کتاب رهبران تحول گرا و کارآفرین چگونه رهبری می کنند؟

کتاب الکترونیکی «رهبران تحول گرا و کارآفرین چگونه رهبری می کنند؟» نوشتهٔ دیوید رابنستین با ترجمهٔ علی علی پناهی در نشر بهار سبز چاپ شده است. این کتاب حاوی نکاتی کلیدی است از بزرگ‌ترین رهبران جهان و رهبرانی که تحولات بزرگ را به وجود آورده‌اند.

درباره کتاب رهبران تحول گرا و کارآفرین چگونه رهبری می کنند؟

کتاب رهبران تحول‌گرا و کارآفرین چگونه رهبری می‌کنند؟ مجموعه‌ای است که از صحبت‌های رهبران برتر جهان در مورد اینکه چه کسانی هستند و چگونه موفق شدند. این افراد در ۶ بخش اصلی این کتاب تقسیم شده‌اند. این بخش‌ها عبارت‌اند از:

بخش ۱: رهبران ژرف‌اندیش

بخش ۲: رهبران سازنده

بخش ۳: رهبران تحول‌گر

بخش ۴: رؤسای جمهور و فرماندهان

بخش ۵: تصمیم‌گیرندگان

بخش ۶: افراد سرشناس و مشهور

کتاب رهبران تحول گرا و کارآفرین چگونه رهبری می کنند؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این اثر به دوستداران کتاب‌هایی با موضوع کسب‌وکار، مدیریت، کارآفرینی و بازاریابی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب رهبران تحول گرا و کارآفرین چگونه رهبری می کنند؟

«نویسنده: شما یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های فناوری جهان را تشکیل داده‌اید که یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های جهان نیز هست. ضمن اینکه هم‌اکنون در حال مدیریت یکی از بزرگ‌ترین بنیادهای خیریه هستید. به‌نظر شما مشکلات و چالش‌های شکل گرفتن مایکروسافت و چالش‌های مدیریت بنیاد بیل و ملیندا گیتس چه تفاوتی با هم دارند؟ کدام‌یک مشکل‌تر بود؟ کدام‌یک فرح‌بخش‌تر است؟

بیل: وجه مشترک آن‌ها بیش از آن چیزی است که مردم تصور می‌کنند: ایدهٔ ارایهٔ نوآوری و غرق شدن جدی در آن و تشکیل یک تیم برای این کار، یک‌سری مشکلات و موفقیت‌ها دربردارد.

موضوع مایکروسافت موقعی شروع شد که من خیلی جوان بودم و فقط ۱۷ سال داشتم و این شرکت تا ۵۳ سالگی کاملاً مورد توجه من بود. اما در آن زمان تصمیم گرفتم به‌طور تمام‌وقت در خدمت این بنیاد باشم. در اوایلِ کار، جنون‌آسا کار می‌کردم. ازدواج نکرده بودم و فرزند هم نداشتم. تا ۳۰ سالگی هیچ اهمیتی به‌تعطیلات و استراحت و گردش نمی‌دادم.

نوشتن برنامه و فعال بودن و کار کردن تا پاسی از شب، برایم فوق‌العاده لذت‌بخش بود. در دههٔ سوم و چهارم زندگیِ من، شرکت مایکروسافت کامل شد. به‌هیچ‌وجه فرصت نداشتم که فکر کنم باید نقشی در بنیاد خیریه داشته باشم. اما موقعیت فراهم شد.

پس از آشنایی با ملیندا و ازدواج با او و بچه‌دار شدن، نگاه من به‌جهان بسیار متحول شد به‌طوری که با خودم فکر می‌کردم که ثروت کجا باید خرج شود. در این مرحله از زندگی، رضایت و لذت بردن از زندگی را احساس کردم -در حالی که همچنان با دانشمندان حوزه‌های مختلف از نرم‌افزار، زیست‌شناسی و خیلی چیزهای دیگر ارتباط دارم. زندگی من بسیار مطلوب است.

ناگفته نماند که این دو حوزه -کار برای مایکروسافت و کار در انجمن خیریه- مشکلات خاص خود را دارند. انسان دائم متوجه می‌شود که می‌توانسته بهتر کار کند، باید بیشتر یاد بگیرد، دائم باید تیم‌سازی کند و کارها را باید بهتر انجام دهد. در واقع، نتایج مثبت کارتان را می‌بینید، اما همیشه در تلاشید تا پیشرفت کنید.

نویسنده: حال، مقداری در مورد مایکروسافت صحبت کنیم. کار مایکروسافت را هنگامی آغاز کردید که دانش‌آموز دبیرستان بودید. علاقهٔ شما، کار با کامپیوتر و دنیای کامپیوتر بود. آیا در آن دوران افراد زیادی با دانش کامپیوتر آشنا بودند؟»