کتاب کورومیترن
معرفی کتاب کورومیترن
کتاب کورومیترن نوشتهٔ سیدسعید ابوذریان است و بوستان مهر آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب کورومیترن
کتاب کورومیترن کتابی است مصور با تصاویر رنگی و در چهاچوب ساختار دایره المعارفی که در بردارندهٔ مهمترین آثار تاریخی، گردشگری مذهبی و جغرافیایی خراسان یزرگ (از دوره باستان تا کنون) است. با تمرکز بر اقلیمی که امروزه در محدوده جغرافیای سیاسی ایران قرار دارد و با نامهای استان خراسان رضوی، خراسان جنوبی و خراسان شمالی شناخته میشوند.
در واقع، هدف از نگارش این کتاب، آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با تاریخ کهن و جاذبههای گردشگری خراسان بزرگ است. در نگارش این کتاب سعی شده است علاوه بر مرور نامهای باستانی خراسان بزرگ به روایت تصویر و متن به موقعیت حساس تاریخی و جغرافیایی این خطه از سرزمین ایران اشاره شود. امید است با چاپ و ترویج اینگونه کتابها گامی هر چند کوچک در نشان دادن جاذبههای گردشگری این سرزمین کهن، به سایر ملل برداشته شود.
خواندن کتاب کورومیترن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید با جاذبههای گردشگری ایران بهویژه خراسان بزرگ بیشتر آشنا شوید حتما این کتاب را بخوانید.
بخشی از کتاب کورومیترن
«لغتنامه دهخدا درباره ریشهیابی کلمه خراسان نوشته است که خراسان واژهای پهلوی است و در متون قدیمی برای مشخصکردن سرزمینهای شرقی (خاور) در برابر سرزمینهای غربی (باختر) استفاده شده است. منابع دیگری هم درباره این کلمه ادعا دارند که خراسان در زبان قدیم فارسی به معنی خاورزمین است اما یاقوت حموی، جغرافیادان ایرانی در مورد کلمه خراسان نوشته:
«خُر به فارسی دری نام خورشید است و آسان گویا اصل و جای شیء است». تعبیر واژه خراسان را از هر منابعی که بررسی کنیم به ما میگوید اشارهای به سرزمینهای مشرقی ایران و جایی است که خورشید از آن بالا میآید و طلوع میکند. همچنین؛ درست واژه «خراسان» در متون و زبانهای قدیم کلمه خور آسان بوده که بر اثر گذشت زمان و شاید بهخاطر شباهت شکل نوشتاری به گفتاری کلمه، به این شکل تبدیل شده است.
برخی نیز نام قدیم خراسان را کورومیترن یا خورومیترن که از کلمه خور و مهر مرکب شده، ذکر کردهاند. خور به معنی خورشید و میتر یا میترن در زبان پهلوی به معنی مهر است.
خراسان یکی از چهار استان ایرانشهر
در هر استان چند شهربانی (ساتراپی) وجود داشتهاست.
( Xwarāsānیا به نوشتار امروزی اش، خراسان) نیز نام یکی از این استانها بودهاست که در شمال شرقی قرار داشته است.
دیگر استانها: Xwarwarān (جنوب غربی)، Nēmrōz (جنوب شرقی) و Ādurbādagān (شمال غربی) نام داشتند.
شاهنشاهی ساسانی (ایرانشهر) در نتیجه اصلاحات اداری قباد یکم و خسرو انوشیروان از ۴ کوست (بخش بزرگ) تشکیل شده بود: خوراسان (شرق یا شمالشرق: شامل خراسان، قومس، گرگان، ماوراءالنهر، افغانستان)، خوروران (غرب یا جنوبغرب: شامل کرمانشاه، کردستان، لرستان، ایلام، بینالنهرین، آسیای صغیر)، نیمروز یا پارس (جنوب یا جنوبشرق: شامل سیستان، کرمان، پارس، خوزستان، اصفهان، بنادر و جزایر خلیج فارس و دریای عمان، سند، مکران) و آدوربادگان (شمال یا شمالغرب: شامل آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، اران، دیلم، رویان، تپورستان، ری). کوستها گاهی نام سرزمین عمده خود را میگرفتند؛ از همینرو، کوست شمالی «آدوربادگان» نام گرفت و کوست نیمروز هم گاهی «پارس» خوانده میشد. زبان و گویش مردم خراسان بزرگ فارسی دری بوده و زبانهای دیگری هم در مناطق مختلف آن رواج داشته است. از جمله:
ترکی خراسانی / زبان کردی کرمانجی / زبان ترکمنی / گویش بخارایی /گویش نیشابوری / لهجه نیشابوری / هزارگی / لهجه هراتی
محدوده خراسان
در دوران ساسانی نام خراسان را برای اشاره به سرزمینهای شرقی استفاده میکردند.
اگرچه امروز خراسان را بیشتر بهواسطه شهرت مذهبی شهر مشهد میشناسند اما این منطقه سرزمینی تاریخی است که از قبل از ظهور اسلام با نام خراسان بزرگ شناخته میشده. سرزمینی بزرگتر از مرزهای خراسان امروزی که چندین کشور مختلف را در مرزهای جغرافیایی و سیاسی آن زمان خود دربرگرفته بود. گستره تاریخی خراسان، سه استان خراسان شمالی، رضوی و جنوبی ایران بهاضافه بخشهای شمالی و باختری افغانستان، ترکمنستان و حتی بخشهایی از ازبکستان و تاجیکستان را هم دربر میگرفت.
از نگاه تاریخی و فرهنگی؛ منظور از خراسان، عموماً خراسان بزرگ است که حوزهای بسیار گستردهتر از خراسان ایران معاصر را در بر میگیرد. قلمرو تاریخی خراسان؛ شامل استانهای خراسان ایران کنونی و بخش عمدهای از افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و بخشهایی از قرقیزستان امروزی بودهاست.
ساسانیان سرزمین ایران را به چهاربخش مختلف تقسیم کرده بودند که یکی از آن بخشها، خراسان بود. در زمان ساسانیان و اوایل دوره اسلامی، اغلب به منطقهای بزرگ اطلاق میشد که از شرق کویر لوت تا کوههای هند و از شمال قُهستان تا شمال ماوراءالنهر را شامل میشد. این گستره در قرون میانی، از شمال به ماوراءالنهر و از شرق به ارتفاعات مرکزی افغانستان (هزارستان) در شرق محدود بود. گاهی نیز رود آمو (جیحون) مرز خراسان با ماورءالنهر به حساب میآمد. برخی از شهرها مانند بخارا و سمرقند هم جزء خراسان و هم جزء ماوراءالنهر به شمار میرفت.
به عبارت دیگر خراسان سرزمینی است که در غرب از دَهِستان، گرگان، دامغان و شاهرود (کومِش)، دشت کویر و کویر لوت آغاز میشود و در شرق تا چین و هند کشیده شدهاست. از جنوب تا شمال کرمان، سیستان، غزنی (زابلستان) و کابلستان و از شمال به آمودریا (جیحون) و در پس آن سُغد و خوارزم میرسد.»
حجم
۲۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه
حجم
۲۱٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۱۵ صفحه