کتاب نترس باش
معرفی کتاب نترس باش
کتاب نترس باش نوشتهٔ جین کیس و ترجمهٔ مریم جعفری است و هورمزد آن را منتشر کرده است. پنج اصل مهم برای یک زندگی هدفمند و سرشار از موفقیت در این کتاب آمده است.
درباره کتاب نترس باش
این کتاب دعوتی است برای عملکردن؛ دعوت از کسانی که به دنبال یک زندگی فوقالعاده هستند؛ شاید شما هم جزو این افراد باشید.
شاید فکر میکنید فقط یک نابغهٔ استثنایی، یا انسانی متمایز و خاص یا یک سازمان با پشتوانهٔ مالی کلان میتواند محصولی را عرضه یا جنبشی به پا کند که جهان را تغییر دهد، کتاب نترس باش مردمانی نترس از قشرهای مختلف به شما معرفی خواهد کرد که غیرممکنها را ممکن کردهاند. شاید از دستاوردهای آنان شگفتزده شوید؛ بهتر است تصور کنید آنها تواناییها یا امتیازاتی خاص داشتند که از انسانهای تلاشگر معمولی متمایز شدهاند؛ اما تنها خصیصهٔ مشترک آنها این بود که همگی مشتاق ایجاد دنیایی بهتر بودند. فرصتی به دست آوردند و باوجود تمام موانع اضطرابآور، شکستهای پیدرپی و مخالفتهای شدید، آن را حفظ کردند و پیروز شدند. امروز به آنها نگاه میکنیم، نمادینترین خالقان ما، و تعجب میکنیم که جهان چطور تاکنون بدون کمک آنها دوام آورده است. در این کتاب خواهید دید، سرگذشت بسیاری از آنها الهامبخش بوده و نکات مفیدی در اختیار ما میگذارد که برای نیل به دستاوردهای بزرگتر در همهٔ جنبههای زندگی، به آنها نیازمندیم تا همچون مشعلی تابناک برای شهامتدادن به دیگران عمل کند.
پنج اصلی که در تمامی پیشرفتهای متحولکننده به چشم میخورند و در این کتاب به صورت مفصل شرح داده میشوند، از این قرار هستند:
۱. یک شرطبندی بزرگ انجام بده. خیلی از مردم و سازمانها بهطور طبیعی بسیار محتاط هستند. آنها به چیزهایی توجه میکنند که ظاهراً درگذشته مؤثر بوده و سعی میکنند کمی بیشتر از همان کار را انجام دهند که فقط به پیشرفتهایی جزئی منجر میشود. بروز یک تحول تاریخساز واقعی، زمانی است که مردم تصمیم گرفتهاند به سمت تغییری بنیادین پیش روند.
۲. شجاع باش، خطر کن. جسارت انجام کارهای جدید و نامطمئن و سرسختی تجربههای مکرر را داشته باشید. خطرکردن، پرش کورکورانه از یک صخره نیست، بلکه روندی طولانی از آزمون و خطاست و به عرضهٔ یک محصول یا شروع یک جنبش ختم نمیشود. لازم است برای خطرکردن در رابطه با ایدهٔ بزرگ بعدی مشتاق باشید، حتی اگر این امر وضعیت موجود شما را متزلزل کند.
۳. به شکست اهمیت بده. افراد موفق، شکست را بخشی ضروری از پیشروی به سمت موفقیت میدانند. هیچکس به دنبال آن نیست، اما شما در حال آزمودن چیزی جدید هستید که طبق تعریف، نتیجهٔ آن قطعی نیست. وقتی شکست پیش میآید، مبتکران بزرگ به آن اهمیت میدهند، درسهایی را که آموختهاند به کار میگیرند و با دیگران به اشتراک میگذارند.
۴. از حباب خودت فراتر برو. جامعهٔ ما بهشدت تحتتأثیر باوری غلط بوده که "نابغه تنهاست"؛ اما نوآوری در سایهٔ اشتراکات شکل میگیرد. اغلب اوقات نخستین راهحلها، در سایهٔ تعامل با افراد مجرب گوناگون، برای ساختن روابط دور از ذهن ناشی میشود.
۵. با سرعت عمل بر ترس غلبه کن. زیاد فکر و یا تجزیهوتحلیل نکنید. طبیعی است که بخواهید یک مشکل را از تمامی زوایا بررسی کنید، اما درگیری ذهن با پرسشهایی مثل «اگر اشتباه کنم چه؟» یا «اگر راه بهتری باشد چه؟» ممکن است شما را از ترس فلج کند. اجازه دهید نیاز الزامآور بر تمامی تردیدها و شکستها غلبه کند.
این پنج اصل را میتوان در دو کلمه خلاصه کرد: نترس باش. تجمیع این اصول نقشهٔ راهنمای مؤثر تغییر را برای اقشار مختلف مردم ارائه میکند.
خواندن کتاب نترس باش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نترس باش
«بر دیوار ورودی دفترم قاب عکس خاصی آویزان است که همه بتوانند آن را ببینند. عکس یونیس کندی شرایور ۸۰ساله، بنیانگذار بازیهای المپیک ویژه، که همراه چند ورزشکار در استخری لبخند میزند. در انتهای عکس، این جمله نوشته شده: «جین، میخواهم تابستان بعد با من در استخر باشی!» متأسفانه پیش از آنکه تابستان بعدی برسد، یونیس مرد.
من هرگز شانس این را نداشتم که با یونیس به معنی واقعی کلمه در استخر باشم، اما به قدر کافی خوششانس بودم که این رهبر برجسته را در سالهای پایانی عمرش بشناسم و واقعاً به او علاقهمند شوم؛ بنیاد کیس به بازیهای المپیک ویژه کمک کرد تا حضورش را در جهان افزایش دهد. من از تلاشهای یونیس برای دستاوردهای بیشتر، اهداف بزرگتر، پذیرش خطرات بیشتر و فراموشنکردن افراد آسیبپذیر ـ دیدن امید و امکانات برای همه ـ الهام گرفتهام. «با من بیا استخر» تلنگری است که همیشه به من یادآوری میکند درون استخر زندگی بپرم و تغییر ایجاد کنم.
برای درک یونیس، باید سرگذشت او را بدانید. یونیس نخستین بازیهای المپیک ویژه را در تابستان گرم و مرطوب سال ۱۹۶۸ در شیکاگو برگزار کرد؛ درحالی که مدت زیادی از ترور برادر جوانش، سناتور رابرت کندی نمیگذشت؛ بعدازآن مرگ زودهنگام و غمانگیز سه خواهروبرادر دیگر یونیس، ازجمله رئیسجمهور، جان کندی اتفاق افتاد. آن روز مأموریت او در
شیکاگو این بود که الهامبخش خواهرش رزماری باشد که با ناتوانی ذهنی
متولد شده بود. یونیس و رزماری در کودکی با هم ورزش میکردند، آنها گروهی صمیمی تشکیل دادند. یونیس خود را ملزم میدانست افراد ناتوان را از طریق ورزش توانمند سازد. مأموریت او که بهعنوان یک برنامهٔ تابستانی به نام کمپ شرایور از حیاطخلوت منزلش شروع شده بود، تا سال ۱۹۶۸ این جنبش در سراسر آمریکا و کانادا گسترش یافت.
یونیس با اشتیاق تمام بر یک شرط بزرگ تمرکز کرده بود: تغییردادن دنیا از طریق ورزش؛ شرطی که باعث شده بود آن سال تابستان به شیکاگو برود. در آنجا، همچنان که خورشید بر هزاران ورزشکاری که در ورزشگاه سولجر فیلد گرد هم آمده بودند، میتابید، یونیس سوگندنامهٔ بازیهای المپیک ویژه را قرائت کرد:
اجازه دهید برنده شوم، اما اگر نتوانم برنده شوم
اجازه دهید شجاعانه تلاش کنم.
یونیس آن روز در ورزشگاه شجاعانه عقیدهاش را اعلام کرد: که روزی یکمیلیون نفر با ناتوانیهای ذهنی در این بازیها رقابت خواهند کرد، چیزی که در سال ۱۹۶۸ هدفی جسورانه به نظر میرسید. چه کسی میتوانست پیشبینی کند که چند دههٔ بعد، این رقم به بیش از پنج میلیون ورزشکار میرسد؛ ورزشکارانی که روزی بهغلط برچسب ناتوان از پیشرفت بر خود داشتند و در رقابت سالانهٔ کشور جهان شرکت خواهند کرد.»
حجم
۳۰۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه
حجم
۳۰۴٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۸۸ صفحه