کتاب جزر و مد آرام
معرفی کتاب جزر و مد آرام
کتاب جزر و مد آرام نوشتهٔ ماریان لی و ترجمهٔ محسن شجاع است. انتشارات آناپل این رمان ایرلندی معاصر را روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب جزر و مد آرام
کتاب جزر و مد آرام، رمانی با قصهای واقعی از ماریان لی است. نویسنده در این رمان به زندگی، ماهیت و چالشهای یک زن ایرلندی، در موضع «زنانگی» و جایگاه او در جامعه نگاه کرده است. شخصیت اصلی رمان، در پی حوادثی، در مسیر جدیدی قرار میگیرد که میتواند سرنوشت و آیندهاش را تغییر دهد، اما این همهٔ ماجرا نیست. این رمان، روایت دستوپنجه نرمکردن با تبعیضهای جنسیتی و خط پررنگ جامعهٔ مردسالار در ایرلندِ قرن نوزدهم است؛ رمانی که موفق شده در فهرست نهایی جایزهٔ کیت اوبراین ۲۰۲ قرار بگیرد.
با خواندن این رمان با زندگی «الن هاچینز» (Ellen Hutchins)، اولین زن گیاهشناس ایرلندی در سال ۱۸۱۵ آشنا و همراه میشوید. الن که دختری مجرد و تحصیلکرده است، بهخوبی آموخته تا مثل بیشتر زنان ایرلندی، صبور و فرمانبردار باشد؛ بااینحال یک فرق اساسی با آنها دارد؛ او نهتنها استعدادی در خیاطی ندارد، که ترجیح میدهد اوقاتش را با خواندن کتاب بگذراند. رفتهرفته و در طول رمان، زندگی الن دستخوش تغییراتی میشود که او را تبدیل به اولین زن گیاهشناس ایرلندی میکند؛ در واقع الن که علم گیاهشناسی را بهصورت خودآموز یاد گرفته، موفق میشود بیش از ۱۰۰۰ گونه گیاه و جلبک دریایی را در زادگاهش، خلیج بانتری، فهرستبندی کند.
خواندن کتاب جزر و مد آرام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایرلند و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب جزر و مد آرام
«درست قبل از کریسمس، نامهای از کارولین، دوست دوران مدرسه الن، رسید. او ترک تحصیلکرده بود و برای مدت کوتاهی به منطقه هنریتا، سپس به بوریهال و بعد به املاک پدرش در کیلدر رفته بود. او به الن التماس کرد که به دیدنش برود، اگرچه اکنون برای سفر خیلی سرد است؛ اما اوقات خوش با تو به خانهام میآیند. بهار رؤیایی غیرممکن به نظر میرسید. در صبح کریسمس دمای هوا زیر صفر بود و در طول روز خیلی گرم نشد.
جینی گفت که فشار آب خروجی پمپ داخل حیاط کاهشیافته است. در طول مراسم کلیسا، افکار الن از حال و هوای دعا دور میشد. اثرات ساعات اولیه صبح، خمیازه کشیدن بود که در سراسر کلیسا شنیده میشد و سرمای شدید تمرکز برای دعا خواندن را غیرممکن میکرد. در شب عید کریسمس، یک مهمانی شام ویژه در خانه آقای استوکس برگزار میشد. لوئیز یک لباس جدید به الن داده بود. لباس نخی آبی که همرنگ چشمان الن بود، شاید هم لوئیز اینطور فکر میکرد. بستهای از کورک رسیده بود که شامل ماهی خشک، کیک میوهای و دستمالهای دستدوز بود.
آقای تیلور قول داد که وقتی هوا بهتر شد، الن را برای پیادهروی همراه خود ببرد. الن خودش را مجبور کرد که روی خطبهی دعا تمرکز کند. عیسی شیرخوار که برای نجات بشر به دنیا آمد، پیامآور عشق و صلح برادرانه بود. روحی بخشنده و پاک مثل برف داشت و در مبارزه با ظلم، سوزنده مثل آتش بود. در طول مسیر کوتاه بازگشت به خانه، الن در کالسکه با بچهها از شدت سرما، زیر پتو جمع شدند. با اینکه زیر شال و پتو بودند؛ اما دندانهایشان به هم میخورد.
مغازههای امتداد خیابان گرافتون بسته بودند، اگرچه نفسهای گرم عابران سرسختی که در این سرما در خیابان حضور داشتند، مانند ابری روی شیشه این مغازهها محو میشد. کالسکه از کنار دیوارهای سنگی فرسوده سنت استفان گرین عبور کرد. امروز برای پیادهروی سرد است، حوضچهها یخ زدهاند و پرندهها و اردکها در درختچهها پناه گرفتهاند.»
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۸ صفحه
حجم
۱٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۴۱۸ صفحه