کتاب روز موش خرما
معرفی کتاب روز موش خرما
کتاب روز موش خرما نوشتهٔ رایان گیلبی و ترجمهٔ قاسم مومنی است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی کتابی از مجموعهٔ «خوانش فیلم» و حاوی نقدی بر فیلم «روز موش خرما».
درباره کتاب روز موش خرما
رایان گیلبی در کتاب روز موش خرما نقدی بر فیلم «روز موش خرما» را ارائه کرده است. روز موش خرما (Groundhog Day) فیلمی کمدی به کارگردانی «هارولد ریمیس» است. «بیل مری» و «اندی مکداول» بازیگران این فیلم سینمای بودهاند. این اثر سینمایی در سال ۱۹۹۳ ساخته شده است. این فیلم برندهٔ جایزهٔ «بفتا» برای بخش بهترین فیلمنامه غیراقتباسی شده است. داستان این فیلم دربارهٔ یک گزارشگر عبوس هواشناسی تلویزیون است که برای تهیهٔ گزارش روز دوم ماه فوریه یا روز «گراندهاگ» بههمراه تهیهکننده و فیلمبردار به شهر کوچکی میروند. ماجراهای عجیبی در این مسیر برای آنها رخ میدهد.
کتاب حاضر در شش فصل نگاشته شده که عنوان آنها عبارت است از «یک فیلم خندهدار»، «افتادن در دُور»، «اول فوریه»، «روزهای موشخرما»، «روزهای بیپایان» و «سوم فوریه».
خواندن کتاب روز موش خرما را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران عهٔ نقدهای سینمایی و علاقهمندان به سینمای کمدی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روز موش خرما
«فیلم از آن دسته فیلمهایی است که بیننده را وامیدارد در خلق روایت همکاری کند، به جای آنکه صرفاً تماشاگر باشد. مانند فیلمهایی همچون رز ارغوانی قاهره (۱۹۸۵) و شرلوک جوان (۱۹۲۴) که مرز میان سینما و تماشاگر عملاً سیال میشود، یا اتاق وحشت (۲۰۰۲) که یک شخصیت منفعل، یگانه راه نجات خود را در تغییر موضع از «بیننده» به «کارگردان»، و مشارکت فعال در تعیین میزان نورپردازی، تعیین بازیگران صحنه، و در دست گرفتن میزانسن میبیند، تا بتواند بر آزاردهندگان پیشی بگیرد.
همچنانکه فیل طی این یک روزِ تکرارشونده سعی دارد از محیط پانکزاتانی به زور اطلاعات گردآوری کند، کمکم نقش کارگردان را نیز عهدهدار میشود. تمام تلاش خود را میکند تا جلوی رویدادها را بگیرد: «باد میاد، سگ صدا میکنه، حالا ماشین وارد بشه». ماشین وارد شود! از این نمایانتر دیگر امکان ندارد. وقتی در کافه همراه ریتا راه میافتد، ریتا و تکتک آدمهای آنجا را به همدیگر معرفی میکند، و اطلاعاتی درباره گذشته و آینده همه آنها میدهد، کاملاً واضح است که دیگر او همهکاره فیلم است. حتی جمله بعدی لَری را پیشاپیش برای ریتا میگوید، تا به او ثابت کند که از رویدادهای آینده باخبر است.
ولی روز موشخرما به این دلیل فیلمی چنین اندوهبار و موضوعی چنین مناسب برای سینماست که سعی دارد فیلمبینی را ــ دستکم برای افراد فیلمبین ــ چونان گریزگاهی از زندگی معرفی کند. در رمانِ مکث کنید، آرنو زمانِ متوقفشده را به یک «تاخوردگی» تشبیه میکند و هنگامی که یک اتومبیل در حال حرکت را در اتوبان نگه میدارد و صاحب میشود، میگوید همه ما «ساکن مکانی هستیم که در آن، هیچ اتومبیلی در حال گذر نیست؛ یعنی نوعی فضای تاخورده متشکل از آینه رو به عقب و آینههای بغل»(۸۵). سینما هم یکی دیگر از این «تاخوردگی» هاست. بهترین تجربههای سینمایی باعث میشود احساس کنید از جهان واقعی گریختهاید و تنها رشتهای بسیار باریک شما را به واقعیت پیوسته است. میتوان گفت خودِ فیلم یکی از فرعیات ماجراست. پناه بردن به تاریکی، به تاریکروشن سالن سینما، برای بعضی از ما به قدر کافی جادویی است.»
حجم
۵۵۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۵۵۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه