دانلود و خرید کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی لیزا ترکیورست ترجمه هدیه رضوی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

معرفی کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی (کشف روش جدا شدن، آشتی با خاطرات تلخ و ساختن دوباره زندگی زیبا) نوشتهٔ لیزا ترکیورست و ترجمهٔ هدیه رضوی توسط انتشارات کهکشان دانش منتشر شده است. این اثر راهنمایی است برای کسانی که با زخم‌های عمیق روحی ناشی از اتفاقات ناگوار و غیرقابل فراموشی در زندگی مواجه شده‌اند. این کتاب به خواننده کمک می‌کند تا با بخشش (نسبت به دیگران، خود و حتی خدا)، از بار گذشته رها شده و راهی برای صلح با خاطرات دردناک و بازسازی یک زندگی زیبا و رضایت‌بخش پیدا کند. هدف اصلی آن ارائهٔ ابزارهایی برای عبور از بحران‌ها و یافتن آرامش درونی است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی به موضوع بخشش در مواجهه با تجربیات دردناک و زخم‌های عمیق روحی می‌پردازد. فرض اصلی کتاب این است که بسیاری از افراد در زندگی خود با حوادث و ضربه‌های روحی مواجه می‌شوند که زندگی آن‌ها را به قبل و بعد از آن واقعه تقسیم می‌کند. این اتفاقات می‌تواند شامل طلاق، مرگ عزیزان، خیانت، خشونت، بی‌احترامی، جدایی عاطفی، از دست دادن داشته‌ها، و غیره باشد. این ضربه‌ها نه تنها زندگی فرد را تغییر می‌دهند، بلکه حافظه و نگاه او به گذشته را نیز تحت تأثیر قرار داده و خاطرات را به یادآورهایی دردناک تبدیل می‌کنند. کتاب تلاش می‌کند تا به خوانندگان کمک کند تا با وجود چنین زخم‌هایی، راهی برای ادامه زندگی پیدا کنند و دوباره یک زندگی زیبا و خواستنی برای خود بسازند.

آیا تا به حال در موقعیتی قرار گرفته‌اید که زندگی‌تان را به دو بخش قبل و بعد از یک ضربهٔ روحی تعریف کنید؟ مثلا یک دورهٔ وحشتناک یا مشاجره‌ای داشته باشید که شما را شوکه کرده باشد. یک روز تکان‌دهنده که موضوعی را فهمیده باشید. یک تماس تلفنی که از یک تصادف خبر بدهد. یک طلاق یا یک خودکشی. مرگ نابه‌هنگام و غیرقابلِ تحمل عزیزی که هنوز نتوانسته باشید رفتنش را باور کنید. رفتارهای زننده و بی‌احترامی چطور؟ به‌هم‌خوردن یک ارتباط عاشقانه؟ یا حتی روزی که دوستتان شما را ترک کرده باشد. یک گفت‌وگوی نفرت‌انگیز. یک ضربهٔ روحی که گویا دیگر بخشی از وجود شما شده باشد. حرف تلخی که گویا دیگر فراموش نمی‌شود و در روح شما نقش بسته باشد. یا شاید چیزی که می‌بایست مال شما باشد از شما گرفته شده باشد. دردِ جدایی از کسی که او را به شدت دوست داشتید. ایمیلی که قرار نبود آن را ببینید ولی دیدید. بازیچه شدن چطور؟ خشونت یا اتهام دروغین، دزدی، آتش‌سوزی. همهٔ این‌ها از مواردی هستند که بعد از روبه‌رو شدن با آن‌ها، همه چیز به یک‌باره تغییر می‌کند. همهٔ این موارد مثل یک تاریخ به‌یادماندنی هستند. درست مثل دوران قبل و بعدی که در تاریخ ادیان وجود دارد، ما هم در زندگیِ خود تاریخ‌هایی داریم که زندگی‌مان به قبل و بعد از آن تاریخ تقسیم می‌شود. دوران قبل از واقعه و دوران بعد از بحران! به یک سیرخطی در زمان شباهت دارد. سیرخطی که در واقعیت زندگی و وجودی شما پررنگ و برجسته کشیده شده است. این خط نه تنها زندگی شما را به دو بخش تقسیم می‌کند، بلکه حافظهٔ شما را هم دچار تغییر شکل داده و آن‌را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تعدادی از تصاویر خاطرات گذشتهٔ ما بسیار ارزشمند هستند تا اینکه به یادآورهایی دردناک از آن‌چه دیگر وجود ندارد، تبدیل می‌شوند. زندگی قبل از اتفاق، زندگیِ کنونی. آیا به راستی می‌توان بعد از چنین تجربهٔ تلخی به زندگی ادامه داد؟ آیا به راستی می‌توان دوباره یک زندگی زیبا و خواستنی برای خود ساخت و تجربه کرد؟ بخشی از آنچه در زندگی‌تان دوست داشته‌اید در همین لحظهٔ بحرانی از بین رفته و شما به اجبار با یک نقطهٔ زمانی روبه‌رو شده‌اید که زندگی‌تان را به دو بخش قبل و بعد تقسیم می‌کند. غم هر طور که وارد زندگی شود، ویرانگر است. اما وقتی فرد یا افرادی وجود دارند که انتخابِ آن‌ها توسطِ شما باعث ناراحتی یا غم و اندوه شما شده باشد، کاملا طبیعی است که وقتی به آنچه اتفاق افتاده فکر کنید، پشیمانی و حسرت به سراغتان بیاید و شاید حتی این‌طور باشد که مدام به آنچه اتفاق افتاده فکر می‌کنید. یا حداقل، اکثر اوقات به این موضوع فکر می‌کنید که آیا واقعا امکان دارد این درد عمیق، غم و اندوه جانکاه روزی تمام شود؟ این احساس دردناک اغلب با اضطراب و نگرانی، هزاران سوال بی‌پاسخ و شک و تردید به همهٔ آدم‌هایی که می‌بینید، ادامه پیدا می‌کند. کتاب آنچه را که نمی توانی فراموش کنی، ببخش قصد دارد به شما این نکته را یادآوری کند که اگرچه سخت است از این نقطهٔ بحرانی عبور کنید و بگذرید، اما می‌توانید عامل یا عوامل آن بحران را ببخشید. بخشش باعث می‌شود راحت‌تر با آن قضیه کنار بیایید.

خلاصه کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

کتاب بخشیدن آنچه نمی‌توانی فراموش کنی بر این ایده متمرکز است که زندگی بسیاری از افراد توسط رویدادهای traumatic به دو دورهٔ قبل و بعد تقسیم می‌شود. این حوادث، مانند خیانت، فقدان، جدایی و خشونت، می‌توانند زخم‌های عمیقی بر روح و روان افراد باقی بگذارند که فراموش کردنشان دشوار یا حتی غیرممکن به نظر می‌رسد. نویسنده در این کتاب توضیح می‌دهد که چگونه این دردها می‌توانند به احساساتی نظیر پشیمانی، حسرت، اضطراب، و بی‌اعتمادی منجر شوند. هدف اصلی کتاب این است که به خواننده بیاموزد که با وجود سختی‌های ناشی از این تجربیات، بخشش - چه نسبت به دیگران، چه نسبت به خدا و چه نسبت به خود - می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا از این بحران‌ها عبور کرده، با خاطرات دردناک صلح کرده و در نهایت، زندگی زیبا و رضایت‌بخشی را دوباره بسازند. این کتاب با ارائه مراحل و دیدگاه‌های مختلف، راهکارهایی عملی برای رسیدن به این بخشش و رهایی ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی را بخوانیم؟ 

خواندن این کتاب برای هر کسی که در زندگی خود با ضربه‌های روحی، خیانت، فقدان یا هرگونه رویداد دردناک دیگری مواجه شده و در تلاش برای کنار آمدن با آن است، ضروری است. این کتاب راهنمایی عملی و دلگرم‌کننده برای عبور از گذشته‌های دردناک و ساختن آینده‌ای بهتر است. 

خواندن کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب به تمامی افرادی که در زندگی خود یک بحران بزرگ، یک ضربه روحی عمیق یا تجربه‌ای تلخ را پشت سر گذاشته‌اند و هنوز با عواقب آن دست و پنجه نرم می‌کنند،  پیشنهاد می‌شود. این کتاب می‌تواند برای کسانی که طلاق را تجربه کرده‌اند، کسانی که عزیز خود را از دست داده‌اند، به خصوص در شرایط ناگهانی و غیرمنتظره، افرادی که مورد خیانت یا بی‌احترامی قرار گرفته‌اند، کسانی که ارتباطات عاشقانه یا دوستانه مهمی را از دست داده‌اند، قربانیان خشونت، اتهام دروغین، دزدی یا هرگونه سوءاستفاده و افرادی که احساس می‌کنند چیزی مهم از آنها گرفته شده است، مفید باشد.

نظر افراد درباره کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

کریگ گروشل، شبان کلیسای لایف‌چرچ؛ نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز دربارهٔ این کتاب گفته است: «من واقعاً قدردان شجاعت لیزا هستم که با ما قدم برمی‌دارد و نه تنها از تجربیات خود بلکه از تحقیقات گستردهٔ الهیاتی و درمانی‌اش دربارهٔ اینکه بخشش چیست، چه نیست و چطور می‌شه به طور واقع‌بینانه اون رو زندگی کرد، به ما آموزش می‌ده. این منبع بی‌نظیره و دعا می‌کنم همونطور که زندگی منو شفا داد، زندگی شما رو هم شفا بده.»

جنی آلن، نویسندهٔ کتاب پرفروش نیویورک تایمز «از سرت بیرون کن» دربارهٔ این کتاب چنین گفته است: «بخششِ زندگی شده می‌تونه یکی از سخت‌ترین کارهایی باشه که تو زندگی انجام می‌دیم و لیسا یه راهنمای فوق‌العاده زیبا برای ما نوشته تا بتونیم دردناک‌ترین بخش‌های گذشته‌مون رو مدیریت کنیم. اون خودش این راه سخت رو رفته و کاری که خدا در اون و از طریق اون انجام داده، چیزی کمتر از یه معجزه نیست!»

به عقیدهٔ بیانکا جوارز اولتاف، سخنران، نویسندهٔ کتاب «چطور زندگی‌تون بد نباشه» کتاب بخشیدن آنچه نمی‌توانی فراموش کنی مهم‌ترین کتاب دربارهٔ بخشش است که او تا خوانده است. 

درباره لیزا ترکیورست

لیزا ترکرست (Lysa TerKeurst) نویسنده و سخنران شناخته‌شده آمریکایی است که در زمینه موضوعات معنوی، روابط و بخشش فعالیت می‌کند. او متولد سال ۱۹۶۹ است. او بنیان‌گذار و رئیس پرفکتلی روتد (Proverbs 31 Ministries)، سازمانی است که زنان را به رشد معنوی و ارتباط با خدا تشویق می‌کند. ترکرست به دلیل توانایی‌اش در به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خود با صداقت و شجاعت شناخته شده است. کتاب‌های او، از جمله «بخشیدن آنچه نمی‌توانی فراموش کنی»، اغلب بر چالش‌های زندگی واقعی، درد، و یافتن امید و شفا از طریق ایمان مسیحی تمرکز دارند. او با رویکردی دلسوزانه و عملی به مخاطبان خود کمک می‌کند تا با رنج‌های خود کنار بیایند و راهی برای بازسازی زندگی خود پیدا کنند.

فهرست کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

فصل اول: بخشش، کلمهٔ دولبه

این فصل به ماهیت پیچیده و گاه متناقض بخشش می‌پردازد. تیغ دولبه بودن بخشش می‌تواند به این معنا باشد که هرچند بخشش می‌تواند شفا‌بخش باشد، اما فرآیند آن می‌تواند دردناک و چالش‌برانگیز نیز باشد و مستلزم کنار آمدن با احساسات دشوار است. همچنین ممکن است به سوءتفاهم‌های رایج درباره بخشش (مثلاً به معنای نادیده گرفتن یا فراموش کردن) بپردازد.

فصل دوم: به میز خوش اومدید

این فصل فضایی برای همدردی و اطمینان‌بخشی به خواننده ایجاد می‌کند. نویسنده به خواننده نشان می‌دهد که او تنها نیست و بسیاری از افراد تجربیات مشابهی از درد و رنج دارند. این فصل می‌تواند به ایجاد حس اجتماع و همدلی در میان خوانندگان کمک کند.

فصل سوم: آیا اصلاً می‌شه از این جون سالم به در برد؟

در این فصل، به موضوع توانایی و آمادگی روانی برای مواجهه با زخم‌های گذشته پرداخته می‌شود. نویسنده به ترس‌ها، تردیدها و مقاومت‌هایی که افراد در برابر پرداختن به دردهای عمیق خود دارند، اشاره کند و راهکارهایی برای تقویت توانایی مواجهه با آن‌ها ارائه دهد.

فصل چهارم: وقتی این حس رو دارم، اصلاً چطور بخشش ممکنه؟

این فصل به بررسی چالش اصلی کتاب می‌پردازد: چگونه می‌توان کسی را بخشید در حالی که احساسات منفی مانند خشم، کینه، و درد هنوز قوی هستند. این بخش به توضیح گام‌های عملی و ذهنی برای آغاز فرآیند بخشش، حتی در شرایط دشوار، می‌پردازد.

فصل پنجم: جمع کردن نقطه‌ها

این فصل به جمع‌آوری و شناسایی تمام جوانب یک تجربه دردناک اشاره دارد. این مرحلهشامل یادآوری دقیق اتفاقات، احساسات و تأثیرات آن‌ها بر زندگی فرد است تا بتواند تصویر کاملی از آنچه رخ داده، داشته باشد.

فصل ششم: وصل کردن نقطه‌ها

پس از جمع‌آوری اطلاعات در فصل قبل، این فصل به ارتباط دادن این نقطه‌ها (حوادث، احساسات، واکنش‌ها) به یکدیگر می‌پردازد. این می‌تواند به درک الگوها، تأثیرات بلندمدت و ریشه‌های درد کمک کند.

فصل هفتم: اصلاح کردن نقطه‌ها

این فصل به مرحله‌ای از بازسازی و تغییر دیدگاه می‌پردازد. پس از درک کامل گذشته، این بخش به خواننده کمک می‌کند تا دیدگاه خود را نسبت به آن وقایع اصلاح کند و به سمت پذیرش و رهایی حرکت کند.

فصل هشتم: اونچه غیرقابل تغییره، غیرقابل بخشش به نظر می‌رسه

این فصل به یکی از بزرگترین موانع بخشش می‌پردازد: وقتی فکر می‌کنیم چیزی قابل تغییر یا جبران نیست، بخشش آن نیز غیرممکن به نظر می‌رسد. نویسنده به این باور غلط می‌پردازد و راهکارهایی برای بخشش آنچه که تغییرناپذیر به نظر می‌رسد، ارائه می‌دهد.

فصل نهم: مرزهایی که بهمون کمک می‌کنن از رقصیدن با ناکارآمدی دست برداریم

در این فصل، اهمیت تعیین حد و مرزهای سالم در روابط و زندگی برای محافظت از خود در برابر آسیب‌های آینده مورد بحث قرار می‌گیرد. این بخش بر این ایده تأکید دارد که بخشش به معنای اجازه دادن به تکرار رفتارهای آسیب‌رسان نیست.

فصل دهم: چون فکر می‌کردن خدا نجاتشون می‌ده

این فصل ممکن به جنبه‌های معنوی و مذهبی بخشش بپردازد و به این موضوع اشاره کند که گاهی افراد به دلیل اعتقاداتشان و انتظار کمک الهی، از مسئولیت خود در فرآیند بخشش غافل می‌شوند یا انتظارات غیرواقعی دارند.

فصل یازدهم: بخشیدن خدا

 این فصل به موضوعی حساس و مهم می‌پردازد: بخشش خداوند. گاهی افراد به دلیل اتفاقات ناگواری که در زندگی‌شان رخ می‌دهد، نسبت به خداوند احساس خشم یا گله دارند. این فصل راهکارهایی برای کنار آمدن با این احساسات و بازسازی رابطه معنوی ارائه می‌دهد.

فصل دوازدهم: نقشی که فقدان بازی می‌کند

این فصل به جنبه‌های فقدان و سوگ می‌پردازد. از دست دادن می‌تواند شامل از دست دادن یک عزیز، یک رویا، یک شغل، یا حتی یک بخش از هویت باشد. این بخش راهنمایی برای عبور از مراحل سوگ و یافتن راهی برای بخشش در مواجهه با فقدان ارائه می‌دهد.

فصل سیزدهم: تلخی یه معاملهٔ بَده، که وعده‌های بزرگ می‌ده

این فصل به عواقب نگهداری کینه و نفرت می‌پردازد. نویسنده توضیح می‌دهد که چگونه کینه، به جای آنکه به فرد آسیب‌رسان ضربه بزند، بیشتر به خود فرد آسیب می‌رساند و مانع از تجربه آرامش و شادی می‌شود. همچنین به وعده‌های بزرگ کینه، یعنی توهم قدرت یا عدالت اشاره دارد که در واقعیت نتیجه‌ای جز تلخی ندارند.

فصل چهاردهم: زندگی کردن با عمل بخشش هر روز

فصل پایانی بر این ایده تأکید دارد که بخشش یک رویداد یکباره نیست، بلکه یک فرآیند مداوم و تمرینی روزانه است. این بخش به خواننده کمک می‌کند تا بخشش را به عنوان یک عادت و یک انتخاب آگاهانه در زندگی خود درونی کند.

بخشی از کتاب بخشیدن آن چه نمی توانی فراموش کنی

«اونچه اون موقع ازم دزدید فقط بی‌گناهی تخیلات زیبا و سادگی کودکی نبود. منو به یه چالهٔ ترس کشوند که هنوزم برای بیرون موندن ازش باید بجنگم. ترس از اینکه ارزش دوست داشته شدن رو ندارم. ترس از اینکه بقیه ازم استفاده و بعد منو دور می‌ندازن. ترس از اینکه بدترین سناریوها همیشه برای من اتفاق می‌افتن. می‌دونستم این برای بقیه دوستام اتفاق نمی‌افته. پس چرا برای من اتفاق می‌افتاد؟

آزادی یه بچهٔ بازیگوش بودن دزدیده شد. یاد گرفتم مثل یه بزرگسال فکر کنم تا خودمو نجات بدم. وقتی سوءاستفاده تموم شد، دختر بی‌خیالی که یه روزی بودم جاشو به یه دختر محتاط داده بود. با اینکه مشاوره‌های زیادی گرفتم و شفا پیدا کردم، هنوزم فرض می‌کنم بدترین اتفاقات ممکنه خیلی خوب برام اتفاق بیفته و مدام خودم رو برای ضربه آماده می‌کنم.

بقیه فرض می‌کنن اتفاقات بد هیچ‌وقت براشون نمی‌افته، در حالی که من برعکس عمل می‌کنم. این ارتباطی بود که سر میز خاکستری برقرار کردم. فهمیدم که بعضی وقتا، اگه اونچه اتفاق افتاده غیرقابل تغییر به نظر برسه، می‌تونه تغییر دیدگاهمو نامعقول جلوه بده. داشتن دیدگاه‌های امیدوارانه دربارهٔ نتایج دائمی که اصلاً نمی‌خواستید، سخته. بخشیدن وقتی غیرممکن به نظر می‌رسه که اون شخص نه تنها یه فصل از زندگیمونو تحت تاثیر قرار داده بلکه هر روز از اون موقع به بعد عمیقاً رومون تاثیر گذاشته. بعضی وقتا عوارض جانبی باقی مونده سخت‌ترین چیزا برای بخشیدنه. شاید شما هم تو دردهای عمیق‌تر گذشته‌تون با بعضی از اینا کشتی گرفتید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۷۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

حجم

۲۷۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۶ صفحه

قیمت:
۸۹,۰۰۰
تومان