته: ناامید میرود. فیروزه عصبانی کارش را رها میکند.»
حجم
۶۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه
حجم
۶۴۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۴۲ صفحه