کتاب معمولی
معرفی کتاب معمولی
کتاب معمولی نوشتۀ علیرضا رضوی (ماکیفیس) است. این نمایشنامهٔ پنجپردهای ایرانی را انتشارات کهکشان دانش منتشر کرده است.
درباره کتاب معمولی
کتاب معمولی حاوی نمایشنامهای ایرانی است که در پنج پرده نوشته شده است. این نمایشنامه، داستان زندگی دو فرد عاشق را در بر گرفته است که سعی دارند خود واقعیشان را به نمایش بگذارند؛ درحالیکه جامعه و ضمیر ناخودآگاهشان این اجازه را نمیدهد. برخلاف عنوان نمایشنامه، ما با یک نمایشنامهٔ کاملاً غیرمعمولی مواجه هستیم. شخصیتهای این نمایشنامه عبارتند از روانشناس، ثنا، علی، حیواننماها، آوازخوانها، دیگر روستاییان عجیب و غریب، روانیها، دکتر، پرستارهای تیمارستان، پرستارهای بیمارستان و بچهٔ نوزاد (یا صدایش). پردهٔ نخست این اثر به قلم علیرضا رضوی از مطب روانشناس آغاز میشود.
میدانیم که نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان»، «علیرضا نادری» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب معمولی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به دوستداران ادبیات نمایشی ایران و قالب نمایشنامه پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب معمولی
«پردهٔ اول
مطب روانشناس.
صحنه به دو قسمت مساوی تقسیم شده. بخش راست صحنه، دفتر روانشناس، و بخش چپ، اتاق انتظار است. در دفتر روانشناس، یک میز بزرگ و صندلی بزرگ گذاشته شده، اما طوری که میز پشت صندلی است، بهجای اینکه صندلی پشت میز قرار بگیرد. پشت میز پنجرهای باز قرار دارد که بهجای اینکه بیرون را نشان دهد، یک دیوار سیاه را نشان میدهد. روی صندلی انواع و اقسام کتابهای روانشناسی بهزور رویهم جا داده شده که محتوایشان با نوعی فارسی عجیب که از چپ به راست خوانده میشود تحریر یافتهاند. یک میز کوچکتر آنطرفتر صندلی، روبهروی میز بزرگ قرار دارد. روی دیوارهای اتاق، چندین عدد تابلو عکس از روانشناس که سروته آویخته شدهاند. ساعتی بینشان که عقربههایش بهجای اینکه پادساعتگرد معمول حرکت کنند، برعکس حرکت میکنند. حتی اعداد نشاندادهشده درون ساعت نیز بهجای اینکه از یک شروع شده و با دوازده پایان یابند، به طرز عجیبی با بیست شروع شده و با دو تمام میشوند. ازاینگذشته، ترتیبشان هم اشتباه است: بعد از بیست، نه عدد نوزده، بلکه عدد پونزده میآید، و یا هر عدد شانسی دیگری، و به همین ترتیب الیآخر. در بخش چپ صحنه، سه عدد میز کوچک پشتبهدیوار قرار دارند. جلویشان، یک صندلی کوچک که رویش بروشورهای تبلیغی و سرگرمکننده گذاشته شدهاند. نوشتههای رویشان دقیقاً مثل کتابهای دفتر روانشناس عجیبوغریب است. بین میزها و دیواری که بخش چپ و راست صحنه را جدا میکند، یک دستگاه آبسردکن قرار دارد که بیشتر شبیه اجاقگاز است تا آبسردکن. هم درِ دفتر روانشناس و هم درِ ورودی سالن که در چپ صحنه است، دستگیرهشان از جنس چاقویی تیز و آغشتهبهخون است.»
حجم
۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه
حجم
۵۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۷۰ صفحه