دانلود و خرید کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره) جی. آر. آر. تالکین ترجمه رضا علیزاده
تصویر جلد کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره)

کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره)

معرفی کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره)

هابیت (آنجا و بازگشت دوباره) نوشته جی. آر. آر. تالکین، نویسنده مشهور فانتزی‌نویس انگلیسی است. هابیت‌ها یکی از مجموعه اقوام آمده در داستان‌های تالکین و به ویژه ارباب حلقه‌ها هستند.

هابیت بعد از ارباب حلقه‌ها، از پرفروش‌ترین رمان‌های فانتزی و حماسه‌های دنیا، به‌شمار می‌رود. هابیت را با ترجمه‌ی رضا علیزاده می‌خوانید.

درباره‌ی کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره)

ماجرای هابیت پیش‌زمینه‌ای برای ورود به داستان ارباب حلقه‌ها است. اما به سبب جذابیت داستانی مجموعه ارباب حلقه‌ها، هم کتاب هابیت و مجموعه فیلم‌های اقتباسی بر اساس این کتاب، پس از خود مجموعه ارباب حلقه‌ها منتشر شدند. هابیت‌ها یکی از اقوامی هستند که در داستان‌های ارباب حلقه‌ها، نقش بسیار مهمی دارند. داستان هابیت‌ها زمانی اتفاق می‌افتد که حکومت موجودات افسانه‌ای در حال ضعیف شدن است و حکومت انسان‌ها دارد قدرت می‌گیرد. بیلبو بگینز که یک هابیت است برای اینکه سهمش از یک گنج گرانبها را بگیرد، به یک ماجراجویی می‌رود. آنجا با موجودی به نام گالوم آشنا می‌شود که سال‌ها، حلقه‌ی قدرت در دستانش بوده است. این حلقه را سائورون، پادشاه تاریکی درست کرده است تا بتواند به همه‌ی مردم قدرت داشته باشد.

بیلبو در غارها گم می‌شود. اما حلقه که قدرت و اراده‌ای برای خودش داشته است، جلوی پای بیلبو می‌افتد و پیدایش می‌کند. بیلبو حلقه را به دست می‌کند و نامرئی می‌شود. برای همین گالوم نمی‌تواند او را پیدا کند. بیلبو به دلیل داشتن حلقه سال‌ها زندگی می‌کند و بعدها در تولد صد و یازده‌سالگی‌اش حلقه را به برادر زاده‌اش فردو بگینز می‌دهد... .

کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

اگر به داستان‌های فانتزی علاقه دارید، کتاب هابیت را بخوانید. اگر پیش از این، داستان‌های ارباب حلقه‌ها را خوانده‌اید و لذت برده‌اید، هابیت را جذاب و خواندنی خواهید یافت.

درباره‌ی جی. آر. آر. تالکین

جان رونالد روئل تالکین در ۳ ژانویهٔ ۱۸۹۲ در بلوم‌فونتین، آفریقای جنوبی متولد شد. او نویسنده، شاعر، زبان‌شناس و استاد دانشگاه بریتانیایی بود که از سال ۱۹۲۵ تا ۱۹۵۹، استاد زبان‌شناسی تاریخی در دانشگاه آکسفورد بود. تالکین برای نوشتن معروف‌ترین اثرش، ارباب حلقه‌ها، چندین زبان و فرهنگ اختراع کرد. آثار دیگر تالکین ماجراهای تام بامبادیل، می‌رود راه پیوسته تا آن سو، و فرزندان هورین، که عمدتاً پس از مرگش منتشر شدند، در مورد موضوعی است که آن‌ها را رشته‌افسانه می‌نامید. و در اصل یک اسطوره‌شناسی خیالی برای گذشتهٔ دور زمین است. تالکین جوایز بسیاری را برای کتاب‌هایش و به خصوص ارباب حلقه‌ها از آن خود کرد. نام یکی از این جوایز، از نام گندالف که نام یکی از شخصیت‌های ارباب حلقه‌ها است، گرفته شده است.

جی. آر. آر. تالکین در ۲ سپتامبر ۱۹۷۳ در ۸۱ سالگی در بورنموث، انگلستان چشم از دنیا فروبست.

جملاتی از کتاب هابیت (آنجا و بازگشت دوباره)

روزی روزگاری یک هابیت در سوراخی توی زمین زندگی می‌کرد. نه از آن سوراخ‌های کثیف و نمور که پر از دُم کرم است و بوی لجن می‌هد، و باز نه از آن سوراخ‌های خشک و خالی و شنی که تویش جایی برای نشستن و چیزی برای خوردن پیدا نمی‌شود؛ سوراخ، از آن سوراخ‌های هابیتی بود، و این یعنی آسایش.

یک در کاملاً گرد داشت مثل پنجره کشتی، که رنگ سبز خورده بود، با یک دستگیره زرد و براق و برنجی درست در وسط. در به یک تالار لوله مانند شبیه تونل باز می‌شد: یک تونل خیلی دنج، بدون دود و دم، با دیوارهای تخته کوب و کف آجر شده و مفروش، مجهز به صندلی‌های صیقل خورده، و یک عالمه، یک عالمه گل میخ برای آویختن کت و کلاه: این هابیت ما دلش غنج می‌زد برای دید و بازدید. تونل پیچ می‌خورد و تقریبا، اما نه کاملاً مستقیم در دامنه تپه - آن طور که همه مردم دور و اطراف به فاصله چندین و چند مایل به آن می‌گفتند تپه - پیش می‌رفت و می‌رفت و تعداد زیادی در گرد کوچک، اول از این طرف و بعد از طرف دیگرش رو به بیرون باز می‌شد.

معرفی نویسنده
عکس جی. آر. آر. تالکین
جی. آر. آر. تالکین

جی آر آر تالکین نویسنده‌، شاعر، لغت‌شناس و پژوهشگر انگلیسی است. تالکین خالق مجموعه‌ای از مهم‌ترین رمان‌های فانتزی قرن بیستم، «ارباب حلقه‌ها» و «هابیت» است. آثار فانتزی او نقشی اساسی در اقبال به خواندن و نوشتن در این ژانر ادبی داشت. تالکین در جنگ جهانی اول حضور داشت و با درجه ستوان دوم به ارتش بریتانیا خدمت کرد.

Ali
۱۳۹۷/۰۱/۱۲

نثر کتاب جوریه که انگار همراه با تالکین کنار شومینه نشستی و داره برات قصه میگه! بسی شیرین ⁦👌🏻⁩

Dexter
۱۳۹۶/۰۶/۲۲

بعد از دیدن سه گانه ی هابیت این کتاب رو تهیه کردم و الان وسطاش هستم توصیفات کتاب خیلی جذاب تر از فیلمه طی داستان متوجه می شید پیتر جکسون دخل و تصرف زیادی در داستان کرده. در کل عالیه و به

- بیشتر
اسیلیا
۱۳۹۸/۰۷/۱۸

بسیار عالی و خواندنی با ترجمه ای بسیار خوب لازم به ذکره که واقعا داستان کتاب از فیلم جذاب تر ه.

Seddiq
۱۳۹۶/۰۲/۱۸

کتاب هابیت رو خیلیبیشتر از فیلمش دوست دارم

ریحانه خسروی
۱۳۹۸/۰۹/۱۰

عالی بود. توصیه می کنم قبل از خوندن کتاب ارباب حلقه ها این کتاب رو هم بخونین.

Parinaz
۱۴۰۰/۰۵/۱۸

معمولا وقتی ژانر فانتزی را به آدم هایی که به اصطلاح بزرگسال هستن پیشنهاد میکنیم به شدت موضع گیری میکنند و بارها شده که شماتت کردن مگر من بچه هستم که ژانر فانتزی بخونم ؟ مسئله اینجاست ، همه ی کتاب

- بیشتر
Estatira
۱۳۹۹/۰۸/۱۸

حتماً حتماً اگر متن اصلی رو نمی‌خواین بخونین، همین ترجمه رو بخونین.

کامکار
۱۳۹۸/۰۵/۱۵

این کتاب رو بعد فیلمش خوندم به نظرم کتابش خیلی قشنگ تر بود شعر ها ، ماجراهای، تخیل هاش و... ادم رو خیلی تو بحرش میبره واقعا نثر قشنگی داره🌹

ZR...RB
۱۳۹۶/۱۰/۱۴

این کتاب بسیار بسیار عالیه ...من کل کتاب رو نخوندم ولی این رو میدونم که کتاب بسیار با فیلمش متفاوت است و حتی بسیار جذاب تر ...اگه به داستان های فانتزی علاقه دارید به شما این کتاب و مجموع کتاب

- بیشتر
mehrad
۱۳۹۷/۰۵/۰۳

پیرو گفته بقیه دوستان نشر این کتاب ساده و خیلی دوست داشتنی بود به شخصه خیلی خوشم اومد داستان واقعا فضای جذابی داره تفاوتای خیلی مشخصی با فیلمش داره ولی یه چیزی به عنوان کسی که از کتابای تالکین فقط هابیت رو خونده توجه

- بیشتر
از آنجا که کس دیگری را نداشت تا با او صحبت کند، همیشه با خودش حرف می‌زد.
mehrad
روز خوشی برایم آرزو می‌کنی، یا منظورت این است که امروز روز خوشی است، چه من دلم بخواهد و چه نخواهد؛ یا این‌که امروز حالت خوش است؛ یا این‌که روزی است که می‌شود در آن خوش بود؟»
m.nadi
اگر بگردید البته معمولاً چیزی پیدا می‌کنید. اما چیزی که پیدا کرده‌اید همیشه دقیقا همان چیزی نیست که دنبالش می‌گشتید
shogun
به قول پدرم: «تا زنده‌ای امیدوار باش!»
shogun
ریشش هر دم دراز باد
F@R@Z
اگر خیلی از ماها به خوردن و شادی کردن و ترانه خواندن بیشتر بها می‌دادیم تا اندوختن طلا، آن وقت دنیای ما شادتر از این‌ها بود.
shogun
تورین گفت: «خوبی تو خیلی زیادتر از آن است که خودت می‌دانی، فرزندِ غربِ مهربان. و کمی شجاعت و کمی هم حکمت با آن مخلوط شده. اگر خیلی از ماها به خوردن و شادی کردن و ترانه خواندن بیشتر بها می‌دادیم تا اندوختن طلا، آن وقت دنیای ما شادتر از این‌ها بود. ولی چه غم‌انگیز، چه شاد، حالا باید ترک‌اش کنم. الوداع!»
mehrad
دماغ دراز هم بعضی وقت‌ها نعمت است
Soheyla
به سوی دره باز آی! ستاره بسی درخشان‌تر است از گوهر ماه بسی سفیدتر است از سیم گنج آتش اجاق در تاریک و روشن هوا بسی درخشنده‌تر است از طلا پس دنبال چه می‌گردی؟
mehrad
هم عقل و شعور دارد، هم بخت و اقبال و هم حلقه جادو - و هر سه تای این چیزها ثروت خیلی باارزشی است.
Soheyla
تک و تنها ماندن خیلی افتضاح است.»
Soheyla
تاریکی با چشم باز همان قدر ظلمانی بود که با چشم بسته.
Soheyla
مردم داخل تالار و بیرون آن شروع کردند به فریاد زدن. باراندازها پر از ازدحام جمعیتی شد که می‌دویدند. بعضی‌ها شروع به خواندن تکه‌هایی از ترانه‌های قدیمی کردند، ترانه‌های مربوط به شاه زیر کوه؛ این‌که نوه ترور برگشته بود و نه خود ترور، به هیچ وجه اهمیتی نداشت. دیگران هم به سرودخوانان پیوستند و صدای آنها بلند و پرشکوه روی دریاچه طنین انداخت.
caffeingraphic
. آن دوردورها، تنهاکوه در مرز افق دیده می‌شد. بر روی قله بلندش برف‌های آب نشده به رنگ سفید می‌درخشید. بیل‌بو گفت: «این طور است که برف بعد از آتش می‌بارد، و حتی کار اژدها جماعت هم یک روز تمام می‌شود!»
mehrad
ولی خوب، عجیب است تعریف چیزهای خوبی که آدم داشته و روزهای خوشی که گذرانده خیلی طول نمی‌کشد، و زیاد هم شنیدنی نیست؛ اما از چیزهای ناراحت کننده و دلهره‌آور و حتی فجیع، قصه خوبی درمی‌آید، و به هر حال تعریف کردنش کلی وقت می‌برد.
زوروجیرو
از این به بعد نیش صدایت می‌زنم.
کیان
گندالف نگاهی به او انداخت و گفت: «بیل‌بو عزیزم! تو یک چیزیت شده! تو همان هابیتی نیستی که قبلاً بودی.»
bilijacks
گندالف گفت: «هنوز جاده درازی در پیش داریم.» بیل‌بو گفت: «ولی این آخرین جاده است.»
bilijacks
گندالف داشت می‌گفت: «حالا دیگر زیاد طولی نمی‌کشد که جنگل تا حد زیادی امن‌تر می‌شود. امیدوارم حالا شمال سال‌های سال از شر آن ترس و وحشت در امان باشد. اما ای‌کاش که او از این دنیا رانده شده بود!» الروند گفت: «این اتفاق زمانی خواهد افتاد، ولی می‌ترسم در این دورانِ جهان یا تا چند دوره بعد به وقوع نپیوندد.»
bilijacks
تباه شد اژدها استخوان‌هاش توتیا زره‌اش خرد و شکسته جلال‌اش رفته بر باد! اما تیغ گیرد زنگار تاج و تخت نیست پایدار دل نبندید به قدرت ماندگار نیست ثروت!
bilijacks

حجم

۳۰۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

حجم

۳۰۹٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۵۰%
تومان