کتاب چکیده رمان تیر سیاه
معرفی کتاب چکیده رمان تیر سیاه
کتاب چکیده رمان تیر سیاه نوشتهٔ رابرتلوئیس استیونسون و ترجمهٔ فاطمه عبدی زاده است و انتشارات نوژین آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب چکیده رمان تیر سیاه
چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک، کتابی برای معرفی رمانهای برگزیده است، از دل تاریکی اثر کنراد گرفته تا آنا کارنینا اثر لئو تولستوی.
چکیده رمانها معمولاً در کتابخانهها بهصورت مجموعههای چند جلدی در دسترس هستند؛ در دنیای مجازی نیز نسخههای گیجکنندهای از چکیده رمانها وجود دارد.
این کتاب کاملاً متفاوت است. خواننده در اینجا، با ارائهای منظم از چکیده رمانهای برگزیده روبهرو میشود. این چکیدهها بهصورت جامع و با نگارشی متناسب برای همهٔ خوانندگان نوشته شدهاند؛ تعداد واژگانِ چکیدهها از ۱۱۴۰ واژه برای رمان «عمارتهای سبز» تا ۷۰۰۰ واژه برای «جنگ و صلح» متغیر است.
داستان کتاب چکیده رمان تیر سیاه در زمان وقوع این داستان دو گروه برای رسیدن به قدرت سیاسی در انگلیس مبارزه میکنند: خاندان یورک و خاندان لنکستر.
آقای ریچارد شلتون سوار بر اسب وارد دهکدهٔ تونسال میشود. او از سوی قیم خود سر دنیل برکلی لنکستر خبری آورده است. هر مردی که توان جنگیدن دارد باید به او در جنگ علیه یورکها در شهر کتلی ملحق شود. رعایا دلخوشی از سر دنیل ندارند و از این خبر استقبال نمیکنند. بنت هاچ دست راست سر دنیل در جنگ و صلح از راه میرسد تا دستور را اجرا کند. او به همه دستور میدهد آمادهٔ حرکت شوند.
او و دیک [ریچارد] شلتون به خانهٔ نیک آپیلارد میروند. جنگجویی پیر که ِسر برکلی برای ریاست قوای نگهبانی املاکش انتخاب کردهاست. آنها در حال صحبت هستند که تیری از جنگلی در آن نزدیکی رها میشود و آپیلارد را میکشد. تیری سیاه که رویش نام «جان آمند آل» حک شدهاست.
سر الیور اوتز کشیش و مشاور حقوقی سر دنیل وارد صحنه میشود. او از دیدن جسد آپیلارد و نام روی تیر وحشتزده میشود. وقتی به محل جمع شدن نفرات میرسند، میبینند مردی دزدکی در حال فرار کردن به سمت جنگلهای کنار مزارع است. دیک تیری رها میکند که انگار به هدف میخورد اما مرد موفق میشود به داخل جنگل فرار کند. روی در کلیسا کاغذی با امضای «جان آمند آل از گرین وود» پیدا میکنند که در آن قسم خورده انتقام قساوتهای بنت هاچ، سر دنیل و سر الیور اوتز را با کشتن آنها بگیرد. در این نامه سر الیور به بریدن گلوی پدر دیک شلتون متهم شدهاست. سر الیور در پیامی شرح وقایع را برای سر دنیل مینویسد و شلتون مأمور میشود آن را به مقصد برساند... .»
خواندن کتاب چکیده رمان تیر سیاه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران چکیده رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چکیده رمان تیر سیاه
«سر دنیل با سربازانش در کتلی هستند یکی از شهرهایی که به زور اسلحه تصرف کردهاست. دیک او را در مهمانخانهٔ محلی پیدا میکند. در آنجا پسر نوجوانی به اسم جان ماتچام آهسته از دیک آدرس هولیوود اَبی را میپرسد. دیک هم آهسته جوابش را میدهد و پسربچه دزدکی از اتاق خارج میشود. سر دنیل جوابی برای سر الیور مینویسد و به دیک دستور میدهد هرچه سریعتر آن را به املاک موت برساند. همین طور که سر دنیل آمادهٔ میشود تا به محل نبرد برود فریاد میزند «جان! جوانا! این دختر کجاست؟» وقتی میفهمد که او یک ساعت قبل از آنجا رفته عصبانی میشود شش نفر را مسئول تعقیب دختر میکند و به آنها هشدار میدهد که وقتی برمیگردد باید او را در ملک موت ببیند.
دیک در مسیر خود به اسب جان میرسد که در باتلاق گیر کردهاست. او اسب را با تیری راحت میکند و جان را در همان نزدیکی مییابد. وقتی جان به او میگوید که باید به هولیوود برسد دیک پیشنهاد میکند تا او را به مقصد برساند. جان میگوید که سر دنیل در واقع او را زندانی کرده و شنیده که قصد دارد دختری به اسم جوانا سدلی را به عقدازدواج یکی از نگهبانانش دیک شلتون در بیاورد. با اینکه قیم آن دختر سر فوکسهام قولش را به شخص دیگری داده و خود دختر هم علاقهای به پیشنهاد سر دنیل ندارد. جان ادعا میکند که سر دنیل در چنین ازدواجی از هر دو طرف مبلغی به دست میآورد. آنها از رودخانهٔ فِری عبور میکنند. جان وقتی اسب دیک تیر میخورد و قایق واژگون میشود او را از غرق شدن نجات میدهد. آنها به سمت جنگل فرار میکنند اما جان دیگر نمیتواند ادامه بدهد و از دیک میخواهد که او را رها کند. دیک حدس میزند جان با اینکه ادعا میکند شانزده ساله است فقط دوازده سال داشتهباشد و او را تنها نمیگذارد. او از روی یک درخت بلند متوجه سربازان سِر دنیل میشود که در جستجوی جان هستند.
آنها به راه خود ادامه میدهند تا به خرابهای میرسند. گروهی از یاغیان در آنجا اتراق کردند. از جایی که پنهان شدند میشنوند که رهبر یاغیان آلیس دوک ورث، الیاس جان آمند آل، نقشهٔ حمله به گروه سربازانی را میکشدکه دیک از بالای درخت دیدهبود. وقتی یاغیان آنجا را ترک میکنند دیک تصمیم میگیرد که به سربازان ملحق شود و به آنها در مورد حمله هشدار دهد. جان و دیک باهم بحث میکنند. جان یادآوری میکند که آنها سرباز سر دنیل هستند همان کسی که احتمالاً پدر دیک را کشته و از قضا در تعقیب او هم است. اما دیک میخواهد از سر وجدان و وفاداری به آنها هشدار دهد. بنابراین جان اصرار میکند حتی به قیمت مرگش هم شده با دیک بماند.»
حجم
۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه
حجم
۷۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۷ صفحه