کتاب شهرهای نمک (جلد اول)
معرفی کتاب شهرهای نمک (جلد اول)
کتاب شهرهای نمک (جلد اول: سرگردانی) نوشتهٔ عبدالرحمن منیف و ترجمهٔ قبس زعفرانی و ویراستهٔ مهدی گازر است و انتشارات مهراندیش آن را منتشر کرده است. مُنیف را یکی از یکصد رماننویس برجستهٔ تاریخ ادبیات جهان میدانند. رمان تاریخیِ پنججلدی شهرهای نمکِ او بهعنوان یکی از آثار ماندگار ادبیات جهان عرب برگزیده شده است.
درباره کتاب شهرهای نمک (جلد اول)
شهرهای نمک داستان تأسیس پادشاهی حدیبیه، در شبهجزیرهٔ العرب، توسط سلطان خربیط از آلِ هُدَیب است که این سلسله را در این کشور به پایتختی شهر خیالیِ موران به قدرت میرساند. به باور بسیاری از منتقدان، شهرهای نمک و داستان تأسیس پادشاهی حدیبیه استعارهای از تأسیس پادشاهی عربستان سعودی است و سلطان خربیط، شخصیت خیالی این داستان، همان ملک عبدالعزیز آل سعود، بنیانگذار پادشاهی آل سعود در شبه جزیرهٔ العرب است.
بیان صریح و درعینحال، دقیق و بینقص مُنیف از تاریخچهٔ نفت در عربستان سعودی باعث شد تا این رمان نهتنها سالها در عربستان در فهرست کتابهای ممنوعه قرار داشته باشد، بلکه حکومت سعودی تابعیت عربستانی وی را نیز سلب کند.
درواقع رمان شهرهای نمک رمانی ادبی حماسی است که دورهای بسیار مهم و حساس در تاریخ شبهجزیرهٔ العرب را روایت میکند و خواندنش برای هرکس که اعراب، صحرا و نفتشان برایش حائز اهمیت است، امری بسیار ضروری و الزامی است.
منتقدان معتقدند که اگر رماننویسیِ جهان عرب در قرن بیستم، با نجیب محفوظ آغاز میشود، مُنیف ادامهدهندهٔ این راه در نیمهٔ دوم این قرن است. وی در آثارش واقعیتهای اجتماعی و سیاسی جهان عرب و تحولات فرهنگی اعراب حاشیهٔ جنوبی خلیجفارس را با مهارت به تصویر کشیده است و در این راه، تخصص وی، بهعنوان اقتصاددان و کارشناس نفت، به وی کمک بسیاری کرده است تا یکی از مهمترین ابعاد تاریک و نانوشتهٔ تاریخ جهان عرب در حوزهٔ خلیجفارس، ازجمله عربستان سعودی و تحولات عمیق پساز اکتشاف نفت در آنها را بهتصویر بکشد.
مُنیف در رمان شهرهای نمک، که این کتاب جلد نخست آن است، به داستان کشف نفت در ابتدای دههٔ بیست قرن گذشته در عربستان و تغییر و تحولات سریع ناشی از اکتشاف و استخراج این ماده در این کشور میپردازد. جلد اول شهرهای نمک، به نام التیه (سرگردانی)، در وادی العیون (درهٔ چشمهها)، منطقهای خوشآبوهوا در شرق عربستان جریان دارد. مؤلف، توصیف دقیقی از منطقه، آدابورسوم و نحوهٔ زندگی مردمانش ارائه میدهد. محور داستان روی فردی به نام مُتعِب الهَذال و خانوادهاش متمرکز است که اجدادش از دلیرمردان شبهجزیرهٔ العرب بودند.
ناگاه با آمدن آمریکاییها و ماشینآلات استخراج نفتشان همهچیز تغییر میکند. بنا به دستور حاکم، مردم مجبور به تخلیهٔ دره میشوند. مُتعِب الهَذال این شرایط را تاب نمیآورد و سر به کوه و بیابان میگذارد. خانوادهاش پساز ترک دره، به حدرِه، در شمالِ غربی عربستان، میروند. مدتی بعد، داییِ خانواده از پسر بزرگ مُتعِب میخواهد که در شرکت نفت وادی العیون مشغولبهکار شوند، اما برخلاف وعدهها، شرکت استخدامشان نمیکند. شرایط سختِ خانواده، آنها را وادار به دروغگویی میکند و به خانواده میگویند که در شرکت استخدام شدهاند، ازاینرو بهظاهر برای شروعبهکار در شرکت، اما درحقیقت برای یافتنِ کار راهی سفر میشوند و سر از شهر حران، در جنوب ترکیهٔ کنونی، درمیآورند که در آن زمان، جزئی از بلاد شام بود. آنجا نیز با آمریکاییها مواجه میشوند که برای کشف نفت به حران آمده بودند. آندو بههمراه شماری از مردان حران، در شرکت نفت آمریکاییها استخدام میشوند و مؤلف شرح مفصلی از آنچه بر سر مردم منطقه پساز ورود آمریکاییها آمد و نحوهٔ تعامل آنها و تغییر ساختار اجتماعی و بافت فرهنگی و تاریخی آنها ارائه میدهد.
چند فصل داستان به رابطهٔ امیرِ حران با آمریکاییها اختصاص دارد که از لحاظِ وقایع تاریخی، مهم شمرده میشود و روایت میکند که چگونه آمریکاییها، ظرف چهار ماه، حرانِ قدیم را تخریب و حرانِ جدید را منطبق با نیازهای خود و شرکت بنا میکنند، درحالیکه در این مدت، مردمِ حران را در چادرهایی در بیابان اسکان میدهند.
نحوهٔ احداث اولین خط لولهٔ انتقال نفت از وادی العیون به حران و از آنجا به دریا ازجمله وقایع تاریخی است که نویسنده آن را به زیبایی در جلد یک روایت میکند.
جلد نخستِ شهرهای نمک وقایع تاریخی و اجتماعی عربستان را تا سال ۱۹۸۳ روایت میکند. سالها کار در شرکت نفت سوریه و تحصیلات آکادمیک در این حوزه باعث شد تا شهرهای نمکِ مُنیف، اگر بهترین و سرآمدترین رمان ادبیات جهان نباشد، یکی از مشهورترینِ آنها شود.
بیان صریح و بینقص مُنیف از تاریخچهٔ نفت عربستان موجب شد که این رمان در عربستان، ممنوع شود و تابعیت مؤلفش سلب گردد.
خواندن کتاب شهرهای نمک (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شهرهای نمک رمانی ادبی حماسی است که دورهای بسیار مهم و حساس از تاریخ شبهجزیرهٔ العرب را روایت میکند و مطالعهٔ آن به کسانی که خواهان اطلاع دقیق از تاریخ اعراب، صحرا و نفت هستند توصیه میشود.
درباره عبدالرحمن مُنیف
عبدالرحمن مُنیف اقتصاددان، نویسنده، ادیب عربستانی و از بارزترین رماننویسان جهان عرب، در سال ۱۹۳۳ بهدنیا آمد. وی در کنار فعالیت سیاسی، در نشریههای اقتصادی و ادبی قلم زد. عمدهٔ تألیفاتش به بعداز دههٔ چهلِ زندگیاش بازمیگردد که همین موضوع باعث شد تا سبک نگارش خاص خود را داشته باشد. اگر نجیب محفوظ پدر ادبیات جهان عرب باشد، مُنیف فرزند خلف محفوظ بهشمار میآید که ادامهدهندهٔ راه وی در نیمهٔ دوم قرن بیستم بود. وی حقایق اجتماعی و سیاسی جهان عرب و تحولات جوامع حاشیهٔ جنوبیِ خلیجفارس را با چیرگی بهتصویر کشید. دانیال برت، منتقد آمریکایی، مُنیف را جزو یکصد رماننویس برتر و ماندگار تاریخ ادبیات جهان میداند.
از عبدالرحمن مُنیف بیشاز سی اثر بر جای مانده است که بسیاری از آنها به زبان های مختلف دنیا ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب شهرهای نمک (جلد اول)
«این وادی العیون است.
یکباره، وسط بیابان بیرحم و سرسخت، این منطقهٔ سرسبز سر برمیآورد؛ گویی اعماق زمین را شکافته یا از آسمان فرود آمده است. این دره با تمام پیرامونش تفاوت دارد. به بیان دیگر، بین دره و پیرامونش هیچ ارتباطی وجود ندارد، تا اندازهای که آدمی مبهوت و شگفتزده و مجبور به پرسش میشود، سپس تعجب میکند که «چگونه است آب و سبزه در جایی مثل اینجا سر برمیآورد؟» اما این شگفتی بهتدریج از میان میرود تا جای آن را نوعی غرور اسرارآمیز و سپس تأمل و تفکر بگیرد. این یکی از موارد نادری است که طبیعت' نبوغ و شگفتیهایش را در آن به تصویر میکشد و همچنان دربرابر هر تحلیل و تفسیری، سرکش و یاغی باقی میماند.
وادی العیون از نظر کسانی که در آن زندگی میکنند، طبیعی و معمولی است و در مواردی سؤالات بزرگی را برنمیانگیزد، چون آنها عادت کردهاند که ببینند نخلها دره را پر میکنند و چشمهها، در فصل زمستان و بعدازآن، اوایل بهار، در نقاط مختلف، از زمین سر برآورند. اما آنها، برخلاف عادت، احساس میکنند که نیروی مبارک و خوشیمنی مراقب آنهاست و زندگی را برایشان هموار و فراهم میکند. دراینبین اگر کاروانهایی از راه برسند که بر آنها لایهلایه خاک نشسته باشد و خستگی و تشنگی امانشان را بریده باشد، اما همچنان بر ادامهٔ راه اصرار بورزند. بهویژه اگر در آخرین مرحلهٔ سفر باشند، سعی میکنند هرچه سریعتر به وادی العیون برسند. در این میان، اگرچه برخی کاروانها مملو از شوروشوقِ رسیدن به مقصدند و بیشاز هرچیز، این شوروشوق به کلهشقی و حماقت شباهت دارد، اما وقتی آب را میبینند، دیگر عنان از کف میدهند و همانجا از حرکت بازمیمانند. آنها به این بهانه متوسل میشوند که خالق جهان و آدمی، همزمان، وادی العیون را هم دقیقاً همینجا آفرید تا در این بیابانِ نامردِ ملعون، راهی برای نجات از مرگ باشد. درصورتیکه کاروان توقف کند، باروبنهاش را بگشاید و مردان و چهارپایان جان دوبارهای بگیرند و خستگی از تن بهدر کنند، سرمستی و خلسهای لذتبخش که بلافاصله به رضایتی همهگیر تبدیل میشود، بر همهچیز چیره میشود. معلوم نیست که این احساس زاییدهٔ چیست؟ آبوهوا یا پاکی و زلالیِ آب. شاید هم ازبین رفتنِ خطرات و تهدیدات' عامل این احساس باشد، چون تنها شامل آدمها نمیشود، بلکه پا را از انسانها فراتر مینهد و حیوانات را هم دربر میگیرد و پسازآن است که چموشتر میشوند و کمتر اجازه میدهند که بار سنگین بر آنها گذاشته شود، و میلی به ادامهٔ راه ندارند.
وادی العیون برای کاروانها یک معجزه است، معجزهای که وقتی کسی آن را برای اولین بار ببیند، باورش نمیکند و کسی هم که چشمش بر آن بیفتد دیگر فراموشش نخواهد کرد. اسم این دره، چه در راه رفت و چه در مسیر برگشت، در تمام مراحل سفر و همهجا تکرار میشود: «چقدر مونده به وادی العیون برسیم؟»؛ «اگه به وادی العیون رسیدیم و باروبندیلمون رو اونجا واکردیم، قبلاز ادامهٔ سفر چند روز استراحت میکنیم؟»؛ «وادی العیون، تو کجایی بهشت روی زمین؟».
این اصرار بر بردنِ نام وادی العیون' معنا و مفهوم زیادی دارد. صرفنظر از اینکه منجی کاروانها و مسافران است، دقیقاً در همینجا، به کاروانها امکان میدهد که از بسیاری چیزها مطمئن شوند، ازجمله: کاروانهای دیگر چه زمانی عبور کردند، به کدام سمت رفتند و بار این کاروانها چیست و چقدر است. این اطلاعات علاوهبر اینکه موجب میشود از قیمتها اطلاع حاصل شود، کاروانها را از صاحبان بارها و هر اطلاعات دیگر موردنیاز هم آگاه میکند. بر همین اساس است که افراد کاروان تصمیم میگیرند اجناس خود را در اینجا یا جای دیگر بفروشند یا اینکه به سفر خود سرعت ببخشند یا چند روزی به تعویقش بیندازند و سرانجام اینکه باید چه تدارکاتی برای ادامهٔ راه ببینند و چهچیز با خود ببرند و در صورت عدمِ توجیه و تفهیم، بارِ دیگر پرسوجو را آغاز کنند.»
حجم
۷۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۵۶ صفحه
حجم
۷۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۵۶ صفحه