
کتاب به خودت اعتماد کن
معرفی کتاب به خودت اعتماد کن
به خودت اعتماد کن (بیشازحد فکر کردن را کنار بگذار و هیجاناتت را به سوی موفقیت در کار هدایت کن) کتابی است نوشتهی ملودی والدینگ که با همکاری نرگس فرشیدی، مهسا ملک محمدی کلهرودی، لادن رحیمزاده و فاطمه فرخیتبار به فارسی ترجمه شده است. این کتاب توسط انتشارات نوآوران سینا منتشر شده و بهطور ویژه به موضوع عزت نفس، اعتماد به نفس و مدیریت هیجانات در زنان، بهویژه در محیطهای شغلی و حرفهای میپردازد. نویسنده با تکیه بر تجربیات شخصی و حرفهای خود در حوزه کوچینگ و سلامت روان، راهکارهایی برای غلبه بر خودانتقادی، کمالگرایی و فرسودگی شغلی ارائه داده است. ساختار کتاب شامل بخشهایی درباره شناخت ویژگیهای افراد حساس و پرتلاش، مدیریت خودتخریبی، رسیدن به اعتماد به نفس و استمرار در رشد شخصی است. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب به خودت اعتماد کن
کتاب به خودت اعتماد کن نوشتهی ملودی والدینگ، اثری در حوزه رشد فردی و روانشناسی کاربردی است که بهطور خاص بر چالشهای افراد حساس و پرتلاش در محیط کار تمرکز دارد. نویسنده با معرفی مفهوم «تلاشگر حساس»، به بررسی ویژگیهای شخصیتی افرادی میپردازد که همزمان با حساسیت بالا و میل به موفقیت، درگیر استرس، خودانتقادی و فشارهای درونی هستند. ساختار کتاب به چهار بخش اصلی تقسیم شده است: ساخت آگاهی، رامکردن خودتخریبی، رسیدن به اعتماد به نفس و استمرار در رشد شخصی. هر بخش با مثالهای واقعی، تمرینهای عملی و ابزارهای روانشناختی همراه است تا خواننده بتواند بهصورت تدریجی و ملموس، تغییرات مورد نیاز را در زندگی و حرفهی خود ایجاد کند. والدینگ با رویکردی علمی و تجربی، مفاهیمی مانند کمالگرایی، سندرم فریبکار، راضینگهداشتن دیگران و عملکرد بیش از حد را واکاوی کرده و راهکارهایی برای مدیریت این چالشها ارائه داده است. این کتاب نهتنها برای زنان، بلکه برای هر فردی که با حساسیت و تلاش زیاد در محیط کار یا زندگی شخصی خود روبهروست، قابل استفاده است.
خلاصه کتاب به خودت اعتماد کن
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! کتاب به خودت اعتماد کن با روایت تجربههای شخصی نویسنده و مراجعانش آغاز میشود؛ افرادی که بهرغم موفقیتهای بیرونی، درونی متزلزل و نگران هستند. والدینگ ابتدا به تعریف «تلاشگر حساس» میپردازد: کسانی که با حساسیت بالا، میل به پیشرفت و مسئولیتپذیری، اغلب درگیر استرس، خودانتقادی و فرسودگی میشوند. در بخش اول، خواننده با ویژگیهای این افراد آشنا میشود و تمرینهایی برای سنجش میزان تعادل در ابعاد مختلف شخصیت خود انجام میدهد. در بخش دوم، نویسنده به رفتارهای خودتخریبگرانه مانند کمالگرایی، راضینگهداشتن دیگران و عملکرد بیش از حد میپردازد و نشان میدهد چگونه این عادات میتوانند به گیجی، اضطراب و احساس ناکافی بودن منجر شوند. مثالهایی از زندگی واقعی، مانند داستان کلی و آلیسیا، نشان میدهد که چگونه فشارهای شغلی و انتظارات بیرونی میتواند سلامت روان و رضایت شخصی را تهدید کند. در ادامه، کتاب راهکارهایی برای بازنگری در عادات ذهنی، پذیرش احساسات و ایجاد مرزهای سالم ارائه میدهد. والدینگ تأکید کرده است که شناخت و هدایت ویژگیهای تلاشگری و حساسیت، به جای سرکوب آنها، میتواند به رضایت و موفقیت پایدار منجر شود. بخشهای پایانی کتاب به اهمیت هدفمندی، صداقت با خود، پویایی و آسودگی در مسیر رشد شخصی میپردازد و تمرینهایی برای تثبیت تغییرات و حفظ رشد ارائه میکند.
چرا باید کتاب به خودت اعتماد کن را بخوانیم؟
این کتاب با تمرکز بر چالشهای افراد حساس و پرتلاش، ابزارهایی عملی برای مدیریت استرس، خودانتقادی و کمالگرایی در اختیار میگذارد. ویژگی شاخص آن، ترکیب روایتهای واقعی با تمرینهای کاربردی است که به خواننده کمک میکند شناخت عمیقتری از خود پیدا کند و عادات ذهنی و رفتاری ناسالم را تغییر دهد. همچنین، کتاب به جای ارائه راهحلهای کلی، مسیر تدریجی و قابل اجرا برای رشد شخصی و حرفهای پیشنهاد میدهد. برای کسانی که در محیطهای پرتنش شغلی یا تحصیلی احساس فرسودگی یا بیانگیزگی دارند، این کتاب میتواند راهنمایی برای بازتعریف موفقیت و بازیابی اعتماد به نفس باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که با اضطراب، کمالگرایی، خودانتقادی یا فرسودگی شغلی دستوپنجه نرم میکنند. همچنین برای دانشجویان، مدیران، مربیان حرفهای و افرادی که در محیطهای پرچالش کاری فعالیت دارند و به دنبال افزایش عزت نفس و مدیریت هیجانات خود هستند، مناسب است.
بخشی از کتاب به خودت اعتماد کن
در تمام زندگیام، من یک دختر کلاسیک خوب با نمره ممتاز و یک ستاره طلایی بودم که فراتر از انتظاراتش زندگی میکرد. سختکوش و منضبط بودم. سخت کار کردم تا نمرات لوح در مدرسه کسب کنم. درعین حال چندین شغل مختلف داشتم و از دانشگاه کلمبیا مدرک ارشد خود را در رشته مددکاری اجتماعی گرفتم تا بتوانم در زمینه سلامت روان کار کنم. آرزو داشتم یک درمانگر شوم اما عزیزان و مشاوران خیرخواهم در مورد آن به من هشدار دادند و گفتند: «به عنوان یک درمانگر نمیتوانی پول در بیاوری. بهتره به سمت شغلهای مرتبط با مراقبتهای بهداشتی یا تکنولوژی برو. شغلی که پایدارتر و پرسودتر باشد.» من به توصیه آنها عمل کردم و به عنوان محقق در یک مرکز شتابدهندهی مراقبتهای بهداشتی در منطقه منهتن مشغول به کار شدم. از بیرون اینطور به نظر میرسید که همهچیز دارم. موفق بودم، در یک شهر بزرگ زندگی میکردم و مسیر شغلی روشنی داشتم؛ اما از درون متزلزل، بیقرار و تحلیل رفته بودم. به جای اینکه وضعیت روانی خودم را به شکلی که بود ببینم: - نشانهای از ناپایداری عادات و رفتارهایم - به جایش غم و اندوه و ناامیدی خود را به دل گرفتم. انگار همهچیز به هم مرتبط بود. من چرا اینجوریام؟
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۳٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه