کتاب شرط بندی روی اسب بازنده
معرفی کتاب شرط بندی روی اسب بازنده
کتاب الکترونیکی «شرط بندی روی اسب بازنده» اثری است از رابرت کیوساکی که با ترجمهٔ عفت عالی مراد خرم آباد در انتشارات طاهریان چاپ شده است. این کتاب مدرسه و دانشگاه را آدرس اشتباهی برای پولدارشدن و خوشحالشدن میداند و تلاش میکند مسیر درست رسیدن به آنها را به ما نشان دهد.
درباره کتاب شرط بندی روی اسب بازنده
هدف این کتاب آشکارسازی این موضوع است که چگونه سیستم آموزشی به طور جداگانه بر هر یک از ما تأثیر گذاشته است و چگونه بر جوانان امروزی تأثیر میگذارد. قرار است آشکار شود که چرا تغییر خودمان و تغییر سیستم دشوار بوده است و اکنون چه کاری میتوانیم انجام دهیم تا هر دو را تنها با اندکی تلاش تغییر دهیم. این تغییر میتواند در درون هر یک از ما آغاز شود. میتوانیم هم عادات ناتوانکننده غلبه بر خودمان و هم شیوههای تفکری را که به ما آموختهاند، فراموش کنیم. در این فرایند، از موفقیت در زندگیمان لذت خواهیم برد و به جوانان خود الگوهایی را ارائه خواهیم داد که برای رسیدن به موفقیت در دوران بزرگسالی نیاز دارند. شرطبندی روی اسب بازنده پیچوخمهای این مسیر را به شما نشان خواهد داد.
کتاب شرط بندی روی اسب بازنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این اثر به دوستداران کتابهایی با موضوع کسبوکار، مدیریت، کارآفرینی و بازاریابی پیشنهاد میشود.
درباره رابرت کیوساکی
رابرت کیوساکی از یک خانوادهٔ دورگهٔ ژاپنی - آمریکایی، در هاوایی به دنیا آمد. او پس از پایان دورهٔ دبیرستان، در نیویورک به ادامهٔ تحصیل پرداخت و پس از به پایانرساندن دانشگاه، به نیروی تفنگداران دریایی آمریکا پیوست. بهعنوان افسر و خلبان هلیکوپترهای سنگین نظامی در جنگ ویتنام حضور داشت. پس از بازگشت از ویتنام و در سال ۱۹۷۷ شرکتی را تأسیس کرد و به تولید کیف پول مردانه از نایلون و ولکرو پرداخت. در ادامهٔ زندگی حرفهای خود، مؤسسهای به نام مؤسسهٔ بینالمللی آموزش تأسیس کرد و به آموزش تجارت و سرمایهگذاری در ۷ کشور جهان پرداخت. این تاجر موفق در ۴۷سالگی به سرمایهگذاری روی آورد و در این حوزه هم بسیار موفق عمل کرد. رابرت کیوساکی کلاسهایی برگزار میکند و در آنها از سرمایهگذاری با بالاترین بهره و کمترین ریسک و همچنین نحوهٔ بیدارشدن نبوغ مالی در افراد میگوید. «جوان و پولدار بازنشسته شوید» یکی از آثار مکتوب او است.
بخشی از کتاب شرط بندی روی اسب بازنده
«پاسخ این سوال را نه با نگاهی دقیق به چیزی که در مدرسه یاد گرفتهایم، بلکه در برنامه آموزشی پنهانی که خیلی خوب یاد گرفتهایم، مییابیم. در سالهای بعدی زندگی، مدتها پس از ترک مدرسه، به تدریج متوجه میشویم که برخی از آن بذرهای حساس و اولیه پتانسیل ما به نوعی به ویروسهای همهگیر خودتخریبی تبدیل شدهاند که علائم کمرشکن آن همه زندگی ما را تحت تأثیر قرار داده است. ما در میان طاعون خودتخریبی زندگی میکنیم که اگر بیدار نشویم و یاد نگیریم که چگونه خود را نجات دهیم، شکست خود را تضمین خواهیم کرد.
ترجیح میدهیم که باور کنیم که آموزشوپرورش، زندگی ما را آسانتر میکند. برای چندین نفر این روش موثر است. اما برای افراد بیشتری، این گونه اتفاق نمیافتد. به ما آموزش داده شده است که اگر افراد در مدرسه عملکرد خوبی داشته باشند، در زندگی نیز موفق خواهند شد. طنز تلخ این است که چیزی که در مدرسه به ما آموزش داده میشود در واقع میتواند ظرفیت ذاتی ما را برای دستیابی به امنیت مالی و شادی کاهش دهد.
بیشتر افراد جامعه ما درآمد کمتری دارند، به اهداف کمتری دست مییابند و در جستجوی شادی درمانده شدهاند، نه به این دلیل که دانشآموزان ضعیفی بودهاند، بلکه به این دلیل که دانشآموزان خوب و زرنگی بودهاند. سیستم آموزشی ما به افراد یاد میدهد که در آینده شکست بخورند، حتی کسانی که با مدارج بالاتری فارغالتحصیل شدهاند به این طاعون سیاه دچار میشوند. با این حال، بزرگترین عدم موفقیت سیستم آموزشی این است که اغلب افرادی را که باید بیشترین سود را از آن ببرند یعنی دانشآموزان به اصطلاح «تنبل» را طرد میکند.
میدانم که آنچه که میگویم در تضاد با آن چیزی است که بیشتر ما دوست داریم فکر کنیم که حقایق در جامعه تغییرناپذیر هستند. بسیاری میپرسند که چگونه ممکن است موفقیت در مدرسه منجر به زندگی توام با شکست میشود؟ و چرا اغلب دانشآموزان «تنبل» قربانی میشوند؟»
حجم
۳۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه
حجم
۳۷۴٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۸۸ صفحه