کتاب رهایی از افسار زمان
معرفی کتاب رهایی از افسار زمان
کتاب رهایی از افسار زمان نوشتهٔ لارا وندرکام و ترجمهٔ اسما سجادی است و انتشارات راوشید آن را منتشر کرده است. با خواندن این کتاب متوجه میشویم چطور از مشغلههای ملالآور بکاهیم و به کارهای مفید بیشتری برسیم.
درباره کتاب رهایی از افسار زمان
اغب ما مدام احساس میکنیم که از بقیه عقب ماندهایم، مطمئن نیستیم که چطور باید از اسارت مشغلهها خلاص شویم. در کتاب رهایی از افسار زمان، خانم لورا واندرکام برخلاف دیگر مربیان مدیریت زمان باور دارد که برای رسیدگی به کارهای بیشتر میبایست ابتدا احساس کنیم که تمام زمان موجود در دنیا را داریم!
در کتاب رهایی از افسار زمان، خانم واندرکام هفت اصل هوشمندانه را آشکار میکند که اکثر مردمان کممشغله و خونسرد رعایت میکنند. او ذهنیتی را به ما میآموزد تا به آسانی در طول شلوغترین روزهای زندگی هم احساس آسایش کنیم و همچنین ابزارهایی در اختیارمان قرار میدهد تا بدون سراسیمگی و شتابزدگی بتوانیم به کارهای بیشتری رسیدگی کنیم.
در اینجا با شخصیتهای زیر آشنا خواهید شد:
ـ یک مدیر دبستان که میفهمد چطور باید زمان بیشتری را صرف آموزش معلمان و زمان کمتری را صرف نظارت بر بوفههای مدرسه کند.
ـ یک مدیر شرکت تجاری که فضای باز بزرگی برای ملاقاتها در تقویم کاریاش در نظر میگیرد، حتی با وجود اینکه به شدت مشغول مدیریت تیمهایی از چندین قارهٔ جهان است.
ـ یک مدیرعامل که کارهای تمرکزیاش را صبح زود با یک فنجان قهوه در کافه شروع میکند تا در طول روز بتواند ذهنی گشوده و ذهنی شفاف داشته باشد.
ـ یک هنرمند که بر سدّ محکم خلاقیت خود غلبه میکند و با برخوردی آرامتر و نه پرتوقع از خودش به فرازهای تازهای از بهرهوری میرسد.
راهبردهای پیشنهادی در کتاب رهایی از افسار زمان میتواند به هر کسی که زندگیاش از کنترل خارج شده کمک کند، اما در صورتی سودمند خواهد بود که واقعاً دوست داشته باشید مسیر حرفهای، روابط بینفردی و شادکامی شخصی را به سطحی والاتر ببرید.
خانم واندرکام این کتاب را با بینشهایی از چندین شخصیت پرمشغله و در عین حال آسودهخاطر غنی کرده تا نهتنها الهامبخش داشتن سبک زندگی پربار و نوآورانه باشد، بلکه امکانی فراهم کند تا از لحظهلحظه وجودمان لذت ببریم.
خواندن کتاب رهایی از افسار زمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران کتابهای موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رهایی از افسار زمان
«رابرت کافمن به مدت بیست سال مدیر مدرسه بود. در این مدت او این حقیقت را کشف کرد که موفقیت در هر زمینهای نیازمند ارادهٔ قوی و مطالبهگریست. او میگوید: "بنظر من مشکل آدمها این است که زیادی فکر میکنند. " مدیریت مدرسه او را مجبور میکرد که پیوسته روی بحرانهای پیشرو تمرکز کند. مشکل اینجا بود که بعد از گذراندن یک روز پر از بحران، او متوجه میشد با معلمی که برای درسی که دانشآموزان کمی آن را یاد گرفتهاند، در خواست کلاس جبرانی داشت، هماهنگیهای لازم را انجام ندادهاست. کارهای ضروری، کارهای مهم را عقب میاندازند و کارهای مهم انجام نمیشوند.
به لطف دو دهه تجربه در مدیریت مدرسه، کافمن تصور میکرد که از مدیران دیگر کاردرستتر است. اما وقتی که در سال ۲۰۱۶ مدیر مدرسهٔ ابتدایی هیلساید در شهر میشیگان شد، میدانست که به شکلهای مختلفی دچار چالش خواهد شد. تعداد دانش آموزان انگلیسی زبان این مدرسه بسیار زیاد بود. او میخواست زمانی پیدا کند تا حمایت خود را به معلمان خوب مدرسه نشان بدهد و آنهایی را که نیاز به کمک دارند، راهنمایی کند. او قصد داشت انرژی خود را روی افزایش بازدهی دانشآموزان متمرکز کند و اجازه ندهد پیشآمدهایی مانند تاخیر اتوبوس مدرسه یا ترکیدن لولههای آب روی روند تاثیر منفی بگذارد.
بنابراین در اواخر سال ۲۰۱۶، کافمن پروژهٔ ملی نوآورانهای را امضا کرد که او را موظف میکرد برنامههای روزانه خود را بصورت ترتیبی در یک فایل کامپیوتری ثبت کند. این برنامهٔ پیشرفته و حرفهای حیرتانگیز، بر اساس این باور طراحی شده بود که زمان یک دیر، بطور فوقالعادهای مهم و ارزشمند است. یک معلم میتواند کنترل بیست و پنج دانش آموز را در کلاس درس خود به عهده بگیرد اما یک مدیر باید کنترل تمام مدرسه را در دست داشته باشد. اما برای اینکه یک مدیر بتواند زمان خود را در بخشهای مختلف مورد نیاز، تقسیمبندی کند، قبل از هر چیز باید بداند که زمانش چطور صرف میشود. در نتیجه میتواند زمان خود را برای کارهایی اختصاص بدهد که به بهترین شکل از پس آنها بر میآید. و در آخر باید به سراغ کار مشکل برنامهریزی روزانه برود تا مطمئن شود که اهداف بزرگ او بازتاب درستی در نحوه تقسیمبندی ساعتهای روزانه داشته است.
کافمن که خود را یک عاشق یادگیری میداند، در رسیدن به این اطلاعات و نتایج مشتاق بود. وقتی که او مراحل اولیهٔ کار با نرمافزار ثبت برنامه را انجام داد، یک آقای محترم کت و شلوار مشکی به مدرسهٔ هیلساید آمد تا فعالیتهای کافمن را در طول هفته نظارت کند. بوسل، انگار که کارمند کافمن باشد، تمام حرکات او را در فواصل زمانی پنج دقیقهای ثبت میکرد. حتی خوردن میان وعده و نوشیدنی در وقتهای استراحت هم ثبت میشد.
او کافمن را در اتاق غذاخوری و تمام جلسات مدرسه همراهی میکرد. کافمن در این یک هفته ما مشکلات انضباطی بسیار زیادی مواجه شد و او تمام اینها را مینوشت. مشکلات پیشبینی نشدهای که معلمان در تلاش برای خلق یک اثر خوب و متفاوت در یادداشتها از خود به جا میگذاشتند. کافمن تمام کارکنان را از قبل برای اجرای پروژه آماده و توجیه کرده بود. با این حال چیزی که ناظر پروژه در دفترچه خود نوشت این بود: آنها هنوز مصرانه کنجکاو هستند که در مورد پروژه اطلاعات کسب کنند. بعضی از آنها سعی کردند که ناظر را به مکالمهای بکشانند تا اطلاعاتی از او بگیرند اما تلاششان بیفایده بود چون او ماموریت داشت هیچ حرفی به آنها نزند.»
حجم
۳۲۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۳۲۲٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه