دانلود و خرید کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان باربارا لئونی پیکارد ترجمه رویا سعیدی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان

کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان

معرفی کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان

کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان نوشتهٔ باربارا لئونی پیکارد و ترجمهٔ رویا سعیدی است. انتشارات شرکت کتاب هرمس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر یکی از کتاب‌های مجموعهٔ «افسانه‌های ملل» است.

درباره کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان

کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان (German hero-sagas and folk-tales) چهار حماسه و ۱۴ افسانه از سرزمین آلمان به فارسی ترجمه شده است. حماسه‌ها عبارت‌اند از «ودرون»، «دیتریش برنی»، «والتر اکویتینی» و «زیگفرید». یکی از افسانه‌های موجود در این کتاب به نام «خواهران خودپسند»، ماجرای هفت دختر زیبا و مغروری است که خواستگاران خود را به تمسخر می‌گرفتند. تا این که با بازیچه قرار دادن مردی شاعر، گرفتار نفرین او شدند. متون این مجموعه در دستهٔ ادبیات فولکور قرار می‌گیرند. ادبیات فولکلور یا ادبیات عامیانه، مجموعه‌ای از داستان‌ها، اشعار، ترانه‌ها، ضرب‌المثل‌ها، باورها، آداب و رسوم و دیگر عناصر فرهنگی است که به صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شوند. این نوع ادبیات، بازتابندهٔ زندگی، اندیشه‌ها، احساسات و تجربه‌های مردم عادی جامعه است و به همین دلیل، ارزش فرهنگی و تاریخی دارد.

خواندن کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعهٔ ادبیات فولکور آلمان و دوستداران افسانه‌ها پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب حماسه ها و افسانه های مردم آلمان

«ما نمی‌توانیم بگوییم که هاینتسل‌مانش‌ها چه شکلی بودند، چون هیچ‌کس آنها را نمی‌دید. آنها پس از غروب آفتاب می‌آمدند و پیش از اینکه سپیده بزند می‌رفتند و در روشنایی روز نامرئی می‌شدند. البته در میان کسانی که هاینتسل‌مانش‌ها به آنها کمک می‌کردند افرادی بودند که خیلی دلشان می‌خواست بدانند این موجودات چه شکلی هستند. کنجکاوتر از همه این افراد همسر یک خیاط بود. این خیاط در میان هاینتسل‌مانش‌ها بسیار محبوب بود و با کمک آنها به ثروت و خوشبختی دست یافته بود. اما برای یک مرد بدترین چیز این است که زنی فضول داشته باشد. و زنِ این خیاط بسیار فضول بود.

این زن خیلی مشتاق بود که بداند هاینتسل‌مانش‌ها چگونه موجوداتی هستند؛ و در ابتدا فقط از این و آن به پرس وجو می‌پرداخت. از هرکسی سؤال می‌کرد: از همسایه‌ها، از کشیش، از غریبه‌هایی که از شهر کلن می‌گذشتند، و از هرکس دیگری. همسایه‌ها جوابشان همیشه این بود: «ما هم بیش از تو چیزی نمی‌دانیم.» کشیش هم می‌گفت: «آنها موجوداتی جهنمی هستند، نباید در کارشان فضولی کنیم.» چنین جوابی از یک کشیش کاملاً طبیعی بود، زیرا در نظر او آدم خوب یک کشیش بود، نه پیشه‌ور یا زن خانه‌دار. علاوه بر این، کشیش تصور می‌کرد که خانه او را خدمتکارش این چنین تمیز و مرتب نگه می‌دارد و قبایش را هم هر صبح خدمتکار برس می‌زند. غریبه‌ها هم جوابی کاملاً منطقی می‌دادند. می‌گفتند: «چرا از ما می‌پرسی؟ تو خودت در کلن زندگی می‌کنی، باید بهتر از ما بدانی.»

زن که دید از این طریق راه به جایی نمی‌برد، تصمیم گرفت خودش شخصاً به جستجو بپردازد. شبها از رختخواب بیرون می‌آمد و آهسته به جاهای مختلف خانه سرمی‌کشید تا شاید هاینتسل‌مانش‌ها را در حین کار ببیند، اما هیچ‌وقت موفق نمی‌شد. زن به اعتراضهای شوهرش اعتنایی نمی‌کرد و مدتی به این کار ادامه داد. یک شب در جایی مخفی شد و وانمود کرد که رفته است بخوابد؛ اما جایی در تاریکی کمین کرده بود و مثل موش ساکت و بی‌حرکت منتظر ایستاده بود. ولی هاینتسل‌مانش‌ها فریب نخوردند و آن شب اصلاً به آنجا نیامدند. هر شب دیگری هم که زن در کمین آنها می‌نشست، آنها نمی‌آمدند. اما هر بار که زن تا سپیده صبح بیدار می‌ماند و خسته و آشفته انتظار آنها را می‌کشید کنجکاوی‌اش بیشتر می‌شد»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۵ صفحه

حجم

۱۴۶٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۲۲۵ صفحه

قیمت:
۵۸,۰۰۰
تومان