کتاب باغ ایرانی و چخوف
معرفی کتاب باغ ایرانی و چخوف
کتاب باغ ایرانی و چخوف نوشتهٔ احد حاجی علیپور است. نشر مهاجر این نمایشنامه را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب جزو مجموعهٔ «نمایشنامههای یک قدم تا برزخ ابدی» است.
درباره کتاب باغ ایرانی و چخوف
کتاب باغ ایرانی و چخوف نوشتۀ احد حاجی علیپور در پردهٔ اول ۵ شخصیت دارد. این نمایش از زمینی خشک و بدون درخت شروع میشود. این زمین متعلق به درویشخان است. در صحنۀ اول درویشخان همراه با نوۀ ۱۸سالهاش وارد صحنه میشود. در کنار زمین درویشخان، ملکخانم رانوسکایا قرار دارد. خانم رانوسکایا خواهر گایف است و بعد از مدتی طولانی به اینجا بازگشته است. او مقدار زیادی پول بدهکار است که تصمیم دارد با فروش باغ آلبالوی خود آن را بپردازد.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب باغ ایرانی و چخوف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب باغ ایرانی و چخوف
«در زمین خشک درویش خان هنوز هیچ درخت خشکی که به ثمر نشسته باشد و میوهٔ سنگی از آن آویزان باشد دیده نمیشود تنها یک مترسک رو به زمینهای خانم رانوسکایا، با سر و بدن درویش خان که در پشت مترسک ایستاده است دیده میشود. در کنار زمین درویش خان زمین و ملک خانم را نوسکایا قرار دارد. توضیح اینکه سه شخصیت ساکن در ملک خانم را نوسکایا هیچگاه از بخشی که مربوط به زمان و مکان خود هستند پا به بیرون از آن نخواهند گذاشت و ورود و خروج هر یک از شخصیتهای ملک خانم و رانوسکایا و درویش خان از سمت خود خواهد بود. سحرگاه است آفتاب بهزودی خواهد دمید درختان آلبالو شکوفه کردهاند. پنجرهها باز است؛ اما برخلاف انتظار هوای نسبتاً گرمی به داخل میوزد. لوپاخین با کتابی در دست، قصد ورود به صحنه را دارد که درویش خان و سپس نوهی او با شتاب وارد صحنه می. شوند درویش خان با رقص مخصوص خود قصد بازگوکردن چیزی را دارد. لوپاخین پس از آرامگرفتن درویش خان با حیرت به او نگاه میکند.
لوپاخین: این دیگر چه وضعی است؟! به روال همیشگی و مطابق با متن نمایشی که آنتوان پاولوویچ چخوف، در نهایت دقت و حکمت به قلم تحریر درآورده، من و دونیاشا اکنون وارد صحنه میشویم، و من خواهم گفت پس" قطار" رسیده خدا را شکر، و سپس از دونیاشا خواهم پرسید؛ با تعجب راستی دونیاشا کجاست؟!؛ اکنون من از او سؤال خواهم کرد که ساعت چند است؟! این چه درهمریختگی و افتضاحیست؟»
حجم
۳۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
حجم
۳۵۲٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۸ صفحه
نظرات کاربران
سلام.تقابل باغ ایرانی با باغ آلبالوی چخوف.دیالوگ ایرانی درمقابل دیالوگ شخصیت های چخوف.