کتاب مصر باستان
معرفی کتاب مصر باستان
کتاب مصر باستان نوشتهٔ برندا اسمیت و ترجمهٔ آزیتا یاسایی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب تاریخ را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب مصر باستان
کتاب مصر باستان از مجموعهٔ «تاریخ جهان»، هشت فصل دارد. اين كتاب دربارهٔ مصر باستان است. برندا اسمیت در کتاب حاضر از ریشههای تمدن مصر، عصر عظمت مصر، جامعه مصر در ممفیس در دوران سلطنت قدیم، حاکمیت هرج و مرج در مصر، افول مصر باستان، میراث مصر باستان و... سخن گفته است. او در پیشگفتار توضیح داده است که پاییز سال ۱۹۲۲ میلادی مصادف با ششمین سالی بود که «هاوارد کارتر»، باستانشناس انگلیسی درهٔ سلاطین مصر را حفاری کرد. او بهطور خستگیناپذیر آرامگاه آخرین فرعون بزرگ مصر باستان یا سلاطینی را که از ۳۰۰۰ سال پیش در آنجا آرمیده بودند، کاوش میکرد. او میخواست یک آرامگاه بیابد که گنجهای آن سرقت نشده باشد. کارتر بارها ناامید شده بود. با بررسی بقایای مصر باستان، باستانشناسانی مثل کارتر اطلاعات ارزشمندی را درمورد زندگی فراعنهٔ مصر به دست آوردهاند. با این محتوا همراه شوید.
خواندن کتاب مصر باستان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران تاریخ جهان، تاریخ باستان و باستانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مصر باستان
«امپراتوری مصر به دلیل شرایط داخلی سقوط کرد. با گذشت زمان، فرعون چیزی بجز یک رئیس پوشالی نبود. این مسئله دو دلیل داشت: اول این که غالب فرمانروایان متعاقب رامسس دوم ضعیف بودند و نمیتوانستند امپراتوری مصر یا امور داخلی آن را اداره کنند. دلیل دوم این بود که با گذشت زمان، نظر مصریها نسبت به فرمانروایانشان تغییر یافته بود. هنگامی که مصر از انزوا خارج شد و سایر سرزمینها را فتح کرد، فرعون ارتباط با سایر کشورها و حاکمان آنها را آغاز کرد. فرعون در ارتباط مستقیم با آنها، چه به عنوان رهبر سپاه جنگی یا کسی که یک پیمان صلح را ترتیب میداد، مثل یک انسان معمولی رفتار میکرد، نه یک فرمانروای الهی غیرقابل دسترس. او سلطانی در بین سلاطین دیگر بود و مثل دوران گذشته موجودی افسانهای و دور از دسترس نبود. در نتیجه، با وجود این که فرعون هنوز هم ظاهرا به عنوان خدا ستایش و پرستش میشد، مثل گذشته مورد احترام یا سبب ترس و هراس نمیشد.
همانطور که قبلاً نیز در تاریخ مصر روی داده بود، هنگامی که فراعنه ضعیف شدند، کاهنها قدرت بیشتری کسب کردند. فرمانروایان بعد از رامسس دوم به سیاست اهدای اموال و زمین به معابد ــ به خصوص معابد آمون ـ رع ــ ادامه دادند تا از جلب نظر خدایان اطمینان حاصل کنند. بعد از مدتی، معابد حدود پانزده درصد مساحت کشور ــ ۷۵۰ هزار هکتار ــ را به علاوه مردمانی که در این اراضی زندگی میکردند، تحت کنترل داشتند. هنگام اهدای زمین به معبد، مردم نیز هدیه میشدند، چون رعایایی که روی زمین کار میکردند، هنوز هم پایبند زمین بودند. به این ترتیب هنگامی که فرعون قسمتی از ملک را به معبد میداد، این هدیه رعایا را نیز شامل میشد. زمانی معابد نه تنها زمینهای کشاورزی، بلکه ۱۶۹ شهر را در مصر، سوریه و کوش در اختیار داشتند. آنها حتی مالک کشتیهای شهر نیز بودند.
رامسس سوم بعضی از هدایایی را که به معبد آمون ـ رع تقدیم کرده بود، توصیف کرده است:
من خزانه او (آمون ـ رع) را با محصولات سرزمین مصر پُر کردم: طلا، نقره، هر نوع سنگ قیمتی به مقدار صد هزار قطعه. انبار غلهاش از گندم و جو لبریز بود، زمینها و گلههای او از نظر تعداد مثل ماسههای کنار ساحل بود. من برای این کار از سرزمین جنوبی (مصر علیا) و نیز سرزمین شمالی (مصر سفلی) خراج گرفتم و باجهای سوریه و نوبه هم به آن اضافه شد. آن جا پُر از اسیر بود، آنهایی که تو از میان بیگانگان به من داده بودی... من این هدایای الهی را چند برابر کردم و به تو تقدیم کردم، نان، شراب، آبجو و غازهای پروار، بزهای کوهی متعدد، گوسالههای نر، گوسالههای ماده، گاوهای ماده، بزهای کوهی سفید، و غزالها را به کشتارگاه او هدیه دادم.»
حجم
۱۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۱۳٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه