کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم
معرفی کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم
کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم نوشتۀ مایکل آرمسترانگ با ترجمۀ سیداحمد طباطبایی و محمدرضا بابایی و طاهره خانیپور در انتشارات چاپ و نشر بازرگانی به چاپ رسیده است. این کتاب در خصوص استراتژی و اهمیت وجود مدیر در بنگاههای اقتصادی و نهادهای اجتماعی است و نشان میدهد چگونه میتوان مدیری استراتژیست بود و با شناخت و کنترل بحرانها کسبوکار خود را حفظ کرد و ارتقا داد.
درباره کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم
یک کسبوکار یا بنگاه اقتصادی یا نهاد اجتماعی زمانی میتواند کامل شود که پاسخگوی علتهای خود باشد. در اینجا است که نقش مدیر مشخص میشود. یک بنگاه یا نهاد، تنها با داشتن اهداف شفاف میتواند بقا داشته باشد و مدیر در رأس آن نقش دیدهبان دارد. کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم میخواهد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان مدیر استراتژیست شد؟ در این کتاب به عوامل، ابزار استراتژی نظیر بحران، تغییر و ریسک، مهارتهای حل بحران اشاره شده است.
محیط کسبوکارهای امروز آنقدر رقابتی و پرچالش است که بدون برنامههای مؤثر، کسبوکارها امکان توسعه و یا حتی بقا ندارند. همین موضوع اهمیت وجود مدیران استراتژیست را نشان میدهد. این مدیران راهبردی چه خصوصیاتی دارند؟ چگونه میتوان مدیرانی پرورش داد تا هوشمند و هدایتگر باشند؟ رویکرد کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم، توسعۀ دانش و مهارتهای استراتژیک مدیران است و متنی روان دارد. در این کتاب به این پرسشها پاسخ داده میشود: چگونه میتوان استراتژیک فکر کرد؟ استراتژی چیست و چه کارهایی باید انجام داد تا مدیری استراتژیک شد؟ تغییر چیست و چگونه میتوان تغییر را مدیریت کرد؟ رفتار مناسب و مؤثر در زمان بحران چیست؟ چگونه مخاطرههای سازمان یا بنگاه را میتوان بیرون کشید؟ چگونه میتوان خطر را کمتر و منافع را به حداکثر رساند؟ تشخیص اتلافکنندههای وقت چگونه است؟ مدیریت زمان چگونه است؟ چگونه میتوان ذهنی شفاف داشت و واقعیتهای محیط را درک کرد؟
کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم ادعا میکند که با رسیدن به این پاسخها میتوان تا سطح یک مدیر استراتژیست ارتقا یافت. این کتاب در ۹ فصل تدوین شده است.
خواندن کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران کتابهای مدیریت و کسبوکار پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چگونه مدیری استراتژیست باشیم
«استراتژی را میتوان به عنوان فرآیند دائمی تعیین مفهوم هدف و جهت تعریف کرد. هدف آن هماهنگ کردن تواناییها و منابع سازمان با فرصتهای در دسترس در محیط خارجی به مفیدترین روش و هم چنین حصول اطمینان از این است که جنبههای مختلف استراتژی به هم ربط دارند و متقابلاً یکدیگر را تأیید میکنند.
اغلب استراتژی به عنوان امری منطقی و مرحله به مرحله تعریف میشود که نتیجه آن یک بیانیه مکتوب رسمی است که برای اهداف بلند مدت سازمان یک راهنمایی قطعی و صریح ارائه میدهد. هنوز بسیاری از افراد معتقدند که این یک موضوع مهم است امّا توضیح نادرست آن یک واقعیت است. ساخت استراتژی عملاً هیچ وقت یک فرآیند منطقی و خطی شرح داده شده توسط برخی نویسندگان یا تلاش صورت گرفته توسط برخی مدیران نمیباشد. استراتژیها اغلب قطعه قطعه، تکاملی و تا حد زیادی شهودی و حسی میباشند.»
حجم
۶۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه
حجم
۶۹۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۸۴ صفحه