کتاب توطئه گران
معرفی کتاب توطئه گران
کتاب «توطئه گران» نوشتۀ کیم یون - سو ترجمۀ اسماعیل امیرخانی و ویراستۀ فاطمه جمیلی است. انتشارات فانوس دنیا این اثر را به چاپ رسانده است. توطئهگران یک رمان مهیج و دلهرهآورِ جنایی - پلیسی است که در کرۀ جنوبی اتفاق میافتد. رسینگ، شخصیت اصلی داستان قاتلی است که برای یک گروه ناشناس کار میکند که قتلهای زیادی را سازماندهی میکنند. کتاب توطئهگران رمانی است که باید حقیقتاً در موردش گفت: این یکی را ابداً از روی ظاهرش قضاوت نکن!
درباره کتاب توطئه گران
آغاز داستان توطئهگران به اندازۀ کافی نفسگیر است. رسینگ آدمکشی است که برحسب اتفاق با هدفش (فردی که قرار است به دست او کشته شود) کنار آتشی افروخته مینشیند، صحبت میکند و غذا میخورد. شاید خواننده امید دارد که در جواب مهربانیِ هدف، از کشتنش صرف نظر کند اما او ماشه را میکشد. غافلگیری بعدی زمانی است که خواننده میفهمد رسینگ، شخصیت اصلی داستان، این فرد ۳۲سالۀ قاتل نزد فردی به نام راکون پیر بزرگ شده، کودکیاش را در کتابخانهای گذرانده و خودش خواندن یاد گرفته است. پس چطور میشود فردی کتابخوان یک قاتل حرفهای باشد؟
رسینگ، شخصیت اصلی داستان بدون هیچ پرسشی آدم میکشد، او چنان بیرحم و بیتفاوت است که هرگز نمیپرسد چرا، تا اینکه اتفاقات تازهای میافتد. شخصیتپردازی رسینگ و حال و هوای داستان بهگونهای است که ردپای آلبر کامو را میتوان در اثر دید و حتی به گفتۀ برخی رمان ترکیبی از آثار تارانتینو و کامو است.
فهرست مطالب کتاب: مهماننوازی، پاشنه آشیل، آقای بِر و کورۀ سوزاندن حیوانات خانگی، کتابخانه سگدونی، هفتۀ آبجو، بازار گوشت، میتو، اسم کافه گربه لایک کتس بود، بافندگی، قورباغه قورباغه را میخورد، آرایشگر و همسرش، دری به سمت چپ
خواندن کتاب توطئه گران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب توطئه گران را به دوستداران ادبیات پلیسی - جنایی، داستانهای هیجانانگیز و دلهرهآور و همچنین علاقهمندان به ادبیات کرۀ جنوبی پیشنهاد میکنیم.
درباره کیم یون - سو
کیم یون - سو با نوشتن داستانهای کوتاه نویسندگی را شروع کرد. اولین کتاب او «کابینت» نام دارد. اولین رمانش یعنی توطئهگران به انگلیسی ترجمه شد و او را به شهرت جهانی بیشتری رساند و کتاب منتخب ویراستاران مجلۀ نیویورکتایمز شد. او با کتاب دیگرش به نام «خون داغ» برندۀ بیست و دومین جایزۀ ادبی هان مو سوک شد.
بخشی از کتاب توطئه گران
«ریسنگ را در یک سطل زباله پیدا کردند، چه کسی میداند، شاید در همان سطل زباله به دنیا آمده باشد. طی ۲۸ سال گذشته راکون پیر به عنوان ناپدری در خدمت ریسنگ بوده است. وقتی نوبت نوشیدن مشروب میشد، دوست داشت ریسنگ را از نظر اصل و نسبش اذیت کند. "تو را در یک سطل زباله روبروی یک صومعه پیدا کردند. شاید هم آن سطل زباله مادرت بود. گفتنش سخت است؛ ولی بههرحال بسیار رقتانگیز است؛ اما نیمه پر لیوان را ببین. سلط زبالهای که راهبان از آن استفاده میکنند، بدون شک تمیزترین سطل زباله در آن حوالی است." ریسنگ از حرفهای نیشدار او ناراحت نشد. او به این نتیجه رسید که متولد شدن در یک سطل زباله تمیز باید بهتر از این باشد که در خانوادهای به دنیا بیایی که والدینت تو را در سطل زباله بیندازند.
ریسنگ تا چهار سالگی در یتیمخانهای که توسط صومعه اداره میشد، زندگی کرد و پس از آن راکون پیر او را به فرزندی پذیرفت و در کتابخانه او زندگی کرد. اگر ریسنگ در همان پرورشگاه بزرگ میشد، جایی که برکات الهی مانند آفتاب بهاری به آنجا میتابید و راهبههای مهربان خود را وقف تربیت دقیق یتیمان میکردند، شاید زندگی او بسیار متفاوت میشد. در عوض، در کتابخانهای بزرگ شد که پر از آدمکشها، مزدوران اسلحه به دست و شکارچیان جایزهبگیر بود. درست همانطور که یک گیاه در هر جایی که ریشه بدواند همانجا رشد میکند، تمام مصیبتهای شما نیز از جایی سرچشمه میگیرند که برای اولین بار پا به آنجا میگذارید. ریسنگ بسیار جوانتر از آن بود که جایی را که در آنجا ریشه دوانده بود، ترک کند.»
«چای سیاه غرق در استعمارطلبی است. این همان چیزی است که به آن طعم میدهد.»
حجم
۲۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
نظرات کاربران
,چرند بود