کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن
معرفی کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن
کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن نوشتهٔ موسسه مدرسه زندگی و ترجمهٔ سما قرایی است. نشر هنوز این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب حاوی جستارهایی برای زندگی است.
درباره کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن
نویسندگان کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن را در هشت فصل نگاشتهاند. این کتاب دربردارندهٔ جستارهایی در باب بازنگری به سرمایهداری است. جستار یکی از انواع ناداستان است. در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای جامعهشناسی و اقتصاد پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب کاپیتالیسم را دوباره خواندن
«بعد در دههٔ ۱۹۶۰ در آمریکا شیوهای جدید از تبلیغات به سرکردگی چهرههای شاخص خیابان مَدیسن۱۳ از جمله ویلیام بِرنباک، دیوید اوگِلوی و مری ولز لارنس سربرآورد. تبلیغاتِ آنها برای برندهایی چون اِسو، اِیویس و غلات صبحانهٔ لایف سیریل دیگر به معنای دقیق کلمه دربارهٔ چیزهایی نبود که میفروختند. شاید سوژهٔ تبلیغ آشکارا یک ماشین بود، ولی توجه ما را به زوج جذاب و برازندهای جلب میکرد که کنار ماشین دست هم را گرفته بودند. شاید در ظاهر تبلیغی برای صابون بود، ولی تأکید اصلی روی حس آرامشی بود که شستوشو با آن به همراه میآورد. شاید داشتند از مخاطب دعوت میکردند نوشیدنی خاصی را بنوشد، ولی در واقع قرار بود قاطعیت و انعطافپذیری کانون توجه باشد. تبلیغاتچیهای خیابان مدیسن کشف درخشانی کردند: محصول هر چهقدر هم که خواستنی باشد، باز بسیار چیزهای دیگر هستند که در نظر مصرفکنندگان دوستداشتنیترند؛ اگر بتوانیم محصولات را با آن محتویات بیامیزیم، فروش را دگرگون کردهایم.
پَتِک فیلیپ یکی از غولهای صنعت ساخت ساعت مچی در دنیاست. این شرکت از سال ۱۹۹۶ مجموعه تبلیغات متمایزی به بازار داده که والدین و فرزندان را نمایش میدهند. غیرممکن است که جایی چشممان به یکی از این تبلیغات نیفتاده باشد.
یکی از نمونههایش عکسی است از پدر و پسری که با هم سوار قایق موتوریاند، صحنهای که عشق و محبت پدر-پسری را به تصویر میکشد. پسر به دقت به حرفهای پدری گوش میکند که مهربانانه از ظرافتهای قایقرانی برایش میگوید. از همین تصویر میتوان برداشت کرد که پسر چهقدر با اعتمادبهنفس و مستقل ــ و البته مؤدب و دلسوز ــ بار میآید. حتماً عاشقانه پا جای پای پدر میگذارد و بهترین ویژگیهای اخلاقِ او را سرمشق قرار میدهد. پدر هم برای این رابطه خیلی زحمت کشیده (قشنگ میتوان حس کرد که این دو بارها با هم قایقسواری کردهاند) و اکنون دارد پاسخ عشقی را که ابراز کرده دریافت میکند. تبلیغ ژرفترین امیدهای ما برای فرزندانمان را در نظر میگیرد. تأثیرگذار است چون آنچه به تصویر کشیده در زندگی واقعی آسان به دست نمیآید. اغلب نه به دلیل چیزهایی که داریم، بلکه به دلیل چیزهایی که آرزویشان را داریم و نمیتوانیم به دست آوریم اشکمان درمیآید.»
حجم
۲۹۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه
حجم
۲۹۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۸۸ صفحه