کتاب چالش انسان با هستی
معرفی کتاب چالش انسان با هستی
کتاب چالش انسان با هستی؛ هنگامی که دست از شناخت جهان برمیداریم نوشتهٔ بنجامین لاباتوت و ترجمهٔ بهمن یغمایی و مهتاب اکبری است و روشنگران و مطالعات زنان آن را منتشر کرده است. «نیویورک تایمز بوک ریویو» این کتاب را در زمره ده کتاب برتر سال ۲۰۲۱ قرار داده و در تفسیری، زمینه نوشتاری آن را، رابطه پیچیده بین اکتشافات علمی و ریاضی، جنون و تباهی میداند.
درباره کتاب چالش انسان با هستی
«هنگامی که دست از شناخت جهان برمیداریم» آخرین کتاب «بنیامین لاباتوت» نویسنده شیلیایی است. لاباتوت که تا ۱۴ سالگی در لاهه، بوئنوس آیرس و لیما زندگی کرده و سپس به سانتیاگو رفته است متولد سال ۱۹۸۰ است. نام اصلی کتاب بزبان اسپانیایی «سبز هولناک» است. این کتاب شامل مطالب علمی بهویژه راجع به ریاضی و فیزیک کوانتوم، شیمی و سرگذشت نوابغی است که در گذر زمان نقش برجستهای در تغییر جهان داشتهاند. کتاب آمیزهای است از واقعیت و داستان، تاریخ فیزیک جدید که دانشمندان را به وسواس و جنون کشانده است. اکتشافاتی که دنیا را تغییر داده و در عین حال نتایج آن قادر است جهان را به سوی تاریکی پیش ببرد. حرکت داستان به طرف درک اساسی از جهان است. هر داستانی از این کتاب که در قلمرو واقعیت اتفاق افتاده در داستانی دیگر ظهور میکند. مطالب، پیوندی است بین زیبایی و وحشت، نجاتِ زندگی و در عین حال تباهیِ زندگی، پیوندهای غیرقابل گسست، حرکت تمام عیار بشر به طرف کشف جهان و درک خطر، بسوی عظمت علم و وحشت از این عظمت، هراس از عالم هستی و آنچه که در مرکز جهان قرار دارد، حرکت به طرف واقعیتهایی دور از درک ما به عنوان یک بشر حقیر.
ژانر کتاب کاملاً جدیدی است، حالتی بین داستان و واقعیت، بین موج و ذره که بر روی ریاضیات مدرن و علم، به شکل وهمآور، مانند داستانی از ارواح بنا شده است. کتابی است که بهقول روزنامه «ایونینگ استاندارد» چاپ لندن، انسان هنگام خواندن که باید با تفکر و تعمق صورت گیرد احساس میکند مغزش دارد بزرگ و بزرگتر میشود، و گاردین در توصیف آن میگوید؛ نویسنده، داستانی واقعی نوشته است که نه برای آینده بلکه شرح زمان حال است که ما را به دنیای دیگر میبرد و درک ما را بیشتر و بیشتر میکند.
در واقع، کتاب مجموعهای است از داستانهای کوتاه؛ اولین داستان کاملاً واقعی است و آخرین آن تخیلی. بقیه داستانها آمیزهای است از تخیل و واقعیت که البته وجه واقعی آن بسیار زیاد است. کتابی است پرمحتوا و مستدل دربارهٔ خطر همه چیز دانستن. سرشار از وقایع تاریخی و نقل قولها. کتابی است که لحظات تاریخی علم را نشان میدهد، از تئوری نسبیت انیشتن تا اِروین شرودینگر، ورنر هایزنبرگ و مخالفت با دیدگاههای مکانیک کوانتوم، از «فریتز هابر» شیمیدان آلمانی که کشف شیمیایی او منجر به کشت و کشتار بیشتر در جنگ و در عین حال نجات میلیونها نفر از گرسنگی گردید. کتاب از «الکساندر گروتن دی یک» ریاضیدان معروف آلمانی، فرانسوی میگوید که در سال ۱۹۶۶ جایزه مدال فیلدز را گرفت که معادل جایزه ریاضی نوبل است ـ همین جایزه نیز به نابغه ایرانی مریم میرزاخانی در سال ۲۰۱۴ و درحالی که با سرطان دست و پنجه نرم میکرد تعلق گرفت. ضمناً او تنها زنی در جهان بود که موفق به دریافت این جایزه گردید.
خواندن کتاب چالش انسان با هستی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای علمی و سرگذشت انسانهای بزرگ در تاریخ علم پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چالش انسان با هستی
«در ۲۴ دسامبر ۱۹۱۵ هنگامی که آلبرت انیشتن در برلین مشغول صرف چای بود پاکتی از جبهه جنگ اول جهانی دریافت کرد.
پاکت، از قارهای که در شعلههای آتش میسوخت عبور کرده بود؛ چروکیده، کثیف و از گِل پوشیده بود، گوشهای از آن کاملاً پاره شده بود، و نام فرستنده زیر لکهٔ بزرگی از خونِ تیره، پنهان شده بود. انیشتن دستکشی بدست کرد و آن را با یک کارد باز کرد. داخل پاکت، نامهای بود از آخرین جرقه یک نابغه حقیقی: «کارل شوارتز شیلد»، ستارهشناس، فیزیکدان، ریاضیدان و ستوان ارتش آلمان.
«همانطور که میبینید جنگ در حق من باندازه کافی لطف به خرج داده است، با وجود آتشباری سنگین، به من اجازه داده است کاملاً از آن دور باشم و در قلمرو عقاید شما قدم بردارم.» این آخرین کلماتِ جمله، انیشتن را کاملاً متحیر کرد ـ نه بدلیل اینکه یکی از دانشمندان معتبر آلمان فرمانده یکی از واحدهای توپخانه در جبهه روسیه شده است، نه به خاطر اینکه دوست پر رمز و رازش دربارهٔ فاجعهای که در پیش است هشدار میدهد، بلکه به دلیل آنچه که در پشت صفحه نوشته بود: حروف ریزی که انیشتن میتوانست فقط آن را با یک عدسی قوی کشف و رازگشایی کند.
«شوارتز شیلد» برای انیشتن اولین راهحل دقیق معادلات نسبیت عام را فرستاده بود.
انیشتن چندین بار آن را خواند. چه زمانی تئوریاش را منتشر کرده بود؟ یک ماه قبل؟ کمتر از یک ماه؟ غیرممکن بود که «شوارتز شیلد» بتواند چنین معادلات پیچیدهای را در این مدت کوتاه حل کرده باشد. حتی خود او که آنها را خلق کرده بود میتوانست راهحلهای تقریبی را بیابد؟ راهحل «شوارتز شیلد» دقیق بود: کاملاً روشی را شرح میداد که در آن جرم ستاره باعث تغییر شکل فیزیکی زمان و فضایی میشود که آن را احاطه کرده است.
انیشتن که راهحل را در دستانش گرفته بود، به دشواری میتوانست آن را باور کند. او میدانست که این نتایج، اساساً علایق بیشتری را نسبت به تئوریاش بین جامعهٔ علمی ایجاد میکند که عمدتاً به علت پیچیدگیهایش، اشتیاق کمی در آن زمان نشان میدادند. او قبلاً خودش را به علت اینکه هیچکس نمیتواند راهحل دقیقی برای معادلاتش ارائه دهد به کناری کشیده بود. و این «شوارتز شیلد» بود که در میان انفجارات مرگآور و ابر گازهای سمّی داشت معجزهای را کامل میکرد. انیشتن تا آنجا که میتوانست به سرعت مطلبی تهیه کرد «من این انتظار را نداشتم که کسی بتواند راهحل دقیق مسئله را به این سادگی فرموله کند!» انیشتن در پایان اضافه کرد که قول میدهد کار او را به آکادمی بفرستد. انیشتن غافل از این بود که دارد به یک مرده نامه مینویسد.»
حجم
۲۵۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه
حجم
۲۵۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۷۹ صفحه