کتاب تاریخ نامه یوحنا، سکوپای نیکیو
معرفی کتاب تاریخ نامه یوحنا، سکوپای نیکیو
کتاب تاریخ نامه یوحنا، سکوپای نیکیو نوشتۀ محمود فاضلی بیرجندی در نشر برسم به چاپ رسیده است. این کتاب، مربوط به تاریخ باستان و نویسندۀ آن فردی از قبطیان مصر با نام یوحنا است. کتاب یوحنا رخدادهای تاریخی را در کنار روایتهای اساطیری و باورهای عامیانه گزارش میکند.
بخشی از کتاب تاریخ نامه یوحنا، سکوپای نیکیو
این کتاب، تاریخی باستانی است از آغاز آفرینش تا روزگار نگارندۀ آن یعنی رسیدن اسلام به سرزمینش با نام گیپتوسبوم. نامی که کتاب بندهش به سرزمین مصر اطلاق کرده است. تاریخنامۀ یوحنا یکی از منابع ارزشمند باستانی است که داستان آفرینش و کیهان را بر مبنای باورهای قبطیان بازگو میکند. این کتاب همانندیهای زیادی با افسانههای کهن دارد. یوحنا در کنار روایت تاریخ، اساطیر، افسانهها و باورهای مردم را نیز روایت میکند. او که خود از قبطیان است از پارسها، رومیها و عربها دل خوشی ندارد. این کتاب ابتدا به زبان یونانی و در جاهایی به زبان قبطی نگاشته شده است و پس از آن به دو زبان انگلیسی و عربی ترجمه شد.
خواندن کتاب تاریخ نامه یوحنا، سکوپای نیکیو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران کتابهای تاریخی بهویژه تاریخ باستان و جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تاریخ نامه یوحنا، سکوپای نیکیو
«یوحنای نیکیو باید در پیرامون روزگار تازش عربان به مصر زاده شده باشد. او سکوپای قبطی نیکیو و مهتر سکوپاهای گیپتوسبوم زبرین بود و در سال ۶۹۰ میلادی پا به کارزاری گذاشت که برای برگزیدن جانشین یوحنای سمنودی بود. شش سال راینیدار همه دیرها شد، اما پس از آن بر کنار شد، بدان دستاویز که از جایگاهش بهرهمندیهای کرده، نابهجا.
تاریخنامه او درست بر جا نمانده، اما همین اندازه که به ما رسیده هم ارزش بسیار برای نگارندگان تاریخ مصر دارد. باتلر مینویسد: از آن روز که بریتانیاییها در حبشه به دستنبشتهای از تاریخنامه یوحنا دست یافتند نگارش تاریخی از پیروزیهای عربان در مصر شاینده شد. اما دیغا که در جابهجاشدنها دستبردهایی بدین تاریخنامه زده شده و بخشهای زیادی از آن از میان رفته است. پارهای از دستبردها در کار گردانیده شدن به زبان عربی رخ داده و نمونه آن همین که شماری از سرنامها که گرداننده عربی بر فرگرتها گذاشته همخوان نبشتههای آن فرگرت نیست. از این دست است سرنام فرگرت: "افتادن گیپتوسبوم به دست مسلمانان در سال چهاردهم از دور، و گشوده شدن دروازههای بابل بر دست آنان در سال پانزدهم،" که با نبشتههای آن فرگرت پیوندی ندارد. یا در جایی دیگر زمانی به درازای سی سال، از سال ۶۱۰ تا ۶۴۰ از نامه افتاده است، که از نشستن هراکلیوس بر تخت تا رسیدن عربها به بابل مصر را در بر میگیرد.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه