تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب به یاد او
معرفی کتاب به یاد او
معرفی کتاب به یاد او
کتاب الکترونیکی «به یاد او» (یادآوری او) نوشتهٔ کالین هوور با ترجمهٔ الهه طالبزاده و ویراستاری هاجر شکری، اثری در ژانر داستانی و عاشقانه است که توسط انتشارات نیمکت چوبی و در قلم منتشر شده است. این رمان به زندگی شخصیتهایی میپردازد که با گذشتهای پر از زخم و خاطرات تلخ دستوپنجه نرم میکنند و در تلاشاند معنای تازهای برای زندگی خود بیابند. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب به یاد او
«به یاد او» داستانی معاصر با محوریت عشق، فقدان، بازگشت و جستوجوی هویت است. این رمان در سال ۲۰۲۲ منتشر شده و روایتگر زندگی زنی به نام «کنا» است که پس از گذراندن دوران محکومیت در زندان، به شهر زادگاهش بازمیگردد تا گذشتهٔ تلخ خود را جبران کند و ارتباطی دوباره با دخترش برقرار سازد. روایت کتاب از زاویه دید دو شخصیت اصلی، «کنا» و «لجر»، پیش میرود و هر فصل به تناوب از زبان یکی از آنها بیان میشود. فضای داستان، شهری کوچک و روابط پیچیده میان ساکنان آن است که گذشتهٔ شخصیتها را به هم گره میزند. کتاب به موضوعاتی چون قضاوت اجتماعی، تلاش برای بخشش، بازسازی زندگی پس از شکست و نقش خاطرات در شکلدهی آینده میپردازد. در کنار روایت عاشقانه، دغدغههای اجتماعی و خانوادگی نیز در بطن داستان حضور پررنگی دارند و شخصیتها با چالشهای عاطفی و اخلاقی متعددی روبهرو میشوند.
خلاصه کتاب به یاد او
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!داستان با بازگشت «کنا» به شهر کوچکش آغاز میشود؛ زنی که پنج سال از عمرش را به دلیل قتلی غیرعمد در زندان گذرانده و حالا با امید به شروعی دوباره، به دنبال دیدار با دختر کوچکش است. او با گذشتهای سنگین و قضاوتهای اطرافیان روبهروست و تلاش میکند جایگاهی برای خود در جامعه پیدا کند. «کنا» در جستوجوی کار و سرپناه، با شخصیتهایی جدید و قدیمی مواجه میشود که هرکدام به نوعی با گذشتهٔ او پیوند دارند. در این میان، «لجر» که صاحب یک کافهبار است و گذشتهای مشترک با نزدیکان «کنا» دارد، به تدریج وارد زندگی او میشود. رابطهٔ میان این دو، با وجود کشش عاطفی، تحت تأثیر رازها و زخمهای گذشته قرار میگیرد. روایت کتاب با نامههایی که «کنا» برای عزیز ازدسترفتهاش مینویسد، عمیقتر میشود و لایههای پنهان شخصیتها و انگیزههایشان را آشکار میکند. داستان بدون افشای پایان، بر تلاش شخصیتها برای بخشش، پذیرش و یافتن امیدی تازه در دل تلخیها تمرکز دارد.
چرا باید کتاب به یاد او را خواند؟
این رمان با پرداختن به موضوعاتی چون بازگشت به جامعه پس از محکومیت، تلاش برای بازسازی روابط خانوادگی و عبور از قضاوتهای اجتماعی، تصویری ملموس از چالشهای عاطفی و اخلاقی ارائه میدهد. روایت دوگانهٔ داستان، امکان همذاتپنداری با هر دو شخصیت اصلی را فراهم میکند و خواننده را با پیچیدگیهای احساسات انسانی و قدرت بخشش روبهرو میسازد. «به یاد او» برای کسانی که به داستانهای عاشقانه با لایههای اجتماعی و روانشناختی علاقه دارند، تجربهای متفاوت و تأملبرانگیز خواهد بود.
خواندن کتاب به یاد او را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به رمانهای عاشقانه و معاصر، کسانی که دغدغههایی دربارهٔ بازسازی زندگی پس از شکست، بخشش، قضاوت اجتماعی و روابط خانوادگی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی با شخصیتپردازی عمیق و روایت چندصدایی هستند، انتخاب خوبی خواهد بود.
بخشی از کتاب به یاد او
«صلیب چوبی کوچکی در زمین, کنار جاده فرو کردهاند که تاریخ مرگش روی آن نوشته شده است. اسکاتی از آن متنفر است. شرط میبندم مادرش صلیب را آنجا گذاشته است. «میتونی کنار بکشی؟) راننده سرعتش را کم و تأکسی را متوقف میکند. پیاده میشوم و به سوی صلیب برمی گردم. آن را به پهلو تکان میدهم تا خاک اطرافش بریزد. سپس آن را اززمین بیرون میکشم. «در همین نقطه مرده؟ با تو جاد۵؟) در طول دادگاه به جزئیات توجه نکردم. وقتی شنیدم که چند متری را افتان و خیزان از ماشین دور شده است. شروع کردم به زمزمه کردن تا دیگر چیزی که دادستان گفت را نشنوم. بعد هم برای اجتناب از شنیدن جزئیات پرونده و نشستن در دادگاه, اعتراف به گناه کردم. چون به نوعی گناهکار بودم. شاید با کارهایم او را نکشته باشم, اما قطعا با انفعالم او را نابود کردهام. فکر کردم مردهای» اسکاتی. اما مردهها که نمیتوانند حرکت کنند. صلیب دردست به سمت تاکسی برمی گردم. آن را در صندلی عقب کنارم قرار میدهم و منتظر میمانم تا راننده بنشیند و حرکت کند اما او این کار را نمیکند. از آینهی عقب به او نگاه میکنم. با ابرویی بالا رفته به من خیره شده است. («دزدی یادبودهای کنارجاده باید کارمای بدی داشته باشه. مطمئنی میخوای اونو برداری؟) نگاهم را از او دور میکنم و دروغ می گویم. «آره خودم اونو اونجا گذاشتم.) هنوز هم میتوانم حس کنم که او همان طور که به من خیره شده است.»
حجم
۱۰۱۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۱۰۱۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
پذیرش اشتباه و جبران پذیری با گذشت زمان...