کتاب خدا و شر
معرفی کتاب خدا و شر
کتاب خدا و شر نوشتهٔ مایکل پترسون و ترجمهٔ علیرضا فرجی است و انتشارات فرمهر آن را منتشر کرده است. پیرو آنچه امروزه در گفتمانهای تخصصی فلسفه بحث میشود، کتاب خدا و شر درآمدی است به مسئلهٔ شر.
درباره کتاب خدا و شر
هر مسئلهای که برای انسان پیش میآید، یا مرتبط با الوهیت و خداوند است، یا مرتبط با جنبههای گوناگون انسانی و یا در حیطه طبیعت و محیط پیرامونش. ازاینرو میتوان مسائل مهم انسانی را به یک مثلث تشبیه نمود که در رأس هرم آن خداوند و در دو پایهٔ دیگر آن انسان و طبیعت قرار دارد. درباب رابطهٔ خداوند با طبیعت و محیط پیرامون انسان، سخنهای فراوانی بیان شده و آثار بسیاری منتشر گردیده است؛ اما آنچه در طول تاریخ بشر، همواره باعث حیرت انسان شده، مسئله رابطهٔ خدا و انسان بوده است. هرچند این حوزه، بسیار ژرف و عمیق است و مدتهای مدیدی اندیشمندان با روشهای مختلف سعی در بیان مسائل آن داشتهاند، اما یکی از مسائل بسیار قابل توجه و بااهمیت، همواره نحوهٔ وجود خداوند در مقابل هستی انسان بوده است. یکی از این پرسشها و مسائل که بهنحو بسیار مؤثر اندیشمندان و حتی انسانهای عادی را تحت تأثیر قرار داده، مسئلهٔ شر و رابطهٔ آن با وجود خداوند است که برطبق آن از یک سو خداوند دارای صفات قدرت مطلق، علم مطلق و خیرخواهی محض است و از سوی دیگر شر در جهان مشاهده میشود. این مسئله هرچند نوظهور وجدید به نظر میرسد، اما پیشینهای بسیار طولانی دارد و بهصورت بسیار مدون از سال ۱۹۷۰ با طرح استدلال ویلیام راو، چهرهای بسیار نوین و ضروری پیدا کرد.
بسیاری از الهیدانان مسیحی و فیلسوفان معاصر، سعی در پاسخگویی به این مسئله به شیوههای گوناگون داشتهاند. ازجمله آلوین پلنتینجا، جان هیک، هاسکر، بازینجر و دیگران که استدلالهای آنها بیشتر حول مسئله منطقی و احتمالاتی میگردد. مایکل پترسون با بیانی ساده و شیوا و به روشی آکادمیک، تمامی این مباحث را در فصول مختلف بررسی نموده و سیمایی روان را از آن به تصویر کشیده است.
خواندن کتاب خدا و شر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای محافل دانشگاهی و دانشجویان سطوح مختلف تدوین شده است که البته ساختار غیرپیچیدهٔ آن، زمینه را برای مطالعه مخاطبان غیردانشگاهی نیز فراهم میآورد.
بخشی از کتاب خدا و شر
«در ژوئن سال ۱۹۹۱ مجلهٔ تایمز این پرسش را مطرح کرد که: «چرا؟ چرا شر اتفاق میافتد؟» در سخن آغازین مجله، لانس ماورو روزنامهنگار، کثرت شرور را که مدام به ذهن ما خطور میکند، از آشویتس هیتلر تا حملهٔ صدام حسین به کویت، از اعدام سیاهپوستان توسط (KKK) در میسیسیپی پیش از اعطای حقوق مدنی تا بیماری همهگیر ایدز، یادآوری کرد. ماورو در این مجله پرخواننده و با تیتر چشمگیر و درشتِ «شر»، پرسشی کهن را مطرح میکند: آیا شر وجود مستقل دارد؟ آیا شر، عمل غیرانسانی و غیراخلاقی انسانها است؟ تکلیف موارد بد و رنجآوری مثل بیماری، سیل، و اختلالات روانی که خارج از کنترل ما هستند، جیست؟ آیا طبیعت پاسخگو است؟ چرا شر در تصور انسان، اینقدر گیرا و فریبنده به نظر میرسد درحالیکه خیر، ملالآور و بد مینماید؟ آیا شرور اهداف خاصی را برآورده میکنند یا فقط اتفاقی هستند؟ چرا اینطور که بهنظر میرسد، نوع بشر توان درک، غلبه و فائق آمدن بر شر را ندارد؟
انسانهای اندیشمند، پرسشهای جدی را درباب مسئلهٔ شر مطرح کرده و در جستجوی درک این هستند که پاسخ به این پرسشها، چه مواردی درباره وضعیت بشر مینمایانند. در مقالهٔ برجستهای از مجله نیویورک تایمز، آقای ران رازنبام به ژرفکاوی در معنای مسئلهٔ شر پرداخته است. روی جلد مجله میخوانیم: «بازگشت شر»؛ عنوان فرعی مقالهٔ او «خیرهشدن به سویدای دل تاریکی». در طول مقالهٔ رازنبام، به صحنهای اشاره میشود که در آن، سوزان اسمیت ساکن بوفالو در کارولینای جنوبی، دو فرزند پسرش را به قتل رسانده است. وی به شرح این واقعیت پرداخته که اکنون همهٔ مردم از آن باخبر هستند، اینکه سوزان اسمیت، دو پسرش را در صندلی کودک ماشین مزدای خود بسته و به عمق آب دریاچه ژان دِ لونگ افکنده تا غرق شوند. وی برای منحرف کردن اذهان عمومی، سعی کرد جریان را وارونه کند. او با مطرح کردن بحث تبعیض نژادی، ادعا کرد که یک کارگر مکانیکی آفریقاییتبار، دو بچهٔ او را دزدیده و حتی در یک برنامهٔ تلویزیونی، با بیچارگی از مسئولین خواست تا کارگر مکانیکی و بچههایش را بیابند. با این حال، پس از نُه روز، به کشتن مایکل سهساله و آلکس چهاردهماهه اعتراف کرد.
رازنبام به مطالب روزنامهای محلی اشاره کرده که در آن، رفتار اسمیت، «اعمالی شرورانه» معرفی شدهاند. نکتهٔ جالب دربارهٔ اینگونه اظهارنظرها این است که توسط رسانههای سکولار و غیرمذهبی عنوان میشوند. این امر در زمانی که رسانههای چاپی و الکترونیکی عمدتاً نوعی «ارزشباوری نسبیتی» را قبول دارند و تا جای ممکن از پرداختن به مسائل دشواری در حوزهٔ اخلاق، الهیات، معنای زندگی و جایگاه ما در گیتی درحال گریزند، نمایان شد. به این صورت که رسانهها چیزی مشخص، تحت عنوان «شر» را معرفی کردند؛ شر بهمعنای دقیق، صریح و واضح خود. در اینجا، همهٔ پرسشهای دشوار پیشین، بار دیگر مطرح میشوند: شر چیست؟ چرا انسانها در آسیب رساندن به یکدیگر، پیشگام هستند؟ اگر خداوند خیرخواه است، چرا رنج کشیدن انسانهای بیگناه را جایز میشمارد.»
حجم
۲۲۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۲۶٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه