کتاب فرهنگ چین، هنر
معرفی کتاب فرهنگ چین، هنر
کتاب فرهنگ چین، هنر نوشتهٔ لیو چیان گونگ و ترجمهٔ موآنگ لو است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب در حوزهٔ تاریخ و هنر را منتشر کرده است.
درباره کتاب فرهنگ چین، هنر
لیو چیان گونگ در کتاب فرهنگ چین، هنر بیان کرده است که انواع هنر با ظهور بشر به وجود آمده و پیشرفت آن نیز هنوز ادامه دارد. هنرهای چینی از میان تمدنهای جهان انواع چشمگیر و منحصربهفرد خود را دارند. این نوع ویژگیهای خاص هنرهای ملت چین را میتوان با مفهوم «فنگ گو» به معنای «باد و اسکلت» توصیف کرد. در حقیقت، میتوان «فنگ گو» را محور هنرهای چینی دانست. «فنگ گو» به معنای «باد و اسکلت» بهترتیب نماد «حرکت» و «ثبات» و بیانگر هماهنگی میان آنهاست. طبیعت همیشه در حال تغییر و حرکت است و جانداران نیز همینطور هستند. تغییر و حرکت نماد چرخش عادی طبیعت و وجود حیات است. آثار «آگوست رودن»، مجسمهساز معروف فرانسوی، ظاهراً ایستاست، اما بیانگر الگوهای مختلف حرکات است. نظریهٔ هنری او به این شکل است که حرکات و تغییراتْ ماهیت عالم است و تنها آثار بیانگر الگوهای مختلف جنبشها میتواند زندگی، روح و ماهیت نهفته در طبیعت را نشان دهد (چکیدهای از کتاب نظرات هنری آگوست رودن). تندیسهای چینی نیز همین مشخصات را در بر دارد که از میان آنها میتوان به تندیس برنزی اسب دوندهی سلسلهٔ هان اشاره کرد. این رابطهٔ نسبت حرکت به ایستا بودن در همهٔ انواع هنرهای چینی از جمله خوشنویسی، نقاشی، تندیس، موسیقی، رقص و اپرا وجود دارد. برای مثال، فونتهای «تسائو شو» (فونت شکسته) و «کای شو» (خط عادی) در خوشنویسی و کوه و پرندگان در نقاشی بهترتیب نماد حرکت و ثبات از لحاظ هنری هستند. در حقیقت، حرکت و ثبات در هنرهای چینی نسبی و همیشه توأم با یکدیگر هستند؛ مثلاً، در نقاشیهای سنتی چین، معمولاً کوه توأم با طوفان و مناظر بهاری توأم با پرنده تصویر میشود. خوشنویسی و نقاشی سنتی چین هنرهای مطلوبی برای انعکاس مفهوم «فنگ گو» و هماهنگی حرکت و ثبات به شمار میروند. از این لحاظ، خوشنویسی و نقاشی با رقص یکسان هستند. میتوان گفت همهٔ تأثیرات خوشنویسی و نقاشی، به نوعی، از نتایج هماهنگی دو عنصر «فنگ» به معنای «باد» و «گو» به معنای «اسکلت»، که در آثار خوشنویسی و نقاشی نهفته است، محسوب میشوند. این دو عنصر زیباییهای خود را دارند و در صورت هماهنگی و ادغام زیباییهای آنها، نوعی زیبایی هنری منحصربهفرد در این هنرها به میان میآید. از سوی دیگر، «فنگ» و «گو» را نیز میتوان نماد مفاهیم «بودن» یا حقیقت و «نبودن» یا تخیل در هنرهای چینی دانست.
خواندن کتاب فرهنگ چین، هنر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شناخت هنر چین پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرهنگ چین، هنر
«در دورانهای بعدی، میتوانیم در بسیاری از آثار فرهنگی و تاریخی، صحنههای رقص در قدیم را ببینیم، مانند تعداد زیادی از رقصندگان نقاشیشده در نقاشی دیواری دون هوانگ. این رقصندگان به رقصندگان آسمانی و رقصندگان زندگی عمومی تقسیم شدهاند. رقصندگان آسمانی در نقشهایی دیده میشوند که صحنههای زندگی مردم آسمانی در دین بودا را نشان میدهد. بنا بر تشریحات نوشتههای دین بودا، سلطنت آسمانی بهشت پر از آواز و رقص، پر از شادی و خوشحالی است. در سلطنت آسمانی، که در نقاشی دیواری دون هوانگ ترسیم شده، رقصندهٔ پیشقدم با نام فِی تیان در آسمان به صورت سبک و آزاد میرقصد و دیگر رقصندگان در تالار سلطنت میرقصند و خوانندگان میخوانند و فضایی بسیار شاد و بیدغدغه را ایجاد میکنند. برخی از نمایشهای این آوازخوانان و رقصندگان بر اساس نوشتههای دین بودا و برخی بر اساس زندگی واقعی تولید شده است. رقصندگان زندگی عمومی در مقابل رقصندگان سلطنت آسمانی بوده و بیشتر در نقاشیهایی آواز و رقص دیده میشود که صحنههای تقدیم پیشکشها برای خدایان به تصویر درآمده است. برای مثال، در دویستوهفتادوپنجمین غار، یعنی «موگای»، نقاشی آواز و رقص تقدیمکنندگان دیده میشود. در سمت راست، سه نفر جداگانه ساز شنگ، «پی پا» و «کونگ هوو» مینوازند و در سمت چپ، دو نفر زیر درخت در مقابل یکدیگر میرقصند و بدن خود را نرم و پای خود را خم میکنند. صحنه بسیار زنده و واقعی نشان داده شده است. از این نقاشیها میتوانیم واقعیت رقص باستان و هنر موسیقی و رقص در دوران قدیم را ببینیم.
با نگرش تاریخی بر توسعهٔ رقص، چین از بالا و پایینها و از فراز و نشیبهای بسیاری عبور کرده است. «رقص با موسیقی در سلسلهٔ جو غربی» نخستین اوج در تاریخ توسعهٔ رقص چین محسوب میشود. رقص دانشمندان و رقص سربازان، که به شکلی باشکوه از پادشاهان ستایش میکنند؛ «رقص سلطنتی سلسلهٔ تانگ» به طور کامل و گسترده رونق یافته که در این میان، رقص «پوا ژن یویه» به معنی آهنگ شکست دشمنان و «رقص برهمن» شهرت بسیاری دارند. در سلسلهٔ تانگ، رقص مردانه و رقص نرم وجود داشت. پس از سلسلههای سونگ و یوان، رقص در میان عموم همچنان رایج بوده، ولی رقصهای کلاسیک، که در سلسلههای گذشته رونق یافته بود، دیگر رواج نیافت و به جای آن، رقصهای اپرا رونق یافت. رقص اپرا در سلسلههای مینگ و چینگ کامل و به موضوع اصلی دو عنصره از چهار روش نمایش اپرا با اسم «حرکات» و «رفتارهای مقاومتی» تبدیل شد. حرکات و رفتارهای مقاومتی مانند تکان دادن پرهای قرقاول در بالای سر، تکان دادن دو بال کلاه، تکان دادن مو، پشت سر هم معلق زدن، و دیگر رقصهای پیچیدهْ نمایش اپرای پرنفوذتری میسازد. رقص به عنوان هنر نمایش تئاتری مستقل پس از دههٔ پنجم قرن بیستم بهتدریج در چین پخته شد. در پایان دههٔ هفتم قرن بیستم و پس از اجرای سیاست اصلاحات و درهای باز در چین، رقص مدرن غربی با اشکال مختلف وارد چین شد و در رقص سنتی چین تأثیر گذاشت. اکنون در محافل رقص چین، رقص سنتی، رقص مدرن و رقص ترکیبی شرقی و غربی دیده میشود و هنر رقص را رنگارنگ میسازد.»
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه
حجم
۲٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۷ صفحه