کتاب فلسفه ارتباطات
معرفی کتاب فلسفه ارتباطات
کتاب فلسفه ارتباطات نوشتهٔ کنستانتین بودوریس و جان پولاکاس و ترجمهٔ غلامرضا آذری و حسین کیانی است. گروه انتشاراتی ققنوس این ناداستان را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب جستارهایی در فلسفهٔ یونانی را در بردارد.
درباره کتاب فلسفه ارتباطات
کتاب فلسفه ارتباطات حاوی ناداستان است. کنستانتین بودوریس و جان پولاکاس در این کتاب جستارهایی در با فلسفهٔ یونانی را به رشتهٔ تحریر درآوردهاند. نویسندگان در این اثر بیان کردهاند که چارچوب اصلیِ فلسفه ارتباطات يونان باستان به طور رسمی در سده چهارم پيش از ميلاد مطرح، و بعدها مطالب مفصلتری به آن اضافه شد. هرچند، رويه و جريانهای فكریای كه محرك چنين بحثی بود به گذشتههای دور يعنی دوران هومر، پيشسقراطيان، و سوفسطاييان بازمیگردد.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرد، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص یا ارائهٔ اطلاعات و بهدلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم همنوعان است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ مبتنی بر واقعیت، از هدفهای دیگر ناداستاننویسی است. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتواند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها و نقدهای ادبی.
خواندن کتاب فلسفه ارتباطات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستانهای فلسفی و قالب جستار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فلسفه ارتباطات
«روشن است كه مؤسات شهر و تعاملات اشتراكیای كه آنها ايجاد میكردند، زمينههای مختلفی را به وجود میآوردند كه همه با هم در اين فرايند عمومیِ يادگيری از مثال و تقليد، همكاری داشتند. اين فرايند در دوران كودكی از طريق خواندن شاهكارهای ادبی آغاز میشد. افراد هنگامی كه بالغ میشدند، با شركت كردن در مجامع شهر و تقليد از مثالهای يكديگر، چگونه شهروند بودنِ خود را میآموختند. روح تعليمی ثنا و ستايش از قلمرو هنری خود فراتر میرفت و وارد حوزه ارتباطی متقابل و شركت در انجمنها میشد. همانطور كه پروتاگوراس اظهار میكند، «ما همه به يكديگر میگوييم و به هم میآموزيم كه چه چيزی درست و چه چيزی نادرست است» (۳۲۷b). در واقع، همه اعضای هيئت منصفه از اين حقيقت آگاه بودند كه حكم آنها میتواند اين مفهوم را به ديگران منتقل كند كه چه چيزی بايد نكوهش و چه چيزی بايد ستايش شود. از اين جهت، ارسطو از اعضای هيئت منصفه میخواهد تا جوانان را تربيت كنند و خود نيز مهتر باشند (Apology ۲۴e) و بهالتماس از آنها درخواست میكند خودشان كار اشتباهی انجام ندهند و به جوانان هم درسهای نادرست نياموزند (Against Lochites ۲۱). به همين نحو، يك مجمع بیشك نقش آموزشی مهمی جهت آموختن مفاهيم تصميمگيری مشترك داشته است؛ چرا كه در اين موقعيت جوانان ياد میگيرند چگونه با همكاری يكديگر تصميمی بگيرند كه به سود شهرشان باشد ــ اين امر بسيار شبيه فعاليتها و اجراهای موسيقيدانان شهر خيالی پروتاگوراس است كه همه با هم فلوت مینواختند. ارسطو اظهار میكند در شهری كه آرای همه مردم در آن مؤر باشد، از «زرگر تا پينهدوز» (Protagoras ۳۲۴C)، اين امكان وجود دارد كه اكثريت ــ اگرچه ممكن است به صورت فردی خوب نباشند ــ به صورت جمعی بهتر عمل كنند: «زيرا زمانی كه اكثريت شركت دارند، هر فردی بهرهای از فضيلت و خردمندی برده است» (Politics, III, vi, ۴). به بيان ديگر، «همه شهروندان، چه خوب و چه بد، با تصميمهای درست و نادرست انجمن و هيئت منصفه تربيت شده بودند» (۶۳-۱۶۲). از اين رو، وظيفه آموزش آرمانهای هر شهر بر عهده خود شهروندان و شركت فعالانهشان در امور شهرشان بود: «شهر بر پايه شهروندانش استوار بود نه دستگاه دولت خودمختار، شهرونداناند كه كشور را میسازند. به اين ترتيب، وظيفه آموزش آرمانهای شهر به يكديگر و نسل آينده تا حدود زيادی بر عهده ساكنان شهر است؛ به بيان ديگر، اين وظيفه تا حد زيادی به همكاری فعالانه آنها وابسته است» (Meier ۱۴۴). اين گفته به اين معناست كه فرايند آموزش دادن به شهروندان آتنی، در مورد اينكه چگونه شهروندان خوبی باشند، در زمانهايی كه واقعهای عمومی رخ میداد و از مردم خواسته میشد تا وظايف شهروندی خويش را انجام دهند، تكرار میشد. به طور طبيعی، سخنرانیهای بلاغت نمايشی نقش مشابهی را در رويدادهای رسمی مثل مراسم تدفين، مراسم مذهبی و مسابقات ورزشی ايفا میكردند.»
حجم
۴۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۳۹ صفحه
حجم
۴۳۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۴۳۹ صفحه