کتاب بررسی داستان رستم و سهراب
معرفی کتاب بررسی داستان رستم و سهراب
کتاب بررسی داستان رستم و سهراب؛ از دیدگاه اساطیر هند و ایرانی نوشته و پژوهش کبری تکلو بیغش است و نشر برسم آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب بررسی داستان رستم و سهراب
کتاب بررسی داستان رستم و سهراب به بررسی یکی از داستانهای شاهنامه میپردازد.
این مجموعه در چهار فصل منظم گردیده و سعی بر آن شده تا با نگاهی دیگر به غمنامهٔ رستم و سهراب بنگرد. در جای جای این غمنامه از متون اوستایی و فارسی میانهٔ زردشتی بهرهها برده شده و تلاش شده تا در پسِ شخصیتهای این داستان، اهریمنان و اهوراییان را بنمایاند. به عنوان مثال، در پسِ شخصیت افراسیاب، اَنْگرَهمَینو را دیده، زیرا همانگونه که اَنگِرَه مینو سرکردهٔ دیوان است و کمالهٔ دیوان، افراسیاب نیز سرکردهٔ آدمیان دیوخصلتی چون هومان، بارمان، الکوس و... است و همانگونه که در اوستای متأخر از اَنگِرَه مینو با صفت هایی چون پرمرگ، نادان، بداندیش و ناتوان یاد شده است، اوصاف و القاب افراسیاب نیز در شاهنامه عبارت است از آهَرْمَن؛ مرد اهریمنی؛ دیو؛ کم خرد؛ مرد شوم و همانگونه که اهریمن زدار کامه است و رشک کامه، افراسیاب نیز همواره به سبب رشک کامگی است که چشم طمع به آبادی ایرانشهر دوخته است و در نهایت اگر اَنگِرَه مینو برای به دستآورده فرّه، چالاکترین پیکهای خود، اَکومن و دیو خشم، خونین درفش و نیز اژدهاک و سَپیتوَر را گسیل میدارد، افراسیاب نیز برای تحقق نقشهٔ شوم خود هومان و بارمان، این راهیان کل شر و بدی در شاهنامه را عازم میکند. همچنین در پسِ شخصیت هومان و بارمان این راهیان شر و بدی و این دو سرسپردهٔ افراسیاب، دیوان اکومنه و ایشمه دیده میشود. زیرا همان گونه که هومان اندیشهٔ سهراب را آشفته میکند و میفریبد، اکومنه نیز اندرونیترین دیو است و مینویترین و مگر نه اینکه فریبِ اندیشهها تنها بر عهدهٔ اوست، او نخستین کماله دیو و نمادی از بداندیشی و آشتیناپذیری است.
خواندن کتاب بررسی داستان رستم و سهراب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای زبان و ادبیات فارسی، اسطوره و فرهنگ باستان ایران و هند و همچنین دوستداران شاهنامه پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بررسی داستان رستم و سهراب
«برخی از پژوهندگان معتقدند که نظریهٔ تسلط تقدیر بر احوال آدمی مربوط به آیین زروانی است. شایان توجه است که دربارهٔ ماهیت «زروان» تعابیر مختلفی شده است. این ایزد هم چون خدای آسمان و جهان، ایزد زمان و یا همچون ایزد حاکم بر سرنوشت معرفی شده است که این نظریات گوناگون به طرز تفکر مفسرین از «زروان» برمیگردد. عدهٔ دیگری از پژوهندگان نیز، بر این باورند که نام انتزاعی زروان، در واقع معرف آسمان است که گاهی نیز سپهر نامیده میشود و در متون پهلوی تعیین سرنوشت به آسمان نسبت داده میشود. اصطلاحی که در متون فارسی میانهٔ زردشتی به گونهٔ brēhēnišn ī spihr میآید. به هر حال این آیین در تعالیم سنتی مزدایی نفوذ کرده است و پس از انقراضش در تفکرات مردم به صورت اعتقاد به زمانه به مثابه منشا سرنوشت، اعتقاد به تعیین سرنوشت در آسمان و نیز اعتقاد به تاثیر ستارگان و سیارات در انتقال خواست آسمان از طریق اجرام و صور فلکی تداوم پیدا کرده است.
***
از زروان است که خیر و شر هستی پیدا میکند. به وسیلهٔ زمان هم عمل خیر و هم عمل شر قابل اجرا میگردند و بدون زمان اینها فقط در مرحلهٔ قوه خواهند ماند. به عنوان مثال با این که مرگ سرنوشت محتوم هرکس و هرچیز است ولی هنگام آن را زمان است که معیّن نموده است و اگر زمان با آن همراه نباشد، هرگز تحقق نمییابد:
به جایی تُوان مرد کاید زمان
نپاید زمان یَکزمان بیگُمان»
حجم
۲۵۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۲۵۶٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه