کتاب کوچینگ کارکنان

کتاب کوچینگ کارکنان؛ بیدارسازی و هدایت انگیزه کارکنان نوشتهٔ رابرت ای ووبلدینگ و ترجمهٔ علی صاحبی و امیرمحمد پهلونژاد است و انتشارات اندیشه احسان آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب کوچینگ کارکنان

مدیریت نیروی انسانی همواره کار دشواری است. در زمانه ما با تمام مشکلات روزانه‌ای که در اقتصاد و اجتماع، و متعاقب آن در کسب و کار رخ می‌دهد؛ به‌ویژه مهاجرت و جابه‌جایی‌های نابهنگام و پر فراوان نیروهای خبره و کارآمد، کار مدیران برای نگهداری نیروهای خوب بسیار دشوارتر شده است.

در یک نگاه کلی اگر بخواهیم نیروی انسانی را بر اساس دو معیار ۱- انگیزه و ۲- تجربه و مهارت تقسیم‌بندی کنیم هر سازمانی چهار گروه کارمند و یا کارگر دارد: ۱- کارکنان تازه‌وارد که بسیار با انگیزه‌اند، ولی هنوز کم تجربه‌اند و کارآمدی زیادی ندارند؛ ۲- کارکنانی که نه انگیزه زیادی دارند و نه تجربه و کارآمدی؛ ۳- گروهی که تجربه و مهارت خوبی دارند، ولی هیچ انگیزه‌ای برای انجام کار کیفی و بهره‌وری در سیستم ندارند؛ و ۴- گروهی که هم انگیزه‌مند هستند و هم مهارت و تجربه خوبی دارند. در برداشت اول شاید بگویید که من اگر مدیر باشم، حتماً تمام کارکنانم را از گروه چهار انتخاب می‌کنم و یا گروه چهار را فقط استخدام می‌کنم. ولی اگر کمی واقع‌بین باشیم متوجه می‌شویم که چنین کاری شدنی نیست. نیروی انسانی با تجربه و انگیزه، ساخته شدنی است. نیرویی که انگیزه‌مند است و کارآمد، آنقدر در سیستم کنونی، خودش قدر و منزلت و تحسین دریافت می‌کند که هرگز نمی‌خواهد آنجا را ترک کند. بنابراین، به‌عنوان یک مدیر و یا راه بر سازمانی وظیفه ما ساختن کارکنان و یا هدایت و راهنمایی آن سه گروه است تا با خود-ارزیابی و هدف‌گزینی و کوچینگ روزانه بتوانند به نیروهایی با انگیزه و کارآمد تبدیل شوند.

اتفاقاً از مجموعه کارهای لازمی که هر مدیر برای پویایی و بهره‌وری سیستم خود باید انجام دهد، کوچینگ کارکنان، بیشتر اوقات مغفول می‌ماند و نادیده انگاشته می‌شود. چرایی آن را شاید بتوان در ندانستن شیوه‌های درست کوچینگ کارکنان دانست. درباره وظیفه مدیر به منزله کوچ بسیار کم می‌دانیم و مدیران اندکی هستند که در این زمینه احساس نیاز کنند و یا اگر هم احساس نیاز کردند آموزه‌های مدون و مشخصی در کشور ما برایشان وجود ندارد. کتاب کوچینگ کارکنان به همین هدف نوشته شده است.

در این کتاب، پروفسور وُبُلدینگ با الهام از آموزه‌های تئوری انتخاب، اصول واقعیت درمانی و مدیریت راه برانه، کوچینگ سازمانی را به زبانی ساده و با مثال‌های عینی فراوان توضیح داده است. او ابتدا ریشه انگیزه‌بخشی در انسان‌ها و کارکنان را شرح داده و تأثیر دو نوع رفتار، یعنی رفتارهای مخرب و سازنده، را در محل کار و کیفیت روابط کاری نشان داده است. سپس به زیبایی و سادگی شیوه گفتگوی کوچینگ یا راه‌برانه، که مبتنی بر سیستم WDEP است را معرفی کرده و نحوه استفاده از آن را توضیح داده است. پروفسور وُبُلدینگ با استادی و به دور از پیچیدگی‌های معمول، از فصل یک تا شش کتاب، بسترِ تئوریکِ لازم را برای انجام گفتگوی کوچینگ و راه‌برانه مهیا کرده و در ادامه (از فصل هفت به بعد) به سراغ هفت موقعیت متفاوت، چالش‌برانگیز و بسیار شایع در محیط کار می‌رود که هر مدیری به احتمال فراوان با آنها روبه‌رو می‌شود. او در هر بررسی موردی، به ظرافت و سادگی شیوه گفت‌وگوی کوچینگ با کارکنان را در رده‌های متفاوت و در موقعیت‌های چالش‌برانگیز مختلف به نمایش می‌گذارد. او در بررسی‌های موردی، ابتدا با نشان دادن شیوه گفت‌وگوی غیرکوچینگ و سپس با ارائه شیوه درست گفت‌وگوی کوچینگ، به خواننده فرصت یادگیری‌های بیشتری می‌دهد. پروفسور وُبُلدینگ با شیوه تدریس منحصربه‌فرد و شیوای خود، هر بررسی موردی را شرح و جمع‌بندی می‌کند و در انتهای هر بررسی موردی، برای خواننده مشتاق، تکلیفی نیز ارائه می‌کند. این کتاب، یک منبع آموزشی کم‌نظیر برای فراگیری و به‌کارگیری مهارت کوچینگ در سازمان و حتی منزل است.

خواندن کتاب کوچینگ کارکنان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های مدیریت و کسب‌وکار پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رابرت ای ووبلدینگ

دکتر رابرت وُبُلدینگ، یک مربی، نویسنده و واقعیت درمانگر شناخته شده در سطح بین‌المللی است. وی مربی ارشد و عضو هیئت علمی مؤسسه بین‌المللی گلسر (تئوری انتخاب، واقعیت درمانی و مدیریت راه برانه) و مدیر مرکز واقعیت درمانی در سینسیناتی ایالت اوهایو در ایالات متحده آمریکاست. او همچنین استاد رشته مشاوره در دانشگاه خاویر در ایالات متحده بوده، جایی که به متخصصان آموزش می‌داده تا با تقریباً هر نوع کارمند و مراجعی کار کنند- در سازمان‌ها، مدارس، برنامه‌های تأدیبی زندان‌ها، دپارتمان‌های پلیس، برنامه‌های بازپروری، کلیساها و غیره.

علاوه بر بیش از ۱۰۰ مقاله که توسط دکتر وُبُلدینگ چاپ شده، او نویسنده ده‌ها کتاب دیگر در حوزه واقعیت درمانی است؛ از آن جمله واقعیت درمانی در قرن بیست و یکم است که توسط دکتر علی صاحبی و آقای حسین زیرک به فارسی برگردانده شده است. این کتاب‌ها دربردارنده سهم اساسی در پیشبرد و ارتقای رویکرد واقعیت درمانی هستند.

دکتر وُبُلدینگ به دلیل اجرای برنامه‌های آموزشی در آمریکای شمالی، آسیا، خاورمیانه و اروپا یک چهره شناخته شده بین‌المللی است. او به‌عنوان مشاور در برنامه‌های ترک اعتیاد به الکل و موادمخدر با ارتش و نیروی هوایی همکاری کرده است. او به‌عنوان مشاوره گروهی با زنان قربانی خشونت خانگی کار کرده و همچنین به‌عنوان مشاور مدرسه در سطح ابتدایی و متوسطه و به‌عنوان معلم در سیستم آموزش بزرگسالان فعالیت داشته داشته است. او مشاورِ انستیتو مدیریتِ دانشگاه ویسکانسین بوده و در آنجا مهارتهای مؤثر مدیریتی آموزش داده است. دکتر وُبُلدینگ همچنین یک روان‌شناس و یک مشاور رسمی و معتبر ملی است.

بخشی از کتاب کوچینگ کارکنان

«از آنجایی که غالباً کارکنانِ با انگیزه در کار خود موفق می‌شوند، همه مدیران و سرپرستان- کم و بیش- به دنبال این هستند که به کارکنان خود انگیزه بدهند. اگر تلاش‌های آنها برای انگیزه دادن به کارکنان با شکست روبه‌رو شود، بعضی از مدیران گرایش پیدا می‌کنند تا محیطی از تهدید، ترس و اجبار به وجود آورند، و به این وسیله باعث می‌شوند تا کارکنان به احتمال زیاد اهداف سازمان را جدی نگرفته و خدمات و محصولاتی کم کیفیت ارائه کنند. اشتباه رایج، درک نکردن این نکته مهم است که انسان‌ها از درون برانگیخته و انگیزه‌مند می‌شوند و نه از بیرون و توسط محرک‌های خارجی.

در این فصل، نیروهایی که به انسان‌ها انگیزه می‌دهند و نیز تفاوت بین کنترل درونی و بیرونی را به‌طور مبسوط توضیح می‌دهم. سپس در ارتباط با تئوری انتخاب صحبت خواهم کرد، که شامل آموزه‌ای است که توضیح می‌دهد چگونه می‌توان از مفهومی به نام نیازهای انسانی در جهت کمک به افراد برای یافتن انگیزه‌های درونی خود استفاده کرد؟

ای کاش می‌توانستم کاری کنم تا شما درباره مدیریت و راه‌بری افراد احساس خوبی پیدا می‌کردید.‌ ای کاش این کتاب می‌توانست از شما یک مدیر خوب بسازد به گونه‌ای که توسط کارکنان خود به صورت مدیری دانا، توانا، انسان، و کسی که شرایط را در کنترل خودش دارد دیده می‌شدید.‌ ای کاش می‌توانستم کاری کنم که بتوانید کارکنان خود را به کارکنانی که خود را وقف سازمان کرده‌اند، مبتکر، مسئول، سریع و چالاک، عاری از تعارض‌های میان فردی؛ کسانی که مشکلاتشان را در منزل می‌گذراند و به سر کار می‌آیند، تبدیل کنید. ای کاش این کتاب می‌توانست همه این اتفاق‌ها را رقم بزند! و ای کاش این اتفاق‌ها می‌توانست فوراً - یا حداقل خیلی زود- رخ بدهد. اما اینها غیر ممکن است.»