کتاب کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ
معرفی کتاب کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ
کتاب کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ نوشتۀ اوریزا هیراتا با ترجمۀ نگار خلیلی در نشر نی به چاپ رسیده است. این کتاب، نمایشنامهای طنزآمیز دربارۀ رهبران شرق و غرب جهان پس از جنگ جهانی دوم است که در یالتا جمع شدهاند تا برای سرنوشت جهان پس از جنگ تصمیم بگیرند.
درباره کتاب کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ
کنفرانس یالتا یکی از نمایشنامههای مهم هیراتاست که در ۲۰۰۲ با زبانی طنزآمیز دربارهٔ تصمیمگیری بزرگترین رهبران شرق و غرب پس از جنگ جهانی دوم نوشته شده است. کنفرانس یالتا که کنفرانس کریمه نیز خوانده میشود، چند ماه پیش از پایان جنگ جهانی دوم در فوریهٔ ۱۹۴۵ بهمدت ۸ روز در یالتا، واقع در شبه جزیرهٔ کریمه، در ساحل دریای سیاه برگزار شد. در این کنفرانس فرانکلین روزولت رئیسجمهور آمریکا و وینستن چرچیل نخستوزیر بریتانیا از یک سو و استالین رهبر شوروی از سوی دیگر دربارهٔ سرنوشت جهان و بهویژه اروپای پس از جنگ به بحث پرداختند. درواقع، کنفرانس یالتا نوعی تقسیم جهان میان فاتحان جنگ جهانی دوم بود و باعث شد جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شود.
هیراتا قطار هیچوپوچ را در ۱۹۹۱ با اقتباس از اثر معروف هیاکن اوچیدا، قطار احمق، نوشت. قطار احمق مجموعه سفرنامههایی است که از ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۵ با زبانی طنزآمیز دربارهٔ مسافرت با قطار نوشته شده است. جملهٔ «کاری ندارم بکنم؛ اما فکر میکنم باید با قطار به اوساکا بروم» از این کتاب شهرت بسیاری در ژاپن دارد.
شخصیتهای این نمایشنامه ۳ نفر هستند: استالین، چرچیل و روزولت. پیش از شروع نمایش، استالین از سمت راست صحنه وارد میشود، برای خودش یک فنجان چای میریزد و با شکلات میخورد. هنگام شروع نمایش، روزولت که جعبهای شکلات در دست دارد از سمت چپ صحنه وارد میشود...
خواندن کتاب کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
به همۀ دوستداران نمایشنامه با محتوای طنز و تاریخی پیشنهاد میکنیم.
درباره اُریزا هیراتا
اُریزا هیراتا متولد ۱۹۶۲ در توکیو، نمایشنامهنویس، کارگردان و یکی از چهرههای مهم تئاتر معاصر ژاپن است. شهرت او عمدتاً بهدلیل خلق آثاری است که از مقولهٔ «تئاتر محاورهای معاصر» یا بهقول منتقدان «درام آرام» محسوب میشوند. هیراتا از کالج آموزش عمومی دانشگاه بینالمللی مسیحی فارغالتحصیل شد و سپس تئاتر سئینندان (گروه جوانان) را برای گسترش «تئاتر محاورهای معاصر» تأسیس کرد. او همچنین مدیر هنری تئاتر کومابا آگورا و مرکز هنرهای بینالمللی کینوساکی است.
تئاتر محاورهای معاصر سبکی نمایشی است که هیراتا در دههٔ ۱۹۸۰ در پاسخ به تئاتر بزمی ژاپن به وجود آورد. در این سبک، شخصیتها اغلب طبیعی و به زبان محاوره صحبت میکنند و از محدودیتهای زبان ژاپنی که بهزعم هیراتا ظرفیت کمی برای پذیرش «دیالوگ» دارد، فراتر میروند. هیراتا در جستوجوی زبان نویی است که امکان ارتباط شفاهی را میسر کند تا نمایشها بهجای «مکالمه»، ساختار دیالوگمحور پیدا کنند. تغییرات زبانی در نمایشنامههای او به تغییرات فرمی منجر میشود. این سبک نمایشی تنه به رئالیسم میزند؛ اما هیراتا از تئاتر محاورهای معاصر نام میبرد تا با درام غربی اشتباه گرفته نشود و نشاندهندهٔ زبان و فرهنگ معمولی مردم ژاپن باشد.
اولین نمایشنامهٔ هیراتا با نام شهروندان سئول، در ۱۹۸۹ به نمایش درآمد و هنوز هم یکی از نمایشنامههای مشهور اوست. او یادداشتهای توکیو را در ۱۹۹۴ روی صحنه برد که پرافتخارترین و شناختهشدهترین کارش به شمار میرود. هیراتا برای آثارش، جوایز و افتخارات فراوانی کسب کرده و همچنین از طریق کارگاهها و پروژههای مشترک بینالمللی با هنرمندان بسیاری از فرانسه، کره، ایتالیا، امریکا، ایران و... همکاری کرده است.
بخشی از کتاب کنفرانس یالتا و قطار هیچ و پوچ
«استالین:چقدر از دیدنتون خوشحالم، آقای رئیسجمهور.
روزولت:من هم همینطور، جناب. خیلی وقته که ندیدمتون.
استالین:تا این شهر دورافتادهٔ روسیه هم کلی راه اومدین!
روزولت:خوشحالم که سالم و سرحال میبینمتون، آقای دبیرکل.
استالین:سلامتی نقطهٔ قوت منه.
روزولت:چرچیل هنوز نیومده؟
استالین:تا اونجا که خبر دارم، نه.
روزولت:شنیدم باز وزن اضافه کرده!
استالین:وینستن؟
روزولت:بله!
استالین:عجب! چطور میتونه تو شرایط جنگی وزن اضافه کنه؟
روزولت:چه میدونم.
استالین:آدم هیچوقت نباید به یه کاپیتالیست اعتماد کنه.
روزولت:شاید چرچیل کاپیتالیست باشه اما شما نمیتونین زود چنین نتیجهای بگیرید.
استالین:زنده باد انقلاب پرولتری!
روزولت:معذرت میخوام ولی کشور ما هم کاپیتالیستیه!
استالین:بله! بله! شما هم، شما هم.
روزولت:مراقب باشین چی میگین!
استالین:منظور بدی نداشتم. بفرمایین بشینین.
روزولت:بله، ممنونم.
هر دو مینشینند. روزولت برای خودش چای میریزد.
روزولت:کس نریزد چای من جز دست و جز انگشت من.
هر دو چای مینوشند. چرچیل از سمت چپ صحنه وارد میشود.
چرچیل:آقایون.
استالین:وینستن.
چرچیل:بابت تأخیرم عذر میخوام.
استالین:خاراشو، خاراشو.
چرچیل:اسپاسیبا، اسپاسیبا.
روزولتاینطور که معلومه حملات هوایی شما دارن کم میشن، جناب وینستن.
چرچیل:با تشکر از یانکیها، بله.
روزولت:دوران سختی رو پشت سر گذاشتین. میبینم که یه مقدار هم وزن کم کردین.
چرچیل:اوه! چند پوند!
استالین:صبر کنید ببینم!
روزولت:چی شده؟
استالین:آخه ایشون که چاقه! سانت به سانتش چاقه.
روزولت:بستگی داره چطور بهش نگاه کنی.
چرچیل:دقیقاً.»
حجم
۱۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۱۱۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه