کتاب غول چراغ جادوی خودت باش

کتاب غول چراغ جادوی خودت باش اثری از محمدرضا کریمی فرد است. این کتاب به ما کمک می‌کند تا به غول چراغ جادوی خودمان تبدیل شویم و به هرآنچه که در زندگی می‌خواهیم و لیاقتش را داریم، برسیم.

درباره کتاب غول چراغ جادوی خودت باش

همه ما دوران کودکی خود را با آرزوهایی زیبا پر کردیم. اما هرچقدر بزرگ‌تر شدیم از آنچه که در تلاش بودیم تا به دست بیاوریم، دور شدیم. رفته رفته آنقدر از آن آرزوها فاصله گرفتیم که به چیزهایی دست نیافتنی بدل شدند و برآورده شدنشان موکول شد به وجود یک غول چراغ جادو!

محمدرضا کریمی فرد در کتاب غول چراغ جادوی خودت باش، به ما یاد می‌دهد خودمان، همان کسی باشیم که برای برآورده کردن آرزوها قدم برمی‌دارد. این کتاب راهکارها و روش‌هایی برای زندگی دارد و به ما کمک می‌کند تا آرزوهایمان را به هدف‌های قابل دسترسی تبدیل کنیم. 

کتاب غول چراغ جادوی خودت باش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب غول چراغ جادوی خودت باش برای تمام افرادی است که به نیروی تلاش باور دارند و برای رسیدن به چیزهایی که می‌خواهند، دست از تلاش کردن نمی‌کشند.  

بخشی از کتاب غول چراغ جادوی خودت باش

احساسات ازنظر من هم زهر محسوب میشه هم پادزهر یاد بگیر چه جوری احساساتت رو کنترل کنی، کنترل کردن احساسات دقیقاً مثل این می‌مونه که کنترل یه ماده منفجره رو تو دستت نگه داشته باشی برای درک بهتر این مسئله یه مثالی می‌زنم که میدونم حتماً خیلی‌هاتون تجربه کردین تا حالا به بچه‌های کوچک دو الی چهار ساله نگاه کردین وقتی باهاشون بازی می کنید و میخندن چقدر خوبه ولی فقط کافیه از دستتون ناراحت بشن و گریه کنن این قدر گریه میکنن و جیغ میکشن تا شما بیزار بشین و اینجا بمب شما ترکیده و شما رو هم کشته. 

به این مثال بیشتر دقت کنید دیدین که وقتی خنده می‌کرد و از شما رضایت داشت همه چیز تحت کنترل بود ولی وقتی ناراحت شد بمب ترکید شما باید همیشه احساسات خودتون رو کنترل کنی وگرنه هم خودت رو به کشتن میدی هم بقیه رو حالا بزارین من مثال کودک رو کمی جذاب‌تر کنم وقتی بچه گریه می‌کنه و شما خشمگین یا ناراحت می‌شی کودک بیشتر واکنش نشون می‌ده و بیشتر گریه می‌کنه و بمب‌های بیشتری پشت سر هم می‌ترکه اما وقتی کودک گریه می‌کنه و شما با مهربانی و لبخند ساکتش می‌کنی کودک ساکت میشه و دوباره به شما می‌خنده و شما دوباره اوضاع رو در دست کردی و از یه بمب اتمی جلوگیری کردی به همین راحتی، شما یا یه خنثی کننده احساسات هستین یا یه منفجر کننده احساسات.

در کسب وکار و زندگی شخصی هم همینه شما وقتی هدفی رو دنبال می‌کنی باید این قدر جسارت و شجاعت داشته باشی که بتونی احساساتت رو کنترل کنی و از چیزهایی که میخوای بگذری به خصوص از چیزهایی که عاشقشون هستی و دل کندن برات خیلی سخته وقتی دختری رو دوست داری ولی مجبوری هدفت رو انتخاب کنی تو می‌میری و دوباره زنده میشی و وقتی زنده بشی و هدفت رو به واقعیت تبدیل می‌کنی و دوباره با کسی که روزی عاشقش شدی روبه رو میشی به خودت افتخار می کنی چون تو از اول قرار نبوده که باهاش زندگی کنی و مثل برگی می‌مونه که بهار رو درخت سبز میشه و زمستان ازش جدا اون فقط یه برگ از هزاران برگی بود که رو درخت تو نشتسته بود. 

« افراد حقیقی زندگیمان کسانی هستن که جزئی از ریشه های درختمان می شوند که تا وقتی زنده ایم همراه ما خواهند بود نه به برگی که روزی به سبز آید و روزی به بادی افتد»