دانلود و خرید کتاب افسانه های این ور آب
تصویر جلد کتاب افسانه های این ور آب

کتاب افسانه های این ور آب

گردآورنده:محمدرضا شمس
انتشارات:نشر افق
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب افسانه های این ور آب

کتاب افسانه های این ور آب حاصل گردآوری محمدرضا شمس است. نشر افق این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این افسانه‌ها برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است.

درباره کتاب افسانه های این ور آب

افسانه‌های موجود در کتاب افسانه های این ور آب از ایران انتخاب شده است. محمدرضا شمس که گردآورندهٔ این افسانه‌هاست، روایت‌هایی متفاوت با هم را جمع کرده است. شخصیت‌های داستان‌های کتاب «افسانه‌های این ور آب»، فرازوفرود دنیا را می‌بینند و رنج‌های بسیاری را تحمل می‌کنند، اما دست از تلاش نمی‌کشند. این شخصیت‌ها در رویارویی با مشکلات، صبر و بردباری پیشه می‌کنند تا اینکه در نهایت سایهٔ همای سعادت و خوشبختی بر روی سر آن‌ها می‌افتد. عنوان بعضی از افسانه‌های کتاب حاضر عبارت است از «داشت و نداشت»، «قرقره، دوک و سوزن»، «عقاب و موش و آهو»، «کک به تنور»، «روباه و خرچنگ و لاک‌پشت»، «خروس گردوخور» و «مهمان‌های ناخوانده».

خواندن کتاب افسانه های این ور آب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ کودکان و نوجوانان پیشنهاد می‌کنیم.

درباره محمدرضا شمس

محمدرضا شمس، نویسنده، پژوهشگر، مترجم و مدرسی ایرانی است که در سال ۱۳۳۶ به دنیا آمده است. اولین کتاب او با عنوان «اگر این چوب مال من بود» در سال ۱۳۶۴ منتشر شد. این نویسنده جوایز متعددی را در طول سال‌های کاری خود دریافت کرده است؛ مانند لوح شورای کتاب کودک و دیپلم افتخار ‌IBBY برای کتاب «دیوانه و چاه»، نشان کلاغ سفید کتابخانهٔ مونیخ برای کتاب «تنبل پهلوان» در سال ۲۰۱۱، دیپلم افتخار نویسندهٔ برتر چهل سال (۱۳۵۷ - ۱۳۹۰) گروه کتاب‌های تصویری مرکز مطالعات ادبیات کودک دانشگاه شیراز و نامزدی جایزهٔ آسترید لینگرن ۲۰۲۰ از سوی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان. او از کودکی علاقهٔ بسیاری به خواندن کتاب داشت، اما به‌خاطر کم‌بودن تعداد کتاب‌های کودک بیشتر آثار نظم و نثر کلاسیک را مطالعه می‌کرد. در کتاب «پهلوان پنبه» به قلم او می‌بینیم که به‌سراغ آثار کلاسیک ایران رفته است.

بخشی از کتاب افسانه های این ور آب

«"روباه و لک‌لک"

در زمان‌های خیلی دور، روباه و لک‌لک با هم دوست بودند. روزی روباه، لک‌لک را به مهمانی دعوت کرد. لک‌لک به خانهٔ او رفت. روباه، غذا را در بشقاب تختی ریخت و روی سفره گذاشت و به لک‌لک گفت: «بفرما، بخور! خیلی خوشمزه است.»

لک‌لک هر کاری کرد، نتوانست بخورد، چون منقارش خیلی بلند بود. روباه زود غذایش را تمام کرد. آخر هم ظرف را لیسید.

لک‌لک گرسنه ماند و تصمیم گرفت دیر یا زود جواب کار روباه را بدهد.

یک روز روباه را به مهمانی دعوت کرد. روباه به خانهٔ لک‌لک رفت. لک‌لک غذای خوشمزه‌ای پخته بود. غذا را توی تُنگ درازی ریخت و آورد. دهانهٔ تنگ، به اندازهٔ منقار لک‌لک بود.

لک‌لک گفت: «بخور، روباه‌جان! غذات سرد می‌شه!»

روباه هر چه کرد، نتوانست بخورد، چون پوزه‌اش توی تنگ نمی‌رفت.

لک‌لک بی‌توجه به روباه، منقار خود را داخل تنگ برد و تا جا داشت خورد و گفت: «روباه‌جان، بخور! چرا تعارف می‌کنی؟»

روباه با ناامیدی گفت: «خیلی ممنون، به اندازهٔ کافی خوردم!»

روباه از این کار لک‌لک خیلی ناراحت شد و تصمیم گرفت هر طور شده، تلافی کند. روزی به او گفت: «بیا بریم روباه‌بازی! خیلی بامزه است!»

لک‌لک قبول کرد. با هم به میدانی رفتند. روباه گفت: «دوست عزیزم! بیا بازی رو شروع کنیم. تو دم من رو محکم نگه‌دار و تا نگفته‌ام، ول نکن.»

لک‌لک، دم روباه را گرفت. روباه فوری شروع کرد به دویدن و چرخیدن، از چمن‌زار به زمین خشک و از زمین خشک به چمن‌زار. آن‌قدر دوید و لک‌لک را روی زمین کشید که بدن لک‌لک پر از زخم شد. لک‌لک که خیلی ترسیده بود داد زد: «دوست عزیزم! بسه، روباه‌بازی رو یاد گرفتم.»

روباه ایستاد و پشت‌سرش را نگاه کرد؛ دید یک پر هم روی بدن لک‌لک نمانده است و گوشت بدنش دیده می‌شود.

چند روز بعد که زخم‌های لک‌لک خوب شدند و پرهاش بلند شدند، سراغ روباه رفت و گفت: «حالا نوبت لک‌لک‌بازیه. بیا بریم که خیلی کیف داره!»

روباه قبول کرد. دوباره به میدان رفتند. لک‌لک گفت: «روباه‌جان! پشت من بشین و خودت رو محکم نگه‌دار.»

روباه پشت او نشست. لک‌لک پر زد و بالا رفت و از روباه پرسید: «زمین رو می‌بینی؟»

روباه جواب داد: «بله، می‌بینم.»

لک‌لک بالا و بالاتر رفت و از زمین دور و دورتر شد. بالاخره روباه گفت: «لک‌لک‌جان! دیگه بیشتر از این بالا نرو، من می‌ترسم. زمین رو هم نمی‌بینم.»

لک‌لک گفت: «خب، حالا وقتشه.» و روباه را پایین انداخت. روباه فریاد زد: «وای، الان می‌میرم. کاش توی آب یا روی کاه بیفتم.»

ولی درست روی زمین خشک و سخت افتاد و خُرد و خمیر شد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۵٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

حجم

۵٫۳ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۵۶ صفحه

قیمت:
۱۵۰,۰۰۰
تومان