تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب بازی نامه (۱): نمایشنامه ملی
۱٫۷
(۳)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بازی نامه (۱): نمایشنامه ملی
«بازینامه (۱)» نوشتهی هنگامه مفید است که نخستین بار به مناسبت برگزاری شانزدهمین جشنوارهی بینالمللی نمایشهای آیینی و سنتی در سال ۱۳۹۲ در تهران به نمایش درآمد. این نمایش از یک مجلس عروسی در یک خانه اعیانی آغاز میشود.
در بخشی از این نمایش میخوانیم:
بَگُم سیا: حرف از مردن و مرده و مرده شور نباشه که نحسی میاره. هفت شبانه روز عروسیه حالا هرکی خواست سَقَط بشه بعد این هفت شب... (چشمش به مَلی میافتد) به به... به به... چشمم به جمال خورشید وش شوما روشن... آقا کی باشن؟
مَلی: (میلرزد) اِ... اِ...
بَگُم سیا: چته جوون؟ انگاری گَرت زردچوبه پاشوندن تو صورتت... چه جمالاتی، چه کمالاتی، خوب بود یه نظر قربونی ای ببین و بترکی ای همرات میکردی، نترس مگه میخوام بخورمت؟
مَلی: (میلرزد و عقب عقب میرود) اِ... اِ...
بَگُم سیا: (اشارهای به ایوان میکند) ببینم تو چیکارهی اینا ای؟
مَلی: هان؟
بَگُم سیا: میگم چیکارهی این ساز زن ضربی آیی؟ چیکار میکنی؟ کارت چیه؟
مَلی: (درحالیکه هول شده است اطراف را نگاه میکند و به آفتابهی کنار حوض اشاره میکند) ای...
بَگُم سیا: آهان! حالیم شد! نوکرشونی! خوبه والله! نوکر من نوکری داشت که نوکرش نوکری داشت... شماهام تو خودتون ارباب نوکری دارین... آره؟
مَلی:... هان...؟
بَگُم سیا: چرا هرچی میپرسم میگی هان؟ نکنه کری؟
مَلی:... هان؟
بَگُم سیا: میگم کری؟ گوشات... گوشات نمیشنفه؟
مَلی: ها!... آره... بله!
بَگُم سیا: ای نمیری الهی! زودتر میگفتی! ببین! یعنی من میگم... توام نمیشنفی... هیچ جام درز نمیکنه... آره؟
مَلی: آره... آره... بله!
بَگُم سیا: آخیش! یه جای خلوت گیر آوردم با یه جفت گوش کر! تا دلم بخواد حرف میزنم. غلومی! من که میدونم پشت در گوش واسادی، بیا یه مشت تخمه بریز تو دومن ننه... با توامها... اومدی؟
بازی نامه ۲![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
علی شمس
دفتر تقلید ۲داوود فتحعلیبیگی
شرایط نامطبوع حیات یک گیاه کمیاب در فرودگاه سی.دی.جی و چند داستان دیگرپیام لاریان
خواننده تنورناهید قادری
دنیای استثنایی آلفرد ژاری (شاه اوبو)جواد ذوالفقاری
ویوپوینت: کتابی برای تمرین و اجرای تئاترآن بوگارت
روز مرگ در داستان هملتبرنار ـ ماری کولتس
حمله قلبی و چند نمایشنامه تک پردهای دیگردی. ام. لارسن
مسافر بی توشه و زندگی یک هنرمندژان آنوی
نمایشنامه ابوالهولعلی شمس
سه نمایشنامهی تک پردهایفرناندو آرابال
عروسک ها و نمایش عروسکیدیوید کارل
دو نمایشنامه طنز کشکاب ـ گافمحمدجواد صرامی
رقص ماهیها و دو مونولوگ دیگرمنوچهر اکبرلو
ازدواج آقای میسیسیپیفریدریش دورنمات
خرده نمایشنامههازهره زرگر
سانست لیمیتدکورمک مککارتی
انواع مرغابی و سه نمایشنامهی دیگردیوید ممت
تکگوییهای کلاسیک برای زنانکریس سالت
دست های سرخ و نازلی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
سعید شاپوری
نمایشنامهخوانها روی صحنهآرون شپرد
از اینجا تا ابدیت، غرب غمزده، اینجا کسی نمرده استمسعود دلخواه
داستان ها روی صحنهآرون شپارد
شب تا به روز، سال کبیسه عیسینادر عیسیور
بازی های نمایشی برای کارگاه تئاترفاطمه حسینی
پنج نمایشنامه برگزیده کودک و نوجوانایرج صادقی طاری
اصول درامنویسی برای رادیوایوب آقاخانی
صد و دوازده بازی برای بازیگران جوانگوین لوی
چهار نمایشنامه برگزیده کودککیومرث قنبریآذر
حجم
۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
حجم
۳۱٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۴۸ صفحه
قیمت:
۱۱,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
به نظرم دیالوگ ها زیبا و با مهارت نوشته شده و داستان زیبایی داره و شخصیت پردازی ها بسیار با مهارت و بدرستی انجام شده تبریک میگم به هنرمند عزیزمون بانو هنگامه مفید برای نوشتن این متن دلنشین