دانلود و خرید کتاب بازی مرگ توفیق الحکیم ترجمه شقایق نیاپور خشت مسجدی
تصویر جلد کتاب بازی مرگ

کتاب بازی مرگ

انتشارات:نشر ایشتار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۲.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بازی مرگ

کتاب بازی مرگ نوشتۀ توفیق الحکیم و ترجمۀ شقایق نیاپور خشت مسجدی است. نشر ایشتار این نمایشنامهٔ مصری را روانۀ بازار کرده است.

درباره کتاب بازی مرگ

کتاب بازی مرگ (لعبة الموت) حاوی یک نمایشنامه است و داستان آن دربارۀ مورخی است که درمورد گذشتگان می‌نویسد و تحقیق می‌کند. او دختری را در کاباره دیده و پس از یک هفته بابت کاری شخصی او را به خانه‌اش دعوت می‌کند. دختر به این دعوت پاسخ مثبت می‌دهد. مورخ پاکتی به دختر می‌دهد که نشان می‌دهد مورخ، دختر رقصنده را وارث اموال خود کرده است، اما چرا؟

می‌دانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب بازی مرگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی مصر و قالب نمایشنامه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره توفیق الحکیم

توفیق الحکیم در ۹ اکتبر ۱۸۹۸ به دنیا آمد و در ۲۶ ژوئیهٔ ۱۹۸۷ درگذشت. او یک رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس اهل مصر بود. از مهم‌ترین آثار او نمایشنامهٔ «اهل غار» و رمان «بازگشت روح» بوده است. جمال عبدالناصر نیز تحت‌تأثیر رمان «بازگشت روح» بوده است. این رمان سرآغاز تصمیم ناصر برای انقلاب ۱۹۵۲ میلادی بود. نمایشنامهٔ «بازی مرگ» یکی دیگر از آثار توفیق الحکیم است. او را یکی از نویسندگان حاذق ادبیات نمایشی عرب به شمار آورده‌اند. گفته شده است که آثار او به‌لحاظ کمی و کیفی قابل‌تحلیل و بررسی است. آنچه این بررسی را با مانع مواجه می‌کند، نبود منابع لازم برای پژوهش است؛ زیرا نگاه مترجمان تئاتر ایران به تئاتر غرب مانع از آن شده است تا به سرزمین‌های دیگر توجه کنند. توفیق الحکیم که از عصر تحت‌الحمایگی تا زمان انورسادات زیست، معمولاً با مرکز قدرت سازش داشت. او هرگز به جریان‌های نوی ادبی در اروپا و جهان عرب بی‌اعتنا نبود. تئاتر حماسیِ برتولت برشت را در قالب تئاتر عربی ریخت؛ ولو بدون توفیق چندان و نیز دعوت پوچ‌گرایان اروپایی را با تألیف نمایشنامه‌ای در سبک پوچی اجابت کرد و برای حل معضل زبان کلاسیک و محاوره‌ای عربی، یک زبان سوم را پیشنهاد کرد.

بخشی از کتاب بازی مرگ

«همه چیز اینجا در گوشه‌ای از پذیرایی هتلی بزرگ اتفاق می‌افتد. یک مرد حدوداً پنجاه‌ساله ایستاده و هنوز لباسش را کامل بر تن نکرده است. کراواتش را می‌بندد و در ضبط‌صوت که کنجی نهاده شده سخن می‌گوید...

مرد: خطاب به ضبط‌صوت نیازی نیست اسمم رو بگم تو مدارکم همه چیزهایی که هویتم رو نشون بده اومده من اینجا فقط اتفاقاتی رو ثبت می‌کنم که در طول سه - چهار ماه باقیمانده از عمرم جلوی چشم شما رخ می ده. این موضوع قطعیه و گزارش‌های دکترها هم همین رو گه. پرتو هسته‌ای آسیب کشنده‌ای بهم وارد کرد... دکترها فقط سر تاریخ وفاتم اختلاف‌نظر دارن درهرصورت این اختلافات ناچیز و صرفاً سر چندماهه. این موضوع اهمیتی نداره به نظر من و شاید به نظر شما هم چیزی که الان مهمه اینه که چطور از این چند ماه باقی‌مانده استفاده بهینه کنم؟ من تصمیم خودم رو گرفتم و خودم رو برای عملی‌کردنش آماده کردم.

می دونم که این تصمیم مورد قبول دانشمندان و شرافتمندان نیست. اما مگه نظر دانشمندان و شرافتمندان اهمیتی داره؟

اگه تو عصر حاضر ما نظرشون اهمیتی داشت من به پرتو کشنده هسته‌ای مبتلا نمی‌شدم من استاد دانشگاه هستم. مورخ تاریخ کهن هستم. من مردی به‌دوراز جنگ و کشتار هستم. پس بزارید با روزهای باقیمانده عمرم هر کاری میخوام بکنم و خواسته من تصویر کوچکی از مطالبات این عصر نفرت‌انگیز باشه نگید که من دیوونه ام! اصلاً بگید! دیگه هیچ‌چیز برام اهمیتی نداره واژه‌ها بی‌معنا شدن. دیگه به هیچ‌چیز و هیچ‌کس اعتماد ندارم. تنها چیزی که میخوام اینه که به این صوت گوش بدید و من رو لعنت کنید! شما به هیچ آدمی اجازه نمی‌دید مرگ رو بازی کنه ولی به تمام دولت‌ها اجازه بازی‌کردنش رو می‌دید. وقتی اون ها با زندگی من بازی می کردن سکوت کردید. پس وقتی من با زندگی دیگری بازی می‌کنم هم ساکت باشید... شما اینجا یک جنایت رو قدم‌به‌قدم دنبال می‌کنید. پس خیلی نترسید. زنگ تلفن به صدا در می‌آید. مورخ ضبط‌صوت را خاموش می‌کند. به‌سوی تلفن می‌رود و گوشی را بر می‌دارد... (مورخ در تلفن) الو... آه بله... بیاد بالا!

گوشی را می‌گذارد سپس لباس‌هایش را فوراً می‌پوشد و به‌سوی ضبط‌صوت باز می‌گردد و آن را روشن می‌کند.

مورخ: (در ضبط‌صوت) اون یک کم دیگه به اینجا میاد، کلئوپاترا! البته نه همون کلئوپاترای کهنی که من کتاب معروفم رو راجع بهش تالیف کردم. نه... اون کلئوپاترائیه که تو کاباره کوچکی به نام "الطاووس الذهبی "میرقصه. اون شخصیت مهم داستان. امروزمه. تو این مدت ضبط

(صوت رو روشن می‌گذارم تا اتفاقاتی که رخ میده براتون ضبط بشه.)

(ضبط‌صوت را روشن باقی نهاده و آن را پشت گلدان بزرگی پنهان می‌کند آنگاه صدای در را می‌شنود به‌سوی آن می‌شتابد و در را باز می‌کند.) کلئوپاترای رقصنده وارد می‌شود زنی زیبا که کمتر از ۲۵ سال سن دارد و لباسی کهنه اما مرتب و شیک بر تن کرده است.

 مورخ: می‌بینی... منتظرت بودم!»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵۳۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

حجم

۵۳۸٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۸۲ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان