کتاب جزیره دکتر مورو
معرفی کتاب جزیره دکتر مورو
کتاب جزیره دکتر مورو نوشتهٔ اچ. جی. ولز و ترجمهٔ محمدامین عسکری است. انتشارات سیب سرخ این رمان معاصر انگلیسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب جزیره دکتر مورو
کتاب جزیره دکتر مورو (The Island of Dr. Moreau) حاوی یک رمان معاصر و انگلیسی است که در آن «ادوارد پرندیک»، تحصیلکردهٔ رشتهٔ زیستشناسی در پی سفری در دریا گم میشود. او همراهان خود را از دست داده و بهوسیلهٔ قایقی توسط «مونتگمری» و کاپیتان «یویس» نجات مییابد. آنها او را با خود به جزیرهای به نام «مورو» میبرند. پرندیک بهزودی متوجه میشود که جزیره متعلق به دانشمندی تبعیدی به نام «مورو» است که بهعلت تخیلات عجیب و روش حیوانصفتانهاش شهرهٔ آفاق و سپس تبعید شده است. مورو همراه با دستیارانش به جزیره فرار کردهاند تا بهروشی غیرانسانی در خفا زندگی کنند. پرندیک در این جزیره و بدون حمایت کسی، در محاصرهٔ عدهای حیوانات آدمنما قرار میگیرد. او سعی میکند از رازها و پنهانکاریهای آنها سر درآورد و خود را نیز نجات دهد. با او همراه شوید در رمانی به قلم اچ. جی. ولز.
خواندن کتاب جزیره دکتر مورو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره اچ. جی. ولز
اچ. جی. ولز با نام کامل «هربرت جورج ولز» (Herbert George Wells) در ۲۱ سپتامبر ۱۸۶۶ به دنیا آمد و در ۱۳ اوت ۱۹۴۶ میلادی در گذشت. او روزنامه نگار، جامعهشناس، تاریخنگار و نویسندهای سوسیالیست و انگلیسی بود. از آثار علمی - تخیلی او میتوان به «ماشین زمان» و «جزیره دکتر مورو» و «انسان شبیه خدایان» و «جنگ دنیاها» اشاره کرد. اثر تاریخی او در ایران با نام «کلیات تاریخ» انتشار یافته است.
بخشی از کتاب جزیره دکتر مورو
دیگر میتوانستم تنها باشم. افراد هیولاوش همانند انسانها نسبت به جسد از خود کنجکاوی بروز میدادند. همانطور که مردان گاومیشی آن را به پایین ساحل میکشیدند، در هیئت گلهای شلوغ به دنبالش روان بودند، هوا را بو میکشیدند و خرخر میکردند. بر بالای دماغه رفتم و پرهیب سیاه مردان گاومیشی را در مقابل آسمان شامگاهی نگریستم. همانطور که آن بدن بیجان سنگین را به دریا میکشیدند، انگار که جرقهٔ آتشی در سرم روشن شده باشد، به پوچی وصفناپذیر حاکم بر امور این جزیره پی بردم. کنار ساحل، میان صخرههای زیر پایم، مرد میمونی، کفتارخوک و بسیاری دیگر از افراد هیولاوش قرار داشتند که گرداگرد مونتگمری و مورو ایستاده بودند. همگی آنها بهشدت هیجانزده بودند و با اطوارهایی بسیار پر سروصدا وفاداریشان را به فرمان ابراز میکردند؛ درعینحال پیش خودم یقین کامل داشتم که مقصر اصلی ماجرای قتل خرگوش، کفتار خوک است. به باوری عجیب رسیده بودم؛ سوای زمختی خطوط پیکر و اشکال عجیبغریبشان پیش رویم، در مقیاسی کوچکشده، شاهد هر آن چیزی بودم که به زندگی بشر تعلق داشت، هر آنچه که در سادهترین شکل آن از تأثیر و تأثر متقابل میان غریزه، عقل و ایمان نشئت میگرفت. مرد پلنگی کمکم داشت در آب فرو میرفت. تنها تفاوت واقعی همین بود.
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۸ صفحه