دانلود و خرید کتاب آن ها به بغداد آمدند آگاتا کریستی ترجمه محمدعلی ایزدی
تصویر جلد کتاب آن ها به بغداد آمدند

کتاب آن ها به بغداد آمدند

معرفی کتاب آن ها به بغداد آمدند

کتاب آن ها به بغداد آمدند نوشتهٔ آگاتا کریستی و ترجمهٔ محمدعلی ایزدی است و انتشارات شرکت کتاب هرمس آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب آن ها به بغداد آمدند

سروان کرازبی، از افسران ارشد نظامی بغداد، به بانک می‌رود تا اطلاعاتی کسب کند. داستان آن ها به بغداد آمدند اینگونه شروع می‌شود. سروان کرازبی اطلاعات زیادی درباره‌ٔ اتفاقات سیاسی و اجتماعی کشور بغداد دارد. او مردی قد کوتاه، درشت هیکل، با صورت سرخ و سبیل کفت نظامی است که با سیاستمداران مهم کشور خود و کشورهای دیگر در ارتباط است. کرازبی از بانک به سمت یک کاروانسرا برای دیدن آقای دیکین حرکت می‌کند. آقای دیکین خبر از مراسمی مهم در بغداد می‌دهد که میزبان سران و سیاستمداران کشورهای غربی است. او به سروان کرازبی هشدار می‌دهد مراسم در بالاترین سطح امنیتی باید برگزار شود و هیچ مسئله‌ٔ خطرناکی در سطح شهر و هنگام مراسم پیش نیاید. اما انگار قرار است در این مراسم اتفاقات پیش‌بینی‌ناپذیری رخ دهد.

خواندن کتاب آن ها به بغداد آمدند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در تورکی، دوون به دنیا آمد. او نویسندۀ مشهور انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی و ادبیات کارآگاهی بود. او نخستین نویسنده‌ای است که کتاب‌هایش بیشترین ترجمه را به زبان‌های مختلف دنیا داشته و پس از او، ژول ورن و سپس شکسپیر در این روند قرار دارند؛ کریستی همچنین طولانی‌ترین نمایشنامۀ جهان را به نام «The Mousetrap» نوشته است. این نمایشنامه از سال ۱۹۵۲ تا ۲۰۲۰ در West End اجرا شد. این نمایش در مارس ۲۰۲۰ به‌دلیل همه‌گیری ویروس کرونا بسته شد. این نویسندۀ انگلیسی، ترجمه‌شده‌ترین نویسنده است. کریستی ۶ رمان نیز با نام مستعار Mary Westmacott نوشته است. آگاتا کریستی طی هر ۲ جنگ جهانی، در بیمارستان‌ها خدمت کرد و دانشی درمورد سم‌هایی را که در بسیاری از رمان‌ها، داستان‌های کوتاه و نمایشنامه‌های او وجود داشت، به دست آورد؛ او همچنین در دوره‌ای از زندگی‌اش، چندین‌ماه را در حفاری‌هایی در خاورمیانه می‌گذراند و بدین‌ترتیب از این دانش نیز در نگارش کتاب‌هایش سود می‌جست. کریستی از خانواده‌ای ثروتمند و طبقۀ متوسط بود که عمدتاً در خانه تحصیل می‌کرد. او در سال ۱۹۲۰ «ماجرای مرموز در استایلز» را با حضور کارآگاه «هرکول پوآرو» نوشت و با این اثر بود که به نخستین پله‌های موفقیت پا گذاشت.

آگاتا کریستی جوایز ویژه و مختلفی را در طول عمر هنری‌اش دریافت کرده است. بیشتر کتاب‌ها و داستان‌های کوتاه او (و بعضی‌ها از آن‌ها چندین‌بار) به‌صورت فیلم درآمده‌اند. از آن میان می‌توان فیلم‌های قتل در قطار سریع‌السیر شرق، مرگ در رودخانه نیل و قطار ساعت ۴:۵۰ پدینگتون را نام برد؛ همچنین بسیاری از نوشته‌های کریستی بارها برای تهیۀ برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی مورداستفاده و اقتباس قرار گرفته‌اند. علی دهباشی، سردبیر مجلهٔ بخارا، در «شب آگاتا کریستی» گفت که این نویسندۀ انگلیسی، به‌خاطر علایق باستان‌شناسی همسرش، بارها به ایران سفر کرده بود. در سال ۱۳۴۵ بود که محمدعلی سپانلو با آگاتا کریستی گفت‌و‌گویی انجام داد.

تنها بخشی از آثار این نویسنده را در فهرست زیر ببینید:

رمان‌های هرکول پوارو:

شیطان به قتل می رسد، ماجرای اسرارآمیز در استایلز، قتل در زمین گلف، قتل راجر آکروید، چهار (قدرت) بزرگ، راز قطار آبی، خطر در خانه آخر، لرد اجور می‌میرد، قتل در قطار سریع‌السیر شرق، تراژدی در سه پرده، مرگ در میان ابرها، قتل به ترتیب الفبا، قتل در بین‌النهرین، ورق‌های روی میز، شاهد خاموش، مرگ بر روی نیل، کریسمس هرکول پوآرو، ملاقات با مرگ، جنایت‌های میهن پرستانه و ... .

مجموعه داستان‌ها:

تحقیقات پوآرو، قتل در مجتمع مسکونی، راز رگاتا، کارهای هرکول، شاهدی برای پیگرد قانونی، سه موش کور، ماجرای پودینگ کریسمس، گناه مضاعف، نخستین پرونده‌های پوآرو، گرفتاری در خلیج پولنسا، مجموعه چای هارلوین، روشنایی ماندگار.

رمان‌های خانم مارپل:

قتل در خانه کشیش، جسدی در کتابخانه، انگشت متحرک، اعلام یک قتل، آنها این کار را با آیینه انجام می‌دهند، جیب پر از چاودار و... .

آگاتا کریستی در تاریخ ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درگذشت.

بخشی از کتاب آن ها به بغداد آمدند

«ویکتوریا جونز با قیافه‌ای دلخور روی یک صندلی در فیتز جیمز گاردن نشسته بود. او به طور کلی به تفکر درباره ... یا تقریباً می‌توانیم بگوییم به تجزیه و تحلیل ... دردسرهای استفاده بی‌موقع از استعدادهای ویژه‌اش عادت داشت.

ویکتوریا مثل اکثر ما بود. دختری که هم محسناتی داشت و هم معایبی. سخاوت، صمیمیت و شجاعت از محسنّات و تمایل طبیعی او به ماجراجویی (در این دوروزمانه که امنیت در درجه اول اهمیت قرار دارد) را می‌توانیم از ویژگیهای خوب و یا عکس آن به حساب بیاوریم. از معایب اصلی‌اش هم دروغگویی وقت و بی‌وقت بود. وسوسه درست کردن یک داستان و تعریف با آب وتاب آن برای دیگران چیزی بود که ویکتوریا هیچ‌وقت نمی‌توانست در برابر آن مقاومت کند. او خیلی ساده راحت و با اشتیاقی که انگار دارد هنر می‌کند، دروغ می‌گفت. مثلا اگر سر یک قرار دیر حاضر می‌شد (که همیشه این طور بود) کافی نمی‌دانست که با مِن مِن عذری بیاورد و مثلا بگوید ساعتم خوابیده بود (که واقعاً هم اغلب این طور می‌شد) و یا از تأخیر بی‌مورد اتوبوس حرف بزند. در عوض ترجیح می‌داد به دروغ متوسل شود و بگوید: در جاده اصلی سر راه اتوبوس، یک فیل فراری خوابیده بود و این باعث شد که او دیر برسد. یا می‌گفت: به دلیل بگیر و ببندی که پیش آمده بود و خود او نیز در آن نقش داشته و به پلیس کمک کرده این اتفاق افتاده است.

ویکتوریا دختری باریک‌اندام و خوش‌قامت با پاهای فوق‌العاده زیبا بود. قیافه‌اش ممکن بود معمولی توصیف شود اما اجزاء آن کوچک و قشنگ بودند. از طرفی ویکتوریا به خاطر ویژگی منحصر به فرد صورت یا آن طور که یکی از دوستدارانش می‌گفت به خاطر «صورت کوچک پلاستیکی‌اش» از جذابیت خاصی برخوردار بود. بدین ترتیب که او می‌توانست آن اجزاء غیرقابل حرکت را به طرز عجیبی به هر شکلی که می‌خواست تغییر و تقریباً ادای هر کسی را درآورد. این خصوصیت آخری بود که مایه دردسر فعلی‌اش شد.

ویکتوریا توسط آقای گرین هولتز رئیس شرکت گرین هولتز، سیمونز ولِدْبِتِر واقع در خیابان گری شولم دبلیو سی ۲ به عنوان ماشین‌نویس استخدام شده بود. او در صبح یک روز کسل‌کننده داشت جریان دیدار خانم گرین هولتز از دفتر شوهرش را با آب و تاب برای سه ماشین‌نویس دیگر و پسرک پادو شرکت به طرز جالبی تعریف می‌کرد، ادای او را درمی‌آورد و آنها را می‌خنداند. و با خاطرجمعی از اینکه آقای گرین هولتز نزد مشاورانش رفته، آزادانه هر چه از دهانش درمی‌آمد می‌گفت:

ــ چرا میگی ما نمی‌توانیم یک کاناپه نول داشته باشیم آقاجون؟»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

نوشین ت
۱۴۰۳/۰۷/۰۹

کمی پرشاخ و برگ ولی در مجموع خوب بود

کاربر ۴۰۳۵۸۷۰
۱۴۰۲/۱۲/۱۲

کاملا داستانش سیاسی بود برای کسایی که اینجور موضوعات کارگاهی و سیاسی رو دوس دارن عالیه

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۲۴۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
۴۰,۵۰۰
۵۰%
تومان