دانلود و خرید کتاب زمین های نفرین شده ویسنته بلاسکو ایبانز ترجمه فروزان صاعدی
تصویر جلد کتاب زمین های نفرین شده

کتاب زمین های نفرین شده

ویراستار:الهام اشرفی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب زمین های نفرین شده

کتاب زمین های نفرین شده نوشتهٔ ویسنته بلاسکو ایبانز و ترجمهٔ فروزان صاعدی است. انتشارات قصه باران این رمان اسپانیایی را منتشر کرده است.

درباره کتاب زمین های نفرین شده

کتاب زمین های نفرین شده حاوی یک رمان است که به قلم بزرگ‌ترین نویسندهٔ قرن بیستم اسپانیا (یا یکی از بزرگ‌ترین‌هایشان) و یکی از مشهورترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان نوشته شده است. عمده ویژگی آثار ویسنته بلاسکو ایبانز را جذابیت داستان‌ها و استفاده از مفاهیم عمیق زندگی در اثر دانسته‌اند. کتاب حاضر با عنوان «لاباراکا» یا «کابین» یا «زمین‌های نفرین‌شده» یکی از کتاب‌های مشهور این نویسنده است. داستان چیست؟ «باتیست بورول» و خانواده‌اش به روستایی محصور بین باغ‌های والنسیا نقل مکان می‌کنند تا زمین‌هایی را که از ۱۰ سال پیش متروک مانده و بین اهالی جا افتاده است که نفرین شده است، آباد کند. پیش از این مالک حریص این زمین‌ها، «بارت پیر»، مستأجری شریف و کوشا را که سال‌ها روی این مزارع کار کرده بود، بسیار تحت‌فشار قرار داده بود. آن آزارها منجر به اتفاقی عجیب می‌شود و زمین‌ها خالی از سکنه می‌ماند. همسایگان که از بلایی که بر سر بارت و خانواده‌اش میاید شوکه می‌شوند، در دفاع از او از ورود هر فرد دیگری به زمین‌های بایر و کلبهٔ ویران‌شدهٔ بارت ممانعت می‌کنند. حالا باتیست با آن‌ها و عقاید خرافیشان روبه‌رو است. رمان زمین های نفرین شده را بهترین اثر ادبی نیمهٔ دوم قرن نوزدهم اسپانیا دانسته‌اند.

خواندن کتاب زمین های نفرین شده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی نیمهٔ دوم قرن ۱۹ اسپانیا و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ویسنته بلاسکو ایبانز

ویسنته بلاسکو ایبانز (ایبانیث) در ۲۹ ژانویهٔ ۱۸۶۷ در والنسیا در اسپانیا به دنیا آمد و در ۲۸ ژانویهٔ ۱۹۲۸ در۶۰سالگی در مانتون در فرانسه درگذشت. او یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم اسپانیا و شاید بزرگ‌ترینِ این نویسندگان است. دوران جوانی را در مادرید گذرانید. پیش از آنکه تحصیلاتش را تمام کند، به‌جرم افکار انقلابی از دانشگاه مادرید اخراج شد. در سال ۱۸۸۹ بر اثر شرکت در نهضت شورش‌طلبی اسپانیا به فرانسه پناه برد. چند سال بعد به کشورش بازگشت و مجلهٔ مهم «ملت» را که ارگان نهضت جمهوری‌خواهان بود تأسیس کرد و نخستین رمان‌های خود را به نام «گل بهار» و «آرزوی تارتانا» برای همین مجله نوشت. اندکی بعد دوباره ناچار به فرار از اسپانیا شد و با لباس ملاحی به ایتالیا رفت. در بازگشت به اسپانیا خود را به ستاد ارتش معرفی کرد و بازداشت شد و در نتیجهٔ محاکمه به چهار سال زندان محکوم شد. ۹ ماه بعد بخشیده و به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در همین سال بود که کتاب معروف «سرزمین‌های نفرین‌شده» را که بهترین اثر ادبی نیمهٔ دوم قرن نوزدهم اسپانیا دانسته‌اند، انتشار داد. تا سال ۱۹۰۹ در عالم سیاست بود، اما از آن پس از سیاست کناره گرفت و به جهانگردی و فعالیت ادبی پرداخت و محصول این فعالیت ادبی او، یکی از عالی‌ترین گنجینه‌های ادبی زبان اسپانیا را تشکیل داد. در آغاز کار رمان‌نویس ملی بزرگی محسوب می‌شد، اما اندک‌اندک پا از دایرهٔ «ملی» بیرون گذاشت و جهانی شد. یکی از آثار او «میدان‌های خونین» است که در ایران به نام «خون و شن» معروف است و به‌قدری شهرت یافته که تقریباً به تمام زبان‌ها ترجمه شده است. مهم‌ترین آثار ادبی ویسنته بلاسکو ایبانز عبارتند از «سونیکا هرجایی» (۱۹۰۱)، «چهار سوار سرنوشت» (۱۹۰۲)، «گل و نی، کلیسا» (۱۹۰۳)، «مشرق و زمین و خون و شن» (۱۹۰۸).

بخشی از کتاب زمین های نفرین شده

«هر روز صبح، سپیده‌دم، روزتا، دختر باتیست، از رختخواب بیرون می‌پرید. چشمانش از خواب همچنان سنگین بود و پس از کش آوردن بازوها و پیچ‌وتاب ملیحانه‌ای که تمام بدن بلوندش را می‌لرزاند، درِ خانه را باز می‌کرد.

قرقرهٔ چاه غیژغیژ می‌کرد، سگ کوچولوی زشتی که شب را بیرون از خانه سپری کرده بود، نزدیک دامنش می‌پرید و از خوشحالی پارس می‌کرد و روزتا، در پرتو آخرین نور ستارگان، یک سطل آب سرد از آن سوراخ گرد و تاریک که تاج پیچک انبوهی داشت بیرون می‌آورد و روی صورت و دستانش می‌ریخت.

پس از آن، زیر نور شمع، خانه را برای سفر به والنسیا ترک می‌کرد.

مادر بدون دیدنش از روی تخت با انواع‌واقسام پیشنهادها او را دنبال می‌کرد. می‌توانست آنچه از شام باقی مانده بود بردارد: سه ماهی ساردینی که در قفسه پیدا می‌کرد کافی بود. مراقب باش که ظرف را مانند روز قبل نشکنی. آه! خرید نخ، سوزن و چند صندل برای کوچولوها را فراموش نکن. بچهٔ خراب‌کار!... پول در کشوی میز کوچک بود.

و درحالی‌که مادر در رختخواب غلت می‌خورد و گرمای اتاق‌خواب او را نوازش می‌کرد و قصد داشت نیم ساعت بیشتر نزدیک باتیست عظیم‌الجثه بخوابد که داشت با صدای بلند خروپف می‌کرد، روزتا به چرخیدنش در خانه ادامه داد. غذای ناچیز خود را در سبدی گذاشت، شانه‌ای را از میان موهای بلوندش که انگار خورشید رنگ آن را جذب کرده بود، رد کرد و دستمال را قبل از بیرون رفتن، زیر چانه‌اش بست. با احتیاطی لطیف به خواهر بزرگ‌تر نگاه کرد تا ببیند آیا بچه‌های کوچکی که روی زمین خوابیده بودند، همه در یک اتاق، به‌خوبی رویشان پوشیده شده است. آن‌ها پشت‌سرهم خوابیده بودند، از بزرگ‌ترین تا کوچک‌ترینشان، از باتیستتِ بیش از حد رشدکرده تا کودک خردسالی که هنوز به‌سختی می‌توانست حرف بزند، مثل یک ردیف از لوله‌های ارگ کلیسا.»

کاربر 2888629
۱۴۰۳/۰۹/۰۲

این کتاب رو از مترجم خوش قریحه و خوش ذوق آقای کاظم انصاری تحت عنوان مزرعه متروک و چاپ ۲۵۳۶ نشر اندیشه شاهنشاهی مطالعه کردم و بسیار حظ بردم .افسوس که از اقای انصاری مترجم چیزی نیافتم .

محمد
۱۴۰۲/۱۱/۰۶

این کتاب را نسخه‌ی کاغذی خواندم. شاهکاری تمام عیار بود. با ترجمه خوب و داستانی پرکشش

حجم

۲۰۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۲۰۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

قیمت:
۱۲۰,۰۰۰
۶۰,۰۰۰
۵۰%
تومان