
کتاب تئاتر در خیابان ها
معرفی کتاب تئاتر در خیابان ها
کتاب تئاتر در خیابان ها نوشتهٔ سودهانوا دشپانده و ترجمهٔ فرزاد تقی لر است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است. این اثر در باب تئاتر سیاسی است. کتاب حاضر جلد ۸۸ از مجموعهٔ «تئاتر امروز جهان» است.
درباره کتاب تئاتر در خیابان ها
مطالب کتاب تئاتر در خیابان ها را میتوان در سه مقولهٔ گسترده طبقهبندی کرد: مصاحبه با «صفدر هاشْمی»، مقالهٔ کوتاه «مولویاشری» دربارهٔ صفدر، مقالهٔ «حبیب تنویر» و مصاحبهٔ مولویاشری که همگی به تاریخچهٔ «جانا ناتیا مانچ» میپردازند. توالی و چینش مطالب بهروش ترتیب زمانی گسترده انجام میشود؛ تاریخ نگارش نه بر طبق نظم زمانی بلکه براساس زمانبندی گردآوری مطالب لحاظ شده است. ازاینرو، اگرچه مصاحبه با مولویاشری در روزهای اولیه انجام شده و بهروزتر است، از نظر ترتیب و انتظام در آخر قرار گرفته است. بهدنبال آن، مصاحبهٔ «گوویند دِشپانده» و مقالهٔ سودهانوا دشپانده جای گرفته است. در هردو مواردی دقیق دربارهٔ مطالعه پیرامون تولید یک نمایش خاص مطرح شده است، هرچند مصاحبهٔ GPD بهطوری مشخص فراگیر و گسترده است و پرسشهای مهمی را دربارهٔ ماهیت و هدف خود هنر سیاسی مطرح میکند. تمامی مطالب را پژوهشگران و تولیدکنندگان نمایشها نوشتهاند. دو نوشتهٔ متأخر، نوشتهٔ دو محقق برجسته، «آرجون گُش» و «دیا دا کوست» دارای ماهیتی آکادمیک هستند. در طول سالهای گذشته، علاقهٔ دانشگاه به تئاتر جناح چپ در هندوستان افزایش یافته است و مطالب آرجون و دیا دا به دلیل کوشایی و دقتنظر و ماهیت انتقادیشان بیشتر مورد توجهاند.
خواندن کتاب تئاتر در خیابان ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ تئاتر و نمایش و علاقهمندان به تئاتر انتقادی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تئاتر در خیابان ها
«ناگزیر اتفاق میافتد. هرگاه اشاره به این میکنم که نمایشی بداهه است، مردم تصور میکنند که در اجرا بداههگویی شده است و نمیتوانند باور کنند که آنچه دیدهاند اجرای متنی کاملاً تمامشده باشد. حتی بعد از اینکه توضیح دادم بداههگویی تنها تکنیکی است که بازیگر برای شکل دادن نمایش از آن استفاده کرده، اندک احساس ناباوری همچنان ادامه مییابد که ممکن است با این حقیقت مرتبط باشد که کلمهٔ بداههگویی بههمراه همخانوادهاش، یعنی فیالبداهه، معانی ضمنی امری برنامهریزینشده، سازماندهینشده و بیهدف را ارائه میکنند. البته، بداههگوییها همهشان اشعار آشفته و بینظم هستند، اما استفاده از این آشفتگی برای کامل کردن متون امکانپذیر است. هنوز هم بهواسطهٔ شبکهٔ پیچیدهٔ سردرگمکنندهای از کششها و فشارهایی که هر بازیگر و کارگردانی بر ایدههای بینظم و آشفته و بهندرت قابلرؤیت اعمال میکند (آغازهای نادرست، موانع و بنبستها) امکان خلق متونی که پیچیده، چندلایه، پیشرفته و دراماتیک هستند وجود دارد. من این مطلب را بر اساس دو نمایشنامهای که جانا ناتیا مانچ (جانام) در سال ۱۹۹۵ ارائه کرده است بیان میکنم: آرتاناد یا فریادی از غم، نمایشنامهای دربارهٔ سوءاستفادهٔ جنسی از کودکان، و آندرا آفتاب مانگگا یا، با ترجمهای تحتاللفظی، تاریکیْ سپیدهدم را پدید خواهد آورد، نمایشنامهای دربارهٔ زندگی طبقهٔ کارگر در دهلی.
من در ادامه فرایندی را توضیح میدهم که ما برای خلق آندرا از آن استفاده کردیم. (البته میدانم که تقریباً از دههٔ ۱۹۶۰ بداههپردازی در تئاتر به مُد تبدیل شده است: به نظر میرسد همه در حال بداههسازی هستند، اما این بدین معنا نیست که این تکنیک کارایی خود را از دست داده و درهرحال منحصربهفرد بودن یک تجربه تنها پیششرط برای به اشتراک گذاشتن آن نیست.) شاید بایستی این انتخاب را توضیح بدهم، چرا که آرتاناد در سطح جهانی از محبوبیت بیشتری برخوردار است و شاید نمایش پیچیدهتری نسبتبه دیگر نمایشها باشد. بااینحال، من شخصاً فکر میکنم که آندرا ساختار بهتری دارد همیشه تولید نمایش از طریق بداههگویی دشوارتر است و درهرحال در پیشگاه طرفدارانش طبقهٔ کارگر کارایی خوبی داشته است. همچنین وقتی ما شروع به کار روی آرتاناد کردیم، نمیدانستیم قرار است بداههگویی شود، این ایده بهتدریج در یک دوره تمرین دوماهه شکل گرفت. به یاد آوردن آندرا آسانتر است، چرا که تلاش خودآگاهانهتری است ما میدانستیم که نمایش باید تا ۲۸ روز آماده شود و تصمیم گرفته بودیم بداههپردازی کنیم. یادآوری اوجوفرودهای این فرایند کمی شبیه به تماشای نکات مهم یک مسابقهٔ آزمایشی پنجروزه در نیم ساعت است، اما حدس میزنم که تحلیل گذشتهنگر همیشه اینگونه بوده است.»
حجم
۵۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۰ صفحه
حجم
۵۷۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۷۰ صفحه