کتاب این رستخیز عام؛ جلد پنجم (مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار))

کتاب این رستخیز عام؛ جلد پنجم (مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار)) نوشتهٔ غلامعلی نادعلی‌زاده و ویراستهٔ مسلم نادعلی‌زاده است و انتشارات خیمه آن را منتشر کرده است. این مجموعه ۱۰ جلد دارد و جلد پنجم آن دربارهٔ مجلس مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار) است.

درباره کتاب این رستخیز عام؛ جلد پنجم (مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار))

این رستخیز عام حاصل اصلاح و بازآفرینی غلامعلی نادعلی‌زاده (نادی دامغانی) (-۱۳۲۰)، تعزیه‌خوان معاصر ایرانی است. جلد پنجم این مجموعه اختصاص به «مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار)» دارد.

شهادت حر بن یزید ریاحی از زیباترین مجالس تعزیه است که گاهی با نام مجلس چهار سردار خوانده و شناخته می‌شود. علت این نام‌گذاری، آن است که در آغاز مجلس، عبیدالله بن زیاد، چهار سردار خود یعنی حر، ابن سعد، شمر و خولی را با سپاهی مجزا به جنگ حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السلام) اعزام می‌کند.

تجربه‌ٔ ده‌ها سال تعزیه‌خوانی و مطالعات در مورد این هنر اصیل، غلامعلی نادعلی‌زاده را به غور و تفحص و تأمل در متون تعزیه‌های گذشتگان وادار کرد. با بررسی اشعار و تطبیق نسخ تعزیه و توجه به اختلافات موجود در متون، به این نتیجه رسید که برخی افراد کم‌اطلاع یا کم‌سواد، اشعار تعزیه‌ها را تغییر داده و ابیات ضعیفی بر آن‌ها افزوده‌اند که مقبول و مطلوب مخاطب روزگار ما و آیندگان فرهیخته نیست. لذا با درنظرگرفتن اصل امانت‌داری و احترام به شعرا و استادان گذشته، بر آن شد که متون مجالس ماضی را از لحاظ نواقص شعری و ساختار و بافت داستان براساس اخبار صحیح، تنظیم و اصلاحات لازم را در آن‌ها اعمال کند. به‌طوری‌که روند داستان و اشعار تعزیه از کلمات رکیک، سست، دروغ، وهن، هتک و غیره پاک‌سازی شود و مطالب مناسب و منطقی جایگزین شود تا حد امکان رضایت خاطر شنونده و بیننده‌ٔ روزگار ما فراهم شود.

خواندن کتاب این رستخیز عام؛ جلد پنجم (مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار)) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران آیین تعزیه پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب این رستخیز عام؛ جلد پنجم (مجلس شهادت حر بن یزید ریاحی (چهار سردار))

«وقتی حر از کوفه حرکت می‌کند، هاتفی از غیب بـه وی مـژده‌ی رسـتگاری می‌دهـد و حـر از ایـن بشارت، شگفت‌زده می‌شود. حر راه را بـر امام می‌بندد و ایشـان را تا کربلا همراهی می‌کند. کاروان امام در کربلا منزل می‌کند و پی در پی بر سـپاهیان دشمن افزوده می‌شود. با ورود شمر به کربلا، امیدهای حر برای صلح با پسر پیامبر، رنگ می‌بازد و او ناگهان خود را در برزخی میان بهشت و دوزخ می‌بیند. در این لحظات سـخت، حر سعادت اُخروی را بر حیات کوتاه دنیوی برمی‌گزیند و بـه همراه برادر، پسر و غلام خود بـه نزد امام می‌رود و توبه می‌کند. امام، توبه‌ی او را می‌پذیرد و از او می‌خواهد تـا لحظاتی را در خیمه استراحت کند؛ اما حر که از رفتار گذشته‌ی خود شرمگین اسـت، اجازه می‌خواهد کـه در کنار همراهان خود بــه میدان برود و جانبازی کند.»