دانلود و خرید کتاب یک شب در ایاصوفیه رعنا دمیریز ترجمه میرجمال جلالی زنوز
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب یک شب در ایاصوفیه

کتاب یک شب در ایاصوفیه

معرفی کتاب یک شب در ایاصوفیه

کتاب یک شب در ایاصوفیه نوشتهٔ رعنا دمیریز و ترجمهٔ میرجمال جلالی زنوز و سیده سوناز جلالی زنور است. انتشارات آناپل این رمان معاصر ترکیه‌ای را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب یک شب در ایاصوفیه

رمان یک شب در ایاصوفیه داستان دو کارمند جوان موزهٔ ایاصوفیه در استانبول است که هنگام مرمت و تمیزکردن موزه، تکه‌کاغذی قدیمی با اشکالی نامفهوم می‌یابند. آن‌ها که حدس می‌زنند رازی در آن نوشته نهفته، می‌کوشند قطعات دیگر آن را بیابند و معما را حل کنند؛ شاید سرنوشت و حفظ موزهٔ ایاصوفیه به این راز بستگی داشته باشد. «مهرماه» و «محمد»، نام این دو جوان فارغ‌التحصیل رشتهٔ تاریخ هنر است. این دو پس از ترک موزه به دفتر کارشان می‌روند و سعی می‌کنند با دقت بیشتری کاغذ را ببینند. پس از بررسی، محمد به این نتیجه می‌رسد که آنچه روی کاغذ هست، احتمالاً تکه‌ای از یک نقشه است. آن‌ها به‌سراغ دوست دیگری می‌روند که با زبان یونانی باستان آشنایی دارد؛ «ایپک». شما باید بدانید که آن‌ها دارند ناخواسته وارد ماجرای پیچیده و مرموزی می‌شوند که اصلاً برایشان قابل‌تصور نیست.

رمان حاضر نوشتهٔ رعنا دمیریز (Rana Demiriz)، با تاریخ ترکیه و ایاصوفیه پیوند می‌خورد. این بنای تاریخی که قدمتی حدود ۲۰۰۰ سال دارد، ابتدا کلیسا بود؛ کلیسایی که چند بار بین ارتودکس‌ها و کاتولیک‌ها دست‌به‌دست شد تا در نهایت با حملهٔ ترک‌های عثمانی و سقوط استانبول، به دست مسلمانان افتاد. مسلمانان آنجا را به مسجد تبدیل کردند و در بنای آن دست بردند. در نتیجه این عبادت‌گاه به یکی از باشکوه‌ترین بناهای دنیا تبدیل شد و معماری منحصربه‌فردی پیدا کرد که فرهنگ اسلامی و مسیحی را هم‌زمان در خود داشت. از ابتدای قرن بیستم و به‌دستور آتاتورک، این مسجد به موزه تبدیل شده است. متخصصان با تلاش بسیاری بخشی از گچ‌کاری‌ها را برداشتند تا قسمت‌های زیرین و موزاییک‌های باستانی آن خود را نشان دهد. این موزه ظرف مدت کوتاهی بسیار محبوب و به مقصد گردشگری میلیون‌ها نفر از سرتاسر دنیا تبدیل شد. رعنا دمیریز در رمان یک شب در ایاصوفیه موفق شده است داستانی پرتعلیق و پرکشش خلق کند. او ژانر معمایی را با تاریخ تلفیق کرده و روایتگر داستانی هیجان‌انگیز شده است که مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند.

خواندن کتاب یک شب در ایاصوفیه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ترکیه و قالب رمان و به همهٔ نوجوان‌ها پیشنهاد می‌کنیم.

درباره رعنا دمیریز

رعنا دمیریز در سال ۱۹۹۵ میلادی به دنیا آمده است. او نقاش، شاعر و نویسندهٔ اهل ترکیه است. از سنین کم سرودن شعر و نوشتن داستان را آغاز کرد و توانایی‌هایش را نشان داد. در ۱۴سالگی اولین رمانش به نام «روشنایی‌ها در سایه» را منتشر کرد که با واکنش مثبت منتقدان مواجه شد و جایزهٔ «نخست‌وزیر» را هم برای او به همراه داشت. همین موفقیت باعث شد تا او تا پیش از ۱۸سالگی، ۳ رمان دیگر هم منتشر کند که در واقع دنباله‌های داستان اول او بودند. رعنا دمیریز در رشتهٔ تاریخ هنر تحصیل کرده است. او به‌شکل حرفه‌ای نقاشی می‌کند و چندین نمایشگاه انفرادی و جمعی در ترکیه برگزار کرده است. از دیگر رمان‌های او می‌توان به «یک هفته در آندلس»، «یک سال در کاخ» و «نجوای زنی در باد» اشاره کرد.

بخشی از کتاب یک شب در ایاصوفیه

«اعصابم خرد شده بود. پوشه حاوی کاغذ را بادقت در کیفم گذاشتم. کیف را روی میزم گذاشته از اتاق خارج شدم. بایستی در بیرون منتظر محمد می‌ماندم. شاید هوای تازه حالم را بهتر می‌کرد. برای اتلاف وقت به قدم زدن پرداختم. چند بار از پنجره به کیف روی میز نگاه کردم.

با خودم گفتم"احمق نشو!" آن کاغذ نمی‌تواند روح داشته باشد... از لحظه‌ پیدا کردنش دو چشم نامرئی به من خیره شده‌اند؟ با این حس اصلاً نمی‌توانستم کاری بکنم. وضعیت بغرنجی داشتم که از تأثیر آدرنالین ایجاد شده بود.

به‌هرحال آدم هر روز در محل کارش یک کاغذ رمزگذاری‌شده پیدا نمی‌کند.

"مهرماه!" با صدای محمد یکه خوردم. "در مقابل در اصلی منتظرت بودم. اما نیامدی، کجایی؟"

در تابستان به علت مساعد بودن هوا نه از در عقبی بلکه از درِ اصلی که تماشاچیان هم استفاده می‌کردند، خارج می‌شدیم. بدین ترتیب از میدان سلطان احمد پیاده می‌گذشتیم، تا ایستگاه تراموای برسیم و از زیبایی‌های آن لذت می‌بردیم. بعد از کار روزانه این مناظر برای هر دوی ما مفید بود.

امروز نتوانسته بودم افکار سنگین را از سرم دور کنم، مثل این بود که به زمین کوبیده شده‌ام. هیچ تصوری نداشتم که چه باید بکنم. سرم را تکان دادم و به سوی دفتر رفتم. کیف و مانتوام را برداشته در اتاق را قفل کردیم، با صدای ضعیفی شروع به گفتگو کردیم.

"خیلی جلب‌توجه می‌کنی، کمی سعی کن رفتارت عادی باشد."

نفس عمیقی کشیده با صدای بلند آن را بازدم کردم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۷۳۱٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۸,۰۰۰
تومان