کتاب جک ریچر (جلد پانزدهم؛ لانه زنبور)
معرفی کتاب جک ریچر (جلد پانزدهم؛ لانه زنبور)
کتاب لانه زنبور نوشتهٔ لی چایلد و ترجمهٔ محمد عباسآبادی است و کتابسرای تندیس آن را منتشر کرده است. کتاب لانه زنبور، پانزدهمين جلد از مجموعهٔ جک ريچر، از آن تريلرهايی است که فقط لی چايلد از عهدهٔ نوشتنش بر میآيد و فقط جک ريچر میتواند در آن جان سالم به در ببرد.
درباره مجموعه کتابهای جک ریچر
لی چایلد تا به حال ۲۶ عنوان کتاب از سری داستانهای جک ریچر نوشته است. قتلگاه، تا پای مرگ، قلاب، آخرین مهمان، اکو در آتش، سوءقصد، وسوسه انتقام، دشمن، یک شلیک، راه سخت، بدشانسی و دردسر، غریبهای در شهر، دوازده نشانه، ۶۱ ساعت، لانه زنبور، رابطه و تحت تعقیب عناوین برخی از این کتابها هستند که در قالب مجموعه چاپ شدهاند.
جک ریچر تکاوری تنها، خطرناک و خستگیناپذیر است که قبلا در ارتش خدمت میکرد. رمانهای این مجموعه به ماجراجوییهای هیجانانگیز این شخصیت در آمریکا و کشورهای دیگر میپردازد.
درباره کتاب لانه زنبور
جک ريچر قصد دارد برای ملاقات با سوزان ترنر فرمانده جديد واحد ويژهٔ صدودهم به ويرجينيا برود، ولی در توقفگاهش در بخشی زراعی در نبراسکا اتفاقات مرگباری در جريان است. دانکنها، خانوادهای که با قدرت اقتصادی خود و ايجاد رعب و وحشت سراسر آن بخش را تحت تلسط خود در آوردهاند، مشغول يک سری معاملات پنهانی و در انتظار رسيدن يک محموله هستند که ريچر با ورودش به آنجا موانعی سر راهشان به وجود میآورد. آنها با کمک تعدادی از مشتریهای خارجی خطرناکشان میخواهند از شر ريچر خلاص شوند، چراکه او نه تنها روند تنها روند معاملهشان را مختل کرده، بلکه در حال پردهبرداری از راز پروندهای قديمی و حل نشده مربوط به ناپديد شدن دختر بچهای هشتساله است.
برای ربچر کار عاقلانه و منطقی اين است که به راهش ادامه بدهد و بين خودش و دردسرهايی که سر راهش قرار میگيرد فاصله بيندازد. ولی چنين کاری برای جک ريچر غير ممکن است.
خواندن کتاب لانه زنبور را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران داستانهای ماجراجویانه پیشنهاد میکنیم.
درباره لی چایلد
جیم گرانت، با نام مستعار لی چایلد، نویسندهای بریتانیایی است که در سال ۱۹۵۴ در کاونتری به دنیا آمد و پس از سالها زندگی در بیرمنگام، به تحصیل در رشتهٔ حقوق در شفیلد پرداخت و پس از آن، هجده سال در تلویزیون منچستر کار کرد تا اینکه در ۴۰ سالگی، به علت تعدیل نیرو از کار اخراج شد. او از این فرصت به دست آمده استفاده کرد و از آنجا که همیشه به خواندن آثار ادبی علاقهمند بود، مقداری مداد و کاغذ خرید و پس از چندی، اولین رمان از مجموعه داستانهای جک ریچر را با نام قتلگاه منتشر کرد. قتلگاه، علاوه بر دریافت جایزهٔ آنتونی برای بهترین رمان اول، با استقبال کمنظیر مخاطبان ادبیات جنایی مواجه شد و بدین ترتیب، قسمتهای بعدی این مجموعه نیز یکی پس از دیگری به بازار نشر آمد و هر کدام، موفقیتی بیش از پیش برای لی چایلد به ارمغان آوردند.
در سال ۲۰۱۲ فیلمی با بازی تام کروز بر اساس کتاب نهم این مجموعه ساخته شد. او پس از توفیق رمان اولش در ایالات متحده، در سال ۱۹۹۸ به این کشور مهاجرت کرد و در سال ۲۰۰۹ به عنوان رئیس انجمن جنایینویسان آمریکا انتخاب شد. لی چایلد، اکنون با نوشتن چندین رمان جنایی و دریافت چندین جایزهٔ ادبی در این حوزه، جزء مجبوبترین نویسندگان ژانر جنایی در میان منتقدین و مخاطبان به حساب میآید.
بخشی از کتاب لانه زنبور
«جک ریچر همان مرد درشتهیکل بود که پالتو قهوهای به تن داشت و برای او آن جاده پنج کیلومتر آنطرفتر، نیمهشب، با زنگ تلفنی در سالن انتظار متلی در یک خیابان فرعی شروع شده بود. رانندهای که سوارش کرده بود قبل از اینکه به جهتی بپیچد که ریچر نمیخواست برود او را آنجا پیدا کرده بود. تمام زمینهای اطراف تاریک و هموار و بیجان و خالی بودند. متل تنها جای پرجنبوجوشی بود که در آن دیده میشد. به نظر میرسید چهل پنجاه سال پیش در خلال یک شور تجاری ناگهانی ساخته شده باشد. شاید فرصتهای خیلی خوبی برای آن مکان پیشبینی کرده بودند. ولی ظاهراً این فرصتهای خوب هرگز به وقوع نپیوسته بودند، یا شاید هم از اول توهمی بیش نبود. یکی از چهار زمین داخل خیابان فرعی اسکلت پمپبنزین متروکهای را در خود جای داده بود. یکی دیگر از آنها پیریزی شده بود، شاید برای یک مغازهٔ بزرگ یا حتی یک پاساژ کوچک، ولی هیچوقت چیزی در آن ساخته نشده بود. یکیشان کاملاً خالی بود.
ولی متل در طول سالها دوام آورده بود. طراحی ماجراجویانهای داشت. شبیه به نقاشیهایی بود که ریچر زمان کودکی در کتابهای کمیک از اقامتگاههای فضایی روی ماه یا مریخ دیده بود. ساختمان اصلیاش کاملاً مدور بود و بامی گنبدی داشت. پشت آن هر یک از اتاقها هم ساختمانهای مدوری بودند که بهصورت پیچدرپیچ از سفینهٔ اصلی فاصله میگرفتند و کوچکتر و کوچکتر میشدند، طوری که دورنمای کلی بیشتر نمایان میشد. اتاقهای خانوادگی به دفتر نزدیک بودند و اتاقهای تکنفره پایینتر از ردیف قرار گرفته بودند. به دیوار همهشان رنگ نقرهای زده بودند و بین پنجرهها و درها قابهای آلومینیومی عمودی داشت. چراغهای نئون مخفیِ زیر لبهٔ بامهای مدور نور آبی شبح مانندی پخش میکردند. گذرگاههای تمام اطراف از ماسهٔ خاکستری درست شده بود که با الوارهایی به رنگ نقرهای احاطه شده بودند. تیرکی که تابلوی متل رویش گذاشته شده بود با تختهٔ چندلایهٔ رنگشده به شکل یک موشک فضایی روی سهپایهای نازک طراحی شده بود. اسم متل مهمانسرای آپولو بود و با حروفی نوشته شده بود که شبیه به اعداد پایین یک چک بانکی بودند.
در داخل، بیشترِ ساختمان اصلی یک فضای باز بود، بهجز یک قطعه که بهعنوان یک دفتر پشتی جدا شده بود و جایی که ریچر حدس زد دوتا دستشویی باشد. یک پیشخان پذیرش منحنی داشت و سی متر روبهرویش یک بار منحنی. اساساً یک لابی محسوب میشد؛ سالن رقص پارکت شدهای به شکل اِل و چندین صندلی مخمل قرمز که دور میزهای کاکتیل با لامپهای منگولهدار چیده شده بودند. داخل بام گنبدی یک دورنمای گرد بین مقعر قرار داشت که در میان نور قرمز نئون قرار گرفته بود. در بقیهٔ جاها هم نورپردازی غیرمستقیم زیادی انجام شده بود که همه قرمز یا صورتی بودند. آهنگ ملایم پیانو از بلندگوهای مخفی پخش میشد. کل فضا عجیبوغریب بود، شبیه به نمایی از لاسوگاس دههٔ شصت که به سیارهٔ دیگری پیوند زده شده باشد.»
حجم
۳۶۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه
حجم
۳۶۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۵۲۰ صفحه