دانلود و خرید کتاب امینه، کبوتر حرم میریام هاری ترجمه محمد علی معیری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب امینه، کبوتر حرم اثر میریام هاری

کتاب امینه، کبوتر حرم

معرفی کتاب امینه، کبوتر حرم

کتاب امینه، کبوتر حرم نوشتهٔ میریام هاری و ترجمهٔ محمدعلی معیری است. انتشارات علمی و فرهنگی این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است.

درباره کتاب امینه، کبوتر حرم

کتاب امینه، کبوتر حرم حاوی یک رمان معاصر فرانسوی است که داستانی عاشقانه را از منظری متفاوت روایت می‌کند؛ داستان وصال و جدایی‌های پی‌درپی و داستان شیرین شاعرانهٔ عشق یکی از مه‌پیکران پرده‌نشین خاورزمین به یک سپاهی از دیار باختر. نویسنده، ماجرای دلدادگی و بی‌قراری و دوران وصال و جدایی آنان را در دمشق به‌شیوه‌ای شیوا نقش زده است. میریام هاری برخی آداب‌ورسوم و معتقدات مردم هر دو سرزمین را نقد و زندگی زندانیان حرم را به‌خوبی نمایان کرده است. داستان عشق میان دختر «پاشا»، شاهزاده‌خانم زیبای مسلمان و افسری مسیحی به نام ستوان «داربل» را که بر اساس قوانین اسلام هیچ‌وقت نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند، می‌خوانید؛ مگر اینکه داربل به دین اسلام درآید. میریام هاری، نویسنده و شرق‌شناس فرانسوی، پس از سفرهای درازمدتش به خاورمیانه و دیدن تفاوت‌های زنان مسلمان و اروپایی، این کتاب را نوشت. این رمان با زبانی شاعرانه، ادبی و تغزلی به قلم محمدعلی معیری به پارسی برگردانده شده است.

خواندن کتاب امینه، کبوتر حرم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی قرن ۲۰ فرانسه و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره میریام هاری

میریام هاری (Myriam Harry‎) در ۲۱ فوریهٔ ۱۸۶۹ به دنیا آمد و در ۱۰ مارس ۱۹۵۸ درگذشت. او نویسنده و سفرنامه‌نویس زن اهل فرانسه بود که برای نگارش کتاب «فتح اورشلیم» (La Conquête de Jérusalem) برندهٔ جایزهٔ فمینا در سال ۱۹۰۴ شد. این نویسنده در اورشلیم به دنیا آمد و دوران کودکی را در زادگاهش به سر برد. او عاشق مشرق‌زمین و به‌ویژه اورشلیم و لبنان و سوریه بود و بیش از نیمی از زندگی خود را در کشورهای اسلامی، عربستان و آفریقا گذراند؛ سفری هم به ایران کرد و آثار تاریخی اصفهان و شیراز در او تأثیر به‌سزایی بخشید. جایزهٔ فمینا که توسط ۲۲ نویسندهٔ مجلهٔ «La Vie Heureude» به نویسنده‌ای داده می‌شود، به‌خاطر او بنیان‌گذاری شد و در سال ۱۹۰۴ برای نخستین‌بار به او تعلق گرفت. «امینه، کبوتر حرم» نام یکی از آثار داستانی این نویسنده است.

بخشی از کتاب امینه، کبوتر حرم

«پاشا بر آن سر است که چندی دمشق را ترک گوییم. هرساله این فصل را برای تماشای بهار و شکفتن شکوفه‌ها به بوادو بولنی می‌رفتیم، ولی امسال به املاکی خواهیم رفت که در کنار دریاچهٔ طبریه و آبشارهای رود اردن داریم و زینب را نیز که وضع حملش نزدیک است، با خود خواهیم برد، زیرا آب‌وهوای آنجا برای مزاجش مناسب‌تر و همه چیز برایش آماده‌تر است. اگر دوری ژان نبود، در این سفر به من خوش می‌گذشت. سال‌هاست که دشت "جلیل" را ندیده‌ام. هوای صاف و آفتاب ملایمش جان‌پرور است. آرامش و شفافی دریاچه و زیبایی تپه‌هایش هرگز از یادم نمی‌رود و دشت حاصلخیز و خرم و باغ‌های مصفا و پرمیوه‌اش از کودکی دلم را اسیر دارند. از پرتقال‌های گل‌رنگش هنوز خون فراعنهٔ عاشق‌پیشه می‌چکد و از گل‌های شادابش بوی طرهٔ کلئوپاتر به مشام می‌رسد.

دلم می‌خواست بهار را کنار ژان در آن سرزمین بهشت‌آیین به سر می‌بردم.

خدایا، برای ما نیز روزی خواهد رسید که آزادانه بازوی یار را گرفته، در راه نیک‌بختی پا نهیم؟...

ماندنمان دو ماه به طول خواهد انجامید و پاشا اجازه داده است کتباً جامه و کفش و دیگر لوازم آرایش برای خود سفارش دهیم و این خود وسیله‌ای است که بتوانم با ژان مکاتبه داشته باشم. چون در آغوشش از درد هجران آینده می‌نالیدم، مژده‌ام داد که تا سه هفتهٔ دیگر با هیئت اعزامی برای تعیین خطوط مرزی بین سوریه و فلسطین به طبریه خواهد آمد و شاید گذارش به املاک ما نیز بیفتد.

یک روز به حرکت مانده، با زحمت بسیار در یکی از اتاق‌های خیاط‌خانهٔ کلر، دقیقه‌ای چند باهم به سر بردیم و به شتاب نقشهٔ آینده را طرح کردیم. قرار بر این شد که ام‌کلثوم به بهانهٔ معالجهٔ پادردش به چشمه‌های معدنی برود که در ساحل دیگر دریاچه واقع است، من نیز به بهانهٔ گردش همراه وی بروم و هنگام عبور از شهر، نامه‌های خود را به رئیس بانک که از دوستان صمیمی ژان است، داده، پاسخ آن‌ها را چند روز بعد دریافت دارم.

ژان درحالی‌که مرا به روی سینه می‌فشرد و انگشتانم را یک‌به‌یک به دهان می‌گرفت، گفت: "بااین‌حال، اگر جدایی‌ات را تحمل نتوانستم و صبر از کفم به در شد، شبی آمده، تو را خواهم ربود."

با لبخندی رضایت خود را به وی اظهار داشتم، زیرا از اوان زندگی این فکر را در سر می‌پروردم و اگر ژان چنین می‌کرد، آرزوی دیرینم برآورده می‌شد.

ناگهان در را آهسته کوبیدند و دانستیم که باید از هم جدا شویم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۶۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

حجم

۱۶۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۴۸ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان