کتاب شاهنامه از آغاز تا جمشید
معرفی کتاب شاهنامه از آغاز تا جمشید
کتاب شاهنامه از آغاز تا جمشید گردآوریشده توسط محسن دامادی است و انتشارات کتابسرای نیک آن را منتشر کرده است. این کتاب جلد دهم از مجموعه داستانهای شاهنامه است.
درباره کتاب شاهنامه از آغاز تا جمشید
این رشته کتاب با داستان نامآشنای هفت خان آغاز و تاکنون ۹ جلد آن منتشر شده است. در این کتابها بنا بر بازگویی داستانهای شاهنامه است، اما خوانندگانی دوست داشتند دیباچه نیز در این کتابها آورده شود. سرآغاز شاهنامه به نام خداوند جان و خرد است. ایرانیان همواره جانآفرین خردبخش را پرستش و نامه را با نام او باز میکنند. دیباچهٔ شاهنامه نیز ویژگی داستانی دارد. بارزترین ویژگی داستان این است که خواننده بخواهد بداند پس از آنچه خوانده، چه پیش میآید؟ سپس شاعر چند پرسش دارد: یکتا چرا هستی را آفرید؟ هدف از آفرینش انسان چه بود؟ چرا باید جان و خرد را ستود؟ آیا جانبخشی راهنمایی برای اندیشیدن دربارهٔ نداشتن جان و نبود (عدم) جهان و خردورزی، وظیفهٔ آدمی برای رسیدن به آگاهی است؟ چرا انسان با آگاهی به سرای دیگر میرود؟
خواندن کتاب شاهنامه از آغاز تا جمشید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به کسانی که میخواهند شاهنامه را به صورت مختصر و روان بخوانند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب شاهنامه از آغاز تا جمشید
«سیامک فرزندی نیک به نام هوشنگ داشت. هوشنگ همچنین دستورِ (وزیر) پدربزرگ (کیومرس) بود. گویی وجودِ این جوانِ گرانمایه، همه دانایی، فرهنگ و هوشمندی باشد.
سیامک، خُجَسته یکی پور داشت
که نزدِ نیا جای دستور داشت
گِرانمایه را نام هوشنگ بود
تو گفتی همه هوش و فرهنگ بود
هوشنگ نزدِ نیا (کیومرس) بزرگ و تربیت شد. کیومرس مانندِ پسرش سیامک به او مِهر داشت. کیومرس برای جانشینی (پادشاهی) جز به هوشنگ به کسی امید نداشت.
به نزدِ نیا یادگارِ پدر
نیا پَروریده مَر او را به بَر
نیایش به جای پسر داشتی
جز او بر کسی چَشم نَگماشتی
چون قرار شد کیومرس و یاران با لشکرِ دیوان بجنگند، پدربزرگ نوه را فراخواند. آنچه بینِ او و سروشِ ایزدی گذشته بود برای هوشنگ بیان کرد و از بسیار رازهای دیگر نیز پرده برداشت.
چو بِنهاد دل کینه و جنگ را
بِخواند آن گرانمایه هوشنگ را
همه رَفتنی ها بدو باز گفت
همه رازها بَرگُشاد از نَهُفت
کیومرس گفت: من باید با لشکری به میدانِ جنگ با دیوان بروم، تو باید پیشاهنگ و پیشگامِ این مبارزه و نگاه تو به آینده باشد، به هر روی، من رفتنی هستم، روزی تو پادشاهی نو خواهی بود.
که من لشکری کرد خواهم همی
خروشی بَر آورد خواهم همی
تو را بود باید همی پیشِ رو
که من رَفتَنی اَم تو سالارِ نو
به زودی لشکری از فرشتگان و آدمیان، نیز جانورانی چون شیر، گرگ و ببر که همه به فرمانِ کیومرس بودند فراهم آمد. سپهدار و پشتیبانِ لشکرِ جانورانِ وحشی و اهلی، پرندگان و فرشتگان، کیومرسِ دلاور بود. نوهٔ او هوشنگ نیز پیشاهنگِ سپاهیان شد.
پَری و پلنگ انجمن کرد و شیر
زِ دَرَندگان گُرگ و ببرِ دلیر
سپاهِ دَد و دام و مُرغ و پَری
سپهدار با کِبر (گَبر) و کُندآوری
پسِ پشتِ لشکر، کیومرث شاه
نَبیره به پیش اندرون با سپاه
*
کِبر به معنای بزرگی کردن است، چون از روی خودبرتربینی و غرور باشد، تَکَبر و مَنَم کردن و بَد است.
گَبر جامهای دوختنی (خَفتان) برای جنگیدن بوده، درونِ گَبر با ابریشم پُر میشده.»
حجم
۷۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
حجم
۷۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۲۴ صفحه
نظرات کاربران
خیلی مفیده. مجموعهی ارزشمندیه.