کتاب آلمان رو به فرسایش
معرفی کتاب آلمان رو به فرسایش
کتاب آلمان رو به فرسایش (چگونه به دست خودمان سرزمینمان را نابود میکنیم؟) نوشتهٔ تیلو ساراتسین و ترجمهٔ احمد نادری و سینا درویش عمران است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است.
درباره کتاب آلمان رو به فرسایش
تیلو ساراتسین، نویسندهٔ کتاب آلمان رو به فرسایش بیش از سه دهه در مصادر مختلف در آلمان قرار داشته (او مدتی سناتور بخش اقتصادی برلین بود و آخرین سمت او عضویت در هیئتمدیرۀ بانک فدرال آلمان بود که با نگارش همین کتاب از کار برکنار شد) و نظام اقتصادی و اجتماعی آلمان را مورد مطالعه قرار داده است. او در این کتاب قصد داشته است در یک مناقشۀ طرف اردوگاه سرمایهداری تمامعیار با سرمشق ایالات متحد امریکا را بگیرد و تا حد زیادی (حداقل در بعد تئوریک و آماری) موفق بوده است. این کتاب یکی از مناقشهبرانگیزترین کتابهای تاریخ آلمان پس از اتحاد بوده است و همچنان نیز در مورد آن بحث میشود. اگرچه کتاب در سال ۲۰۱۰ نگاشته شده است (دو سال پس از شروع بحران ۲۰۰۸)، با به وجود آمدن موج جدید مهاجرت پس از بحران سوریه و شروع بحثهای جدی در موافقت و مخالفت با آن این اثر بار دیگر مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بنمایۀ اصلی این کتاب را میتوان ضدیت با مهاجرت از سویی و ضدیت با مهاجران مسلمان از سوی دیگر دانست؛ امری که سبب شد ساراتسین از آخرین سمت کاری خود برکنار شود. پس از انتشار کتاب، بحثهای زیادی در آلمان در این خصوص مطرح شد و عدهای موافق و عدهای دیگر مخالف ایدۀ مرکزی نویسنده بودند، و آنچنان که خودش نیز در چند جای کتاب مطرح میکند، انگ نژادپرستی و قوممداری بارها از سوی مخالفان به او چسبانده شده است.
خواندن کتاب آلمان رو به فرسایش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و علاقهمندان به تاریخ معاصر آلمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آلمان رو به فرسایش
«در کل اروپا، فرض بر این بود که این مهاجران سیستم ارزشگذاری مغربزمین - دموکراسی، آزادی فرهنگی و مذهبی و تلاش فردی برای رفاه و تحقق خود - را در خود درونی میکنند، و اینکه این تمایزات [شرقی و غربی] بعد از دو یا حداکثر سه نسل [به سود فرهنگ غربی] محو میشود. این اتفاق نیفتاد و برعکس: در بین مهاجران مسلمان و نسل بعدی ایشان، این گرایش فزونی یافت تا خود را از لحاظ فرهنگی و مکانی جدا کنند. سیستم اجتماعی اروپایی فرایند ادغام در بازار کار را به تعویق انداخت و در خود ماندن را برای ایشان تسهیل کرد، به هزینۀ اروپاییها. ساختار خانوادگی اقتدارگرایانۀ سنتی ثابت باقی ماند. فشار اجتماعی بر دختران و زنان برای رعایت حجاب، برای مخفی نگه داشتن خود و برای پوشاندن خود بهصورت سنتی افزایش یافت و مرزبندی بصری جامعۀ اکثریت محسوستر شد. این مسئله این پیامدها را بههمراه داشت که در تمام کشورهای اروپایی مورد نظر رفتار تهاجمی جمعیت اکثریت بومی علیه این گروههای جمعیتی خارجی رشد یافت که در ابعاد بالاتر از سطح متوسط به حمایتهای مالی عمومی دولتی وابسته بودند. پاول شفر، جامعهشناس هلندی، در این باره میگوید:
دنیا در محلۀ ما کنگر خورده و لنگر انداخته است، و این تجربهای است گیجکننده و شوکآور. بازارها و خانههای خدا، مدارس و باشگاههای فوتبال: همهچیز و هرکس متأثر از این مهاجرت اقوام است، مهاجرتی که هماکنون اتفاق میافتد و حالاحالاها پایانی برای آن قابلپیشبینی نیست. ما تغییرات بنیادینی را تجربه میکنیم و عاقلانه نیست که آنها را دستکم یا نادیده بگیریم.
غالباً مهاجرت اخیر مسلمانان به اروپا با مهاجرت اسپانیاییزبانها به ایالات متحد قیاس میشود. کریستوفر کالدول به این مورد اشاره میکند که در اینجا تمایزی بنیادین وجود دارد: مهاجران امریکای جنوبی و مرکزی به یک زبان اروپایی صحبت میکنند، آنها مسیحی هستند و نمایانگر گونۀ سنتی ارزشهای فرهنگی ایالات متحد «همچون فرهنگ طبقۀ کارگر سفیدپوست در چهل سال پیشاند». مهاجران امریکای لاتین فرهنگ مغربزمین و تمدن ایالات متحد را تقویت و غنی میکنند، بهجای آنکه آن را زیر سؤال ببرند.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۸۵ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۸۵ صفحه