کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی
معرفی کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی
کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی نوشتهٔ الوالمعالی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس بیدل دهلوی است. انتشارات آستان مهر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، بیش از ۱۰۰ غزل از این شاعرِ ایرانیِ «سبک هندی» را در بر دارد.
درباره کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی
کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی ۶۲۵ غزل از شاعر ایرانی، بیدل دهلوی، را در بر دارد.
غزلها بیمقدمه و به تفکیک شماره در اختیار خوانندگان قرار گرفتهاند.
خواندن کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران شعر کهن و کلاسیک ایران پیشنهاد میکنیم.
درباره بیدل دهلوی
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق ارلاس در سال ۱۰۵۵ هجری قمری به دنیا آمد. وی متخلص به بیدل و نیز مشهور با نام بیدل دهلوی و شاعر پارسیسرای «سبک هندی» در اواخر قرن ۱۱ و اوایل قرن ۱۲ هجری است.
اشعار بیدل دهلوی، افکار عرفانی با مضامین پیچیده، استعارات و کنایات درهمآمیخته، خیالپردازی و ابداع مضامین تازه با دقت و موشکافی بسیار را در بر دارد. او در نظم و نثر سبکی خاص داشته و از بهترین نمونههای «سبک هندی» بهشمار میآید.
این شاعر ایرانی بیش از ۱۰۰ها غزل به همراه ترکیببند، ترجیعبند، قصاید، قطعه، رباعیات و مخمسات سروده است.
بخشی از آثار او شامل عرفان، طلسم حیرت، «طُور معرفت» (مثنوی دوم از مثنویات عرفانیات بیدل دهلوی، در ۳۰۰۰ بیت و بر وزن «یوسف و زلیخا»ی جامی و «شیرین و خسرو»ی امیرخسرو دهلوی) و محیط اعظم است و بخشی دیگر چهار عنصر، رقعات و نکات را در بر میگیرد.
محمدرضا شفیعی کدکنی یکی از شاعران معاصر است که کتابی را دربارهٔ بیدل دهلوی نوشته: «شاعر آیینهها». کتابهای دیگری نیز دربارهٔ این شاعر قدیم نوشته شدهاند.
بیدل دهلوی در سال ۱۱۳۳ هجری قمری درگذشت.
بخشهایی از کتاب دیوان اشعار بیدل دهلوی
«آیینه بر خاک زد صنع یکتا
تا وانمودند کیفیت ما
بنیاد اظهار بر رنگ چیدیم
خود را به هر رنگ کردیم رسوا
در پرده پختیم سودای خامی
چندان که خندید آیینه بر ما
از عالم فاش بیپرده گشتیم
پنهان نبودن، کردیم پیدا
ما و رعونت، افسانه کیست
ناز پری بست گردن به مینا
آیینهواریم محروم عبرت
دادند ما را چشمی که مگشا
درهای فردوس وا بود امروز
از بیدماغی گفتیم فردا
گوهر گره بست از بینیازی
دستی که شستیم از آب دریا
گر جیبِ ناموس تنگت نگیرد
در چین دامن خفتهست صحرا
حیرتطرازیست، نیرنگسازیست
تمثال اوهام آیینه دنیا
کثرت نشد محو از ساز وحدت
همچون خیالات از شخص تنها
وهم تعلق بر خود مچینید
صحرانشیناند این خانمانها
موجود نامی است، باقی توهم
از عالمِ خضر رو تا مسیحا
زین یأس منزل ما را چه حاصل
همخانه بیدل، همسایه عنقا»
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه
حجم
۲٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۶۵ صفحه
نظرات کاربران
به طاقچه اضافه کنید