کتاب دریا سالار شناور
معرفی کتاب دریا سالار شناور
کتاب دریا سالار شناور نوشتهٔ جمعی از اعضای باشگاه کارآگاه بازی و ترجمهٔ شهریار وقفی پور است. نشر هنوز این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب دربردارندهٔ داستانهایی کوتاه از نویسندگانی همچون آگاتا گریستی، دورتی ال. سایرز، جی. کی. چسترتن و... است. این اثر از مجموعهٔ «ادبیات جهان» است.
درباره کتاب دریا سالار شناور
کتاب دریا سالار شناور (The Floating Admiral) نوشتهٔ جمعی از اعضای باشگاه کارآگاه بازی است. از جمله اعضای این باشگاه آگاتا گریستی، دورتی ال. سایرز، جی. کی. چسترتن هستند و در کتاب حاضر قواعدی را وضع کردند. آنها همزمان یک رمان جنایی نوشتهاند و همچون کارآگاهانِ واقعی درگیر پروندۀ قتل شدهاند. این رمان در ۱۲ فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «جسد!»، «اعلان اخبار»، «افکار روشن در فراز و فرود»، «حرف بیشتر»، «بازرس راج فرضیهپردازی میکند»، «بازرس راج منصرف میشود»، «بازرس در برابر ضربات ناگهانی پیاپی»، «سیونه عنوان شک»، «مهمان شبانه»، «سیفون»، «در خانه کشیش» و «برچیدن معرکه».
خواندن کتاب دریا سالار شناور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای جنایی و علاقهمندان به قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستانهای جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسندهای است که کتابهایش بیشترین ترجمه را به زبانهای مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانیترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ بهدلیل همهگیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمهشدهترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستانها خدمت کرد و دانشی درمورد سمهایی را که در بسیاری از رمانها، داستانهای کوتاه و نمایشنامههای او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دورهای از زندگیاش، چندینماه را در حفاریهایی در خاورمیانه میگذراند و بدینترتیب از این دانش نیز در نگارش کتابهایش سود میجست. کریستی از خانوادهای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل میکرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پلههای موفقیت پا گذاشت.
آگاتا کریسی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنریاش دریافت کرده است. بیشتر کتابها و داستانهای کوتاه او (و بعضیها از آنها چندینبار) بهصورت فیلم درآمدهاند. از آن میان میتوان فیلمهای قتل در قطار سریعالسیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشتههای کریستی بارها برای تهیۀ برنامههای رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفتهاند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، بهخاطر علائق باستانشناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفتوگویی انجام داد. آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت. تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:
رمانهای هرکول پوارو: شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور میمیرد، قتل در قطار سریعالسیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بینالنهرین، ورقهای روی میز، شاهد خاموش، قتل در رود نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایتهای میهن پرستانه و ... .
مجموعه داستانها: تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پروندههای پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.
رمانهای خانم مارپل: قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام میدهند، جیب پر از چاودار و... .
درباره شهریار وقفی پور
شهریار وقفی پور در خرداد ۱۳۵۶ زاده شد. او شاعر، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی و برگزیدهٔ دومین دورهٔ جایزهٔ شعر «احمد شاملو» است؛ همچنین فعال در حوزهٔ روانکاوی و ادبیات (نظریه و نقد، تالیف) است. او فارغالتحصیل کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف و کارشناسیارشد فلسفهٔ هنر از دانشگاه هنر است. عضویت در هیئتداوران چندین مسابقهٔ ادبی، از جمله جایزهٔ منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی و جایزهٔ ادبی «والس» از فعالیتهای مهم این نویسنده است.
بخشی از کتاب دریا سالار شناور
«راج همدلانه گفت: «مطمئنم همینطور است که میگویید.» احساس کرد که بهشکلی غیرقابلقبول خانم اِمِری را از قلم انداخته است. او همیشه بر این باور بود که آدم اگر بخواهد حقیقت را در مورد شخصیتِ یکی بداند، باید از خدمتکاران و زیردستانش تحقیق کند. تابهحال دو شهادت به نفع دریاسالار داشت که احساس میکرد قابلاتکا هستند. ندی وِر پژواک اعتقاد خدمۀ دریاسالار را بازتاب داده بود ــ و خدمه بهندرت در مورد ناخدای خویش اشتباه میکنند؛ و گواهی خانم اِمِری نیز با نظر آنها در توافق بود.
بازرس گفت: «فکر کنم دریاسالار پنیستن بعضیوقتها یککمی زود از کوره درمیرفت، درست است؟»
خانم اِمِری بهتندی جواب داد: «بهنظر من که به این خاطر ایرادی به دریاسالار وارد نیست. بهنظر من بهتر است یک مرد همۀ عمر کجخلق باشد تا یک روز بیعرضه. تازه ارباب با چیزهای خیلی زیادی میساخت. مثلاً با دوشیزه اِلما که خیلی بد باش رفتار میکرد و نگرانیهایی که خودش داشت و فلان چیز و بهمان چیز...»
«مثلاً چه نگرانیهایی داشت؟»
«خب، راستش، بازرس، من درست خبر ندارم که بتوانم به شما بگویم نگرانیهایش چیها بودند؛ اما شنیدهام که وقتی جوان بود، نیروی دریایی خوب باش تا نکرده بود و او هیچوقت نتوانست هضمش کند. در مورد چیزی بود که به خارج ربط داشت، سر یک همچنین موضوعی اختلاف پیشآمده بود و ارباب میگفت بعدش نتوانسته کمر راست کند، اگرچه یک عمر از آن بگذرد؛ اما دوشیزه اِلما، همانقدر باش همدلی داشت که یک مردی که بههیچوجه منالوجوه با نوزادها کنار نمیآید.» خانم اِمِری بدون آنکه مکث کند تا این توصیفِ گنگ را توضیح دهد، حتی با سرعت بیشتری ادامه داد: «اصلاً خانم گوشش به هیچی بدهکار نبود، دوشیزه اِلما اصلاً کنار نمیآمد، کاری هم نمیکرد، فقط مثل یک گاو بغکرده مینشست یکگوشه و دست به سیاهوسفید هم نمیزد، جز اینکه مثلاً یک گردگیر دستش بگیرد یا یک گلدان گل را جابهجا کند که مثلاً خوشمنظرتر شود؛ و شک ندارم که آقای هالند هم بیچاره میشود و دلم برایش میسوزد اگر با بانوی ما ازدواج کند، آخر این آقای نازنین چی در این خانم دیده است، واالله من هم ماندهام. راستش بهنظر من که خودش یک معجزه است که با آن تبار و خانوادهای که دارد و آنهمه دختر اصیل و باشعوری که از خداشان است، یک نفر بیاید همچنین انتخاب ناجوری بکند، تازه آنقدر هم خوشقیافه، واالله من که نمیتوانم بفهمم. دعا میکنم همچنین اشتباهی مرتکب نشود.» »
حجم
۳۱۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۳۱۱٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه