کتاب محاصره شده با احمق ها

کتاب محاصره شده با احمق ها نوشتهٔ توماس اریکسون و ترجمهٔ نگار صابرآرا و ویراستهٔ فاطمه حاجی اسفندیاری است و انتشارات نسل نواندیش آن را منتشر کرده است. این کتاب چهار الگوی رفتار انسانی را به ما نشان می‌دهد و به این سؤال پاسخ می‌دهد که چگونه با هریک از این الگوها به طور مؤثری در دنیای تجارت و زندگی ارتباط برقرار کنیم؟

درباره کتاب محاصره شده با احمق ها

انسان متولد می‌شود؛ رشد می‌کند و اولین کسانی که می‌بیند، پدر و مادرند. دنیایش رفته‌رفته بزرگ‌تر می‌شود؛ مهد کودک، مدرسۀ ابتدایی، دبیرستان، دانشگاه، محل کار، دوستان، افراد خانواده، همکاران، استادها، همسر، فرزندان و... . دایرۀ اطرافمان هر روز بزرگ‌تر می‌شود و ما و احساسمان هر روز کوچک‌تر می‌شویم، زیرا از اینکه دیگران مثل ما دنیا را نگاه نمی‌کنند، مثل ما رفتار نمی‌کنند، مثل ما فکر نمی‌کنند، مثل ما حرف نمی‌زنند، عکس‌العمل‌ها و احساساتشان شبیه ما نیست، می‌ترسیم، مضطرب می‌شویم و احساس تنهایی می‌کنیم؛ درنتیجه با بزرگ‌ترشدن و بالارفتن سنمان، دنیای درونمان کوچک و کوچک‌تر می‌شود.

معاشرت، برقراری ارتباط، تعامل، درک‌شدن و ادراک دیگران اصول مهمی در زندگی‌هایمان هستند. بدون حضور دیگران، بدون دیده‌شدن و دیدن، بدون شنیده‌شدن و شنیدن، اجتماعی به وجود نخواهد آمد. پس شناخت خودمان در وهلۀ اول و شناختن تفاوت دیگران، بسیار حائز اهمیت است و از بروز اختلافات، سوءتفاهم‌ها و ناراحتی‌ها جلوگیری می‌کند؛ چراکه ما متوجه می‌شویم چه کسی هستیم، چه چیزهایی برایمان مهم است و چرا؛ چه انتظاراتی، مهارت‌هایی، نقایص و نقاط قوتی داریم. بدون خودآگاهی، چطور می‌توانیم نیازهایمان را بفهمیم؟ چطور می‌توانیم لازمهٔ خوشحالی‌ها، غم‌ها، استرس‌ها و نگرانی‌هایمان را بفهمیم؟ شناخت الگوهای رفتاری ما را یاری می‌کند تا به تفاوت‌های خود و دیگران احترام بیشتری بگذاریم و زندگی مؤثرتر و بهتری داشته باشیم. زندگی، بازی ورقی است که چیدمان ورق‌ها در آن بسیار مهم است.

طبقه‌بندی و تفکیک آدم‌ها هم آسان و هم خطرناک است. هرکسی که متفاوت از شما رفتار می‌کند، از منظر شما اشتباه رفتار می‌کند. در دنیای امروز با این همه پیچیدگی، باید بیشتر یکدیگر را بشناسیم؛ باید ضعف و قدرت یکدیگر را درک کرده و به یکدیگر بیشتر ارزش بدهیم. کتاب محاصره شده با احمق ها در این زمینه به ما کمک می‌کند.

اطرافیانی که با آن‌ها ناسازگار هستید و شما را احاطه کرده‌اند، به‌هیچ‌عنوان احمق نیستند؛ همۀ آن‌ها شایستهٔ احترام، درک و ارزش نهادن هستند.

این دانسته‌ها را در زندگی‌تان پیاده و آن‌ها را عمیقاً درک کنید. اگر به اهمیت آن پی نبرید، تا ابد در محاصرۀ احمق‌ها خواهید بود و این خواستۀ هیچ‌کس نیست.

خواندن کتاب محاصره شده با احمق ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر خودتان و دیگران برایتان مهم هستند، اگر می‌خواهید روابط مؤثرتری داشته باشید، شما را به مطالعۀ این کتاب دعوت می‌کنیم. در خط به خط ترجمۀ این کتاب، عشقی نهفته است که امیدواریم بند بندش را حس و از آن به‌خوبی بهره ببرید.

بخشی از کتاب محاصره شده با احمق ها

«در دوران دبیرستان بود که متوجه شدم ارتباطم با یک‌سری از آدم‌ها بهتر از بقیهٔ آن‌هاست. صحبت کردن با بعضی از آن‌ها برایم آسان‌تر بود. ارتباطم با برخی از دوستانم بهتر بود؛ در مکالمه با آن‌ها کلمات خود به خود جاری می‌شدند. هیچ‌گاه اختلافی بین ما نبود. با بعضی دیگر دقیقاً موضوع عکس این بود؛ انگار که هم آن‌ها و هم من اصلاً یکدیگر را درک نمی‌کردیم.

چرا حرف زدن با بعضی‌ها برایم راحت‌تر بود؟ به‌عنوان یک جوان این سؤالی بود که شب‌ها من را بیدار نگه داشت. چرا گفت‌وگوی ما با بعضی‌ها خود به خود پیش می‌رود، درحالی‌که با بعضی‌ها اصلاً نمی‌توان مکالمه‌ای را آغاز کرد؟ غیرقابل درک است. شروع کردم به تست کردن آدم‌ها با روش‌های مختلف. سعی می‌کردم حرف و بحث یکسانی را با آن‌ها داشته باشم و عکس‌العمل آن‌ها را بررسی کنم. با بعضی‌ها بحث ادامه پیدا می‌کرد و با بعضی‌ها هم نه. بعضی‌ها فکر می‌کردند من از سیاره‌ای دیگر آمده‌ام.

وقتی جوان هستیم، ساده‌تر فکر می‌کنیم؛ چرا که دوستان اطرافمان عکس‌العمل‌های معمولی را با ما دارند. تصور می‌کردم افرادی که نمی‌توانم با آن‌ها ارتباط برقرار کنم، مشکل دارند. من که همیشه همان آدم بودم! آدم‌های خاصی عکس‌العمل‌های یکسانی با من داشتند. آن‌ها آدم‌های سرسختی بودند؛ چرا که من قادر به درک آن‌ها نبودم. تفکرات دوران جوانیم نتایج حیرت‌انگیزی برایم داشت و البته سال‌ها بعد این افکار در من تغییر کرد.

زندگی در محل کار و خانواده جریان بیشتری گرفت. آدم‌ها را به ۲ گروه تقسیم کردم: آدم‌های حساس که همه چیز را درک می‌کنند و آدم‌های سرسخت که چیزی را درک نمی‌کنند.»